دانلود و خرید کتاب صوتی به سوی فانوس دریایی

کتاب صوتی به سوی فانوس دریایی نوشتهٔ ویرجینیا وولف با ترجمهٔ خجسته کیهان و صدای مریم محبوب در استودیو نوار منتشر شده است.

درباره کتاب صوتی به سوی فانوس دریایی

در بخش اول رمان یک روز عادی تعطیلات تا زمان خواب شخصیت‌ها روایت می‌شود، اما ناگهان با تغییر متن روبه‌رو می‌شویم، به‌طوری که فاصله‌ زمانی ۱۰ ساله‌ای در چند صفحه خلاصه می‌شود. جنگ جهانی اول، مرگ خانم رمزی و دو فرزندش پس از رسیدن به بزرگسالی، متروک شدن خانه‌ای که تعطیلات را در آن می‌گذراندند همگی با اهمیتی مشابه و حالتی گذرا در نثر شاعرانه‌ بخش «زمان می‌گذرد» گنجانده شده است. در بخش سوم بازماندگان بار دیگر گرد هم می‌آیند و سفر به فانوس دریایی را آغاز می‌کنند.

این رمان دربارهٔ زندگی و مرگ و احوال خانم رمزی است. فضای این رمان مانند یک تعطیلات خانوادگی شاد و غمگین است و در قالب همان خانواده بیان می‌شود، ولی حس بدبختی‌ای که در آن جاری است در قالب مبارزه هر فرد برای زنده ماندن، تأکید بر فردیت و اشتیاق برای عشق بی‌قیدوشرط به تعادل خودش را نشان می‌دهد.

علم و منطق در رمان بر دوش مردان است و بر اثر احساسات غریزی زنان و هنر به چالش کشیده می‌شود و با موسیقی خاطرات، و قطعاتی از اشعار یا بروز ناگهانی احساسات همراه می‌شود. ویرجینیا وولف با کاربرد تکنیک جریان سیال ذهن، چشم‌اندازی صمیمانه به رمان بخشیده و به این وسیله، افکار، احساسات و مشاهدات فوری ناشی از تجربیات انسانی شخصیت‌ها را بیان می‌کند، اما مسائلی که مطرح می‌شوند از تجربه‌ٔ فردی فراتر می‌روند و فلسفه، روان‌شناسی و جنسیت را نیز در بر می‌گیرند.

شنیدن کتاب صوتی به سوی فانوس دریایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره ویجینیا وولف

آدلاین ویرجینیا وولف ۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ در لندن متولد شد. او بانوی رمان‌نویس، مقاله‌نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی بود که آثار برجسته‌ای چون خانم دالووی (۱۹۲۵)، به‌سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷) و اتاقی از آن خود (۱۹۲۹) را به رشته تحریر درآورده است. بسیاری از آثار او به سبک جریان سیال ذهن نوشته شده‌اند و نگاه فمینیستی او را بازتاب می‌دهند.

برادران او برای تحصیل به کمبریج فرستاده شدند، اما او به دلیل ممنوعیت‌های جنسیتی تحصیلات رسمی نداشت و در منزل با معلم خصوصی و کتابخانه غنی پدرش از جوانی دیدگاه‌های ادبی خود را که متمایل به شیوه‌های بدیع نویسندگانی چون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست بود تقویت کرد.

او در سال ۱۹۱۲ با لئونارد وولف کارمند پیشین اداره دولتی سیلان و یکی از دوستان برادرش ازدواج کرد و همراه با همسرش انتشارات هوکارث را در سال ۱۹۱۷ تأسیس کردند انتشاراتی که آثار نویسندگان جوان و گمنام آن هنگام مانند کاترین منسفیلد و تی. اس. الیوت را منتشر کرد.

او در طول زندگی با بیماری افسردگی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، ویرجینیا وولف طی جنگ‌های اول و دوم جهانی بسیاری از دوستان خود را از دست داد که همین موضوع بیماری او را تشدید می‌کرد و در نهایت ۲۸ مارس ۱۹۴۱ به زندگی خود پایان داد.

بخشی از کتاب صوتی به سوی فانوس دریایی

«خانم رمزی گفت: "حتماً هوا خوب خواهد بود ـ فکر می‌کنم خوب باشد. "و جوراب خرمایی رنگی را که با بی‌صبری می‌بافت کمی چرخاند. اگر امشب تمامش می‌کرد و اگر بالاخره به فانوس دریایی می‌رفتند، آن را به نگهبان آن‌جا می‌داد، برای پسر کوچکش که انگار سل استخوان داشت. با چند مجله‌ی قدیمی و مقداری توتون، هرقدر که دم‌دست پیدا می‌شد، توتون‌هایی را که کسی نمی‌خواست و فقط جا را تنگ می‌کرد، بهتر بود به آن بیچاره‌ها هدیه کند که تمام روز جز برق انداختن فانوس و کندن علف‌های هرزه‌ باغچه‌ی کوچکشان کاری نداشتند و حتماً سخت بی‌حوصله بودند. این چیز‌ها سرگرمشان می‌کرد. چون خانم رمزی می‌پرسید کی دلش می‌خواهد هر بار یک ماه تمام ـ در هوای طوفانی شاید هم بیشتر ـ روی تخته‌سنگی به بزرگی یک زمین تنیس زندانی باشد، نه نامه‌ای دریافت کند، نه روزنامه‌ای و هیچ‌کس را نبیند؟ اگر ازدواج کرده، نتواند همسرش را ببیند یا از حال بچه‌هایش باخبر باشد. نداند بیمارند، زمین خورده‌اند، بازو یا پایشان شکسته. همان اموج کسل‌کننده را ببیند که هفته‌های متوالی در ساحل می‌شکنند، و بعد توفان هولناکی از راه برسد، آب، امواج را به پنجره‌ها بپاشد. پرندگان که خود را به فانوس بکوبند.

برج تکان‌تکان بخورد و آدم از ترس این‌که مبادا بر اثر توفان به دریا پرتاب شود نتواند پایش را بیرون بگذارد. می‌پرسید کی از این وضع خوشش می‌آید؟ و بیشتر به دخترهایش خطاب می‌کرد. بعد با لحنی متفاوت ادامه می‌داد بنابراین آدم باید هرقدر می‌تواند چیز‌هایی برایشان ببرد که موجب کمی آسایش گردد.»