کتاب راهی نیست؟
معرفی کتاب راهی نیست؟
کتاب راهی نیست؟ داستانی از نویل شوت با ترجمه علی کهربایی است. این داستان درباره بمباران شهر و کشته شدن غیرنظامیان در جنگ جهانی دوم است و از زندگی دانشمندی به نام هانی میگوید که همسرش را در یکی از همین بمبارانها از دست میدهد.
هنری کاستر، در سال ۱۹۵۱ با اقتباس از این کتاب فیلمی ساخت که با بازی جیمز استیوارت و مارلین دیتریش به روی صحنه رفت.
درباره کتاب راهی نیست؟
راهی نیست؟ داستان زندگی دانشمندی به نام هانی است. مرد جوانی که با همسرش که او را عاشقانه دوست دارد و دختر کوچکشان زندگی خوبی دارد. اما در جریان بمبارانهای جنگ جهانی دوم همسرش را از دست میدهد. او تصمیم میگیرد که وقت و زندگیاش را صرف مراقبت و پرورش دخترش کند. در همان روزها در موسسه هواپیمایی انگلیسی مشغول کار و پژوهش میشود و چیز عجیبی را کشف میکند. هرچند کشف او بسیار مهم است، اما ظاهر بهم ریختهاش، باعث میشود کسی او را جدی نگیرد.
او با کمک شبیه سازی هواپیما و محاسبات ریاضی متوجه میشود که دم هواپیما بعد از گذشت ۱۴۴۰ ساعت پرواز بدون اینکه اخطاری قبلی بدهد کریستالیزه میشود و میشکند. و همین موضوع پرواز هواپیما را با خطری جدی مواجه میکند. این نظریه او و سانحهای که برای یک هواپیما رخ داده است توجه سرپرست هانی را که دکتری جوان است، به خود جلب میکند.
اما نقطه اوج داستان جایی است که هانی برای بررسی وضعیت و مطالعه هواپیمای سانحه دیده به سفر میرود و متوجه میشود که هواپیمایی که در آن است هم به زمان خطرش نزدیک شده است و هر لحظه ممکن است دچار سانحه شود.
کتاب راهی نیست؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
راهی نیست؟ داستانی جذاب برای تمام علاقهمندان به ادبیات جنگ و دوستداران رمانها و داستانهای خارجی است.
درباره نویل شوت
نویل شوت ۱۷ ژانویه ۱۸۹۹ در لندن، انگلستان متولد شد و در ۶۰ سالگی در ملبورن، استرالیا از دنیا رفت. او رمان نویس، مهندس پرواز بریتانیایی و مدیر یک کارخانه هواپیماسازی بود.
نویل شوت در طول زندگی ادبیاش، بیست و پنج کتاب نوشت و بسیاری از آنها به فارسی هم ترجمه شدهاند. از میان آثار او میتوان به کتابهای شهری چون آلیس، امینی از اتاق ابزار، اسارت کهن، در ساحل و راهی نیست؟ اشاره کرد. این کتاب درباره بمباران مردم و کشته شدن غیر نظامیانی است که در دوران جنگ جهانی دوم زندگی میکردند. کتابهای او مانند شهری چون آلیس و راهی نیست هم به سرعت مورد اقتباسهای سینمایی قرار گرفتند و با هنرمندی بازیگران مشهور به روی صحنه رفتند.
نویل شوت همیشه در آثارش از پرواز صحبت میکند چرا که این موضوع حرفه او در زندگیاش بوده است و البته به یکی از نقاط قوت او در کتابهایش هم بدل شده است. برتراند راسل، شوت را امیرزده قصه گویان انگلیسی میداند.
او در ۱۲ ژانویه ۱۹۶۰ در ملبورن چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب راهی نیست؟
هنگامی که مسئول بخش سازهای موسسه هواپیمایی سلطنتی در فارنبورو شدم، سی و چهار سال بیشتر نداشتم. این موضوع در ابتدا مشکلات کوچکی برایم به بار آورد؛ چرا که سن بیشتر اعضای پژوهشگر این بخش بسیار بیش از من بود و بیشتر آنها این انتصاب را چیز عجیب و غریبی میدانستند. گذشته از این، از میان کارمندان فارنبورو هم انتخاب نشده بودم. من کار را از اداره تنش فلزات در صنعت هواپیمایی شروع کرده بودم و از بوسکوم داون که سه سال در آنجا معاون فنی پروازهای آزمایشی بودم، به فارنبورو منتقل شده بودم. البته پیش از آن، چندین بار به فارنبورو آمده بودم و تا اندازهای با برخی از کارمندان بخش جدیدم آشنا بودم؛ آنها همیشه برای من جمع عجیب وغریبی بودند. بعدها هم که از نزدیک با آنها آشنا شدم، همچنان بر این عقیده باقی ماندم.
با آنکه انتصاب من از بیرون موسسه بود، اعضای آنجا را دارای روحیه بالایی برای همکاری دیدم؛ اما همه آنها آدمهای پابه سن گذاشتهای بودند که بیشتر به بازنشستگی فکر میکردند تا به پیشرفتهای شغلی...
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه