دانلود و خرید کتاب سرزمین موعود باراک اوباما ترجمه امیرحسین رزاق
تصویر جلد کتاب سرزمین موعود

کتاب سرزمین موعود

معرفی کتاب سرزمین موعود

کتاب سرزمین موعود نوشته باراک اوباما، چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا و برنده جایزه صلح نوبل است. او در این کتاب که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد خاطرات دوران هشت ساله ریاست جمهوری خود را نوشته است. این اثر را با ترجمه امیر حسین رزاق در اختیار دارید.

سرزمین موعود به ۲۴ زبان از جمله آلبانیایی، عربی، بلغاری، چینی، چکی، دانمارکی، هلندی، فنلاندی، فرانسوی، آلمانی، یونانی، عبری، مجاری، ایتالیایی، ژاپنی، کره‌ای، لیتوانیایی، نروژی، لهستانی، پرتغالی، رومانیایی، اسپانیایی، سوئدی و ویتنامی ترجمه شده است. این کتاب همچنین موفق شد تا در روز اول رکورد فروش را با ۸۸۷۰۰۰ نسخه در آمریکا و کانادا بشکند و از کتاب شدن، که نوشته میشل اوباما بود نیز پیشی بگیرد.

درباره کتاب سرزمین موعود

باراک اوباما در سال ۲۰۰۷ کارزار انتخاباتی خود را برپا کرد و به عنوان نامزد حزب دموکرات در انتخابات شرکت کرد. او در سال ۲۰۰۸ به عنوان رئیس جمهور آمریکا مشغول به کار شد و از همان ابتدا پیشنهاد پایان دادن به جنگ عراق را مطرح کرد. چهره او به عنوان یک فرد سیاسی چهره محبوبی بود و بسیاری از برنامه‌ها و فعالیت‌های او سبب شد تا جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۹ به او برسد. کمیته صلح نوبل اعلام کرد که این جایزه به دلیل «تلاش فوق‌العاده برای تقویت دیپلماسی بین‌المللی و ترغیب به همکاری میان مردم» به او اعطا کرد. از آنجایی که این جایزه در سال اول فعالیتش به او اهدا شد، واکنش‌های انتقادی برخی رهبران جهان را برانگیخت.

باراک اوباما بعد از جورج دبلیو بوش و پیش از دونالد ترامپ به مدت دو دوره ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت و از تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ تا ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ به عنوان رئیس جمهور آمریکا فعالیت کرد. 

سرزمین موعود کتابی است که از خاطرات هشت ساله او در دورانی می‌گوید که زمام‌داری امور کشور بر عهده بود. این خاطرات از زمان برنامه‌ریزی برای کارزار انتخاباتی او آغاز می‌شود و مضامین و موضوعات مختلفی را دربر می‌گیرد که او با آن‌ها سر و کار داشته است؛ روش کابینه‌ در مدیریت بحران مالی، مذاکرات با روسیه درباره مهار تسلیحات هسته‌ای، تشریح عواملی که به بهار عربی منجر شدند و ... او همچنین پیش زمینه‌ تمام این تصمیمات را نیز بیان می‌کند تا در نهایت کتابی کامل و جامع برای مخاطبانش نوشته باشد.

باراک اوباما کتاب سرزمین موعود را کتابی برای جوانان می‌داند. او در مقدمه کتاب اینطور نوشته است: «این کتاب برای این جوانان است؛ دعوتی برای دوباره ساختن جهان ــ از طریق سخت‌کوشی، عزم راسخ و تخیل فراوان ــ و محقق ساختن آمریکایی که در نهایت با بهترین صفات ما انسان‌ها مطابقت دارد.»

کتاب سرزمین موعود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

سرزمین موعود برای تمام افرادی است که به مطالعات سیاسی علاقه دارند و دوست دارند درباره زندگی، تصمیمات و فعالیت‌های رئیس جمهور پیشین آمریکا، باراک اوباما، بیشتر بدانند. اوباما خودش این کتاب را به منزله دعوتی می‌بیند که از افراد مختلف انجام می‌دهد تا در ساختن دنیای بهتر شریک و سهیم باشند. 

درباره باراک اوباما

باراک حسین اوباما در۴ اوت ۱۹۶۱ در هونولولو، مرکز ایالت هاوایی متولد شد. او فرزند یک اقتصاددان مهاجر کنیایی سیاه‌پوست و یک زن سفیدپوست از اهالی ویچیتا در ایالت کانزاس است. پدر و پدرخوانده او هر دو مسلمان بودند اما او مسیحی (پروتستان) و پیرو کلیسای متحد است. نامش را وامدار پدرش  است؛ باراک در زبان سواحیلی به معنای «متبرک شده توسط خداوند» است. او در سال ۱۹۹۲ با میشل اوباما ازدواج کرد و دو فرزند به نام‌های مالیا آن و ساشا دارد. 

باراک اوباما در دانشگاه کلمبیا در رشته حقوق تحصیل کرد و تا مقطع دکترا پیش رفت. او از سال ۲۰۰۷، با برپایی کارزار انتخاباتی برای ریاست‌جمهوری، خود را به‌عنوان نامزد حزب دموکرات و به‌عنوان یک چهره سیاسی ملی در آمریکا شناساند. اوباما از زمانی که برای انتخابات نامزد شد، موضوع پایان دادن به جنگ عراق را مطرح کرد. او از تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ بعد از جورج دبلیو بوش تا ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ پیش از دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا فعالیت کرد. 

اوباما در سال ۲۰۰۹ موفق به دریافت جایزه صلح نوبل شد. هرچند اهدای این جایزه جنجال زیادی هم به پا کرد و منتقدانی داشت. هفته‌نامه تایم در شماره ۲ مه ۲۰۰۸، پنجمین فهرست سالانه «بانفوذترین زنان و مردان جهان» را منتشر کرد. در این رده‌بندی، اوباما در مقام سوم در رده «بانفوذترین رهبران کشورها و انقلابیون» جای داشت. مجله تایم همچنین در آخرین شماره سال ۲۰۰۸ باراک اوباما، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده، را به عنوان شخص سال انتخاب کرد.

بخشی از کتاب سرزمین موعود

دو سالی که در کالج اوکسیدنتال سپری کردم، آغازگر بیداری سیاسی من بود؛ اما این بدان معنا نیست که به سیاست باور داشتم. هرچه درباره سیاست‌مداران می‌دیدم یا می‌شنیدم، با استثنائاتی اندک، مشکوک به نظر می‌رسید: موهای کوتاه و بیش‌ازحد مرتب، پوزخندهای مرموز، بیانات مبتذل یا خودفروشانه در تلویزیون، درحالی‌که پشت پرده، منافع شرکت‌ها و نهادهای مالی را به پیش می‌بردند. همه‌شان را بازیگران یک بازی متقلبانه می‌دانستم و اصلاً دلم نمی‌خواست بخشی از این بازی باشم.

آنچه توجهم را جلب کرد، چیزی وسیع‌تر و پیشروتر بود؛ یعنی نه کارزارهای سیاسی بلکه جنبش‌های اجتماعی بود که در آن‌ها افراد عادی به یکدیگر می‌پیوستند تا تغییری ایجاد کنند. به مطالعه تاریخ جنبش‌های حق رأی زنان و اتحادیه‌های کارگری پرداختم؛ از گاندی و لخ والسا گرفته تا کنگره ملی آفریقا. بیش از همه، رهبران جوان جنبش حقوق مدنی برایم الهام‌بخش بودند، نه‌فقط دکتر کینگ بلکه جان لوییس و باب موزس، فنی لو هامر و دیان نش. من در تلاش‌های قهرمانانه ایشان، از تبلیغ خانه‌به‌خانه برای ثبت‌نام رأی‌دهندگان گرفته تا نشستن در رستوران‌های مخصوص سفیدپوستان و راه‌پیمایی با نوای آهنگ‌های آزادی‌خواهانه، امکان عمل به ارزش‌هایی را می‌دیدم که مادرم به من آموخته بود؛ اینکه چگونه می‌توان نه با پایین نگه داشتن دیگران، بلکه با بالا بردنشان، قدرت به دست آورد. این دموکراسی واقعی و عملی بود. دموکراسی نه به‌منزله هدیه‌ای از بالا یا تقسیم غنائم بین گروه‌های ذی‌نفع، بلکه دموکراسی‌ای که از حاصل عمل همگان به دست آید. نتیجه چنین دموکراسی‌ای نه‌فقط تغییر وضعیت مادی زندگی، بلکه حس کرامت افراد و جوامع بود و پیوندی بین آنانی که زمانی جدا از یکدیگر به نظر می‌رسیدند.

به این نتیجه رسیدم که این همان چیزی است که ارزش دنبال کردن دارد. فقط به تمرکز نیاز داشتم. پس از سپری کردن سال دوم کالج، به دانشگاه کلمبیا رفتم و فکر کردم این نقطه شروع جدیدی خواهد بود. به‌مدت سه سال در نیویورک، چندین آپارتمان فرسوده عوض کردم و با دل‌زدگی از دوستان قدیمی و عادات بد، مانند یک راهب زندگی کردم؛ می‌خواندم، می‌نوشتم، خاطرات روزانه‌ام را یادداشت می‌کردم، به‌ندرت به مهمانی‌های کالج می‌رفتم یا حتی یک وعده غذای گرم می‌خوردم. در افکارم گم شده بودم و به طرح سؤال‌هایی مشغول شدم که به نظر می‌رسید هریک سؤال جدیدی را در خود دارد. چه‌چیزی باعث پیروزی برخی جنبش‌ها و شکست برخی دیگر می‌شد؟ وقتی روند سیاسی حاکم بخش‌هایی از یک جنبش را می‌پذیرد، نشانه موفقیت جنبش است یا نشانه این است که جنبش مصادره شده؟ چه زمانی مصالحه قابل قبول است و چه زمانی خودفروشی است و چطور باید فرق این دو را دانست؟

حسین
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

چقدر این آدم رو دوست دارم خیلی مودب و نایس هستش کاش فقط داعش رو نمیساخت و اینقدر جنگ درست نمی‌کرد و این همه کودتا تو کارنامه اش نداشت... حالا ایناش مهم نیست خیلی

پیام
۱۴۰۰/۰۱/۱۴

من از عزیزانی که به علت تنفرشان از آقای اوباما نسبت به انتشار این کتاب گلایه دارند، متعجبم! مگر قرار است شما به ایشان رأی بدهید؟ این یک کتاب است که سرشار از آگاهی‌های سیاسی است و برای افراد علاقه‌مند

- بیشتر
ماهی یک برکه‌ی کاشی
۱۴۰۰/۰۱/۱۶

چکار دارید به شخصیتش؟ کتاب رو نقد کنید! اسلامی که من میشناسم میگه اگه علم در بلاد کفرهم باشه برین یادبگیرید! اگه چیز خوبی تو این کتابه بدون تعصب نگاه کنید. به هرحال کسی که رئیس جمهور پرقدرتمندترین کشورحال حاضر دنیاست،

- بیشتر
amirhamed
۱۴۰۱/۰۲/۲۸

سلام، لطفا تو اشتراک بی نهایت بزارید مطالعه کنیم

زهرا درخشنده
۱۴۰۳/۰۴/۲۵

ترجمه خوب و روانی داره. میشه سر درآورد از کتاب!

world_movies_books
۱۴۰۲/۰۸/۰۲

من عاشق کتابم و اونقدر کتاب میخونم که واقعا کتاب خوب رو از بد تشخیص میدم. این کتاب فوق العاده بود. مشخص بود که برای نوشتن این کتاب زمان زیادی صرف شده و از یک تیم کمک گرفته شده تا

- بیشتر
جمشید
۱۴۰۱/۰۴/۰۳

🌹 *کاش یک روز صدایی از بلندگویی برخیزد که:* ...*افکار کهنه شما را خریداریم*…. ..*افکار کهنه بیاورید ، افکار نو ببرید* !. . *ظروف و فرش کهنه خطری ندارد* *میتوان با آنها زندگی را سر کرد* … ⭐ *اما افکار کهنه دودمان آدمها را بر باد

- بیشتر
tayebeh hassani
۱۴۰۰/۰۱/۱۹

کد ۳۰ درصدNDM9BPM65WF

Dark Warrior
۱۴۰۰/۰۳/۲۶

بسیار عالی بود

mohammad Ghanizadeh
۱۴۰۰/۰۱/۲۰

the best

نگرانم که اعتقاد به تقدیر باعث تسلیم در مقابل شکست‌ها و تشدید تکبر قدرتمندان شود. فکر می‌کنم نقشهٔ خدا، هرچه که باشد، در چنان مقیاس وسیعی است که به نوسانات احوال ما انسان‌های فانی چندان وابستگی ندارد و در طول عمر ما، حوادث و وقایع بیش از آنچه تصور می‌کنیم، تأثیرگذارند. پس بهترین کاری که می‌توانیم بکنیم، این است که خودمان را با آنچه درست می‌دانیم، هماهنگ کرده و از دل سردرگمی‌ها به دنبال خلق معنا باشیم و با خشنودی و مدارا، در صحنه‌ای که برایمان چیده شده، به ایفای بهترین نقش ممکن بپردازیم.
alraz
مطالعه عادت مادرم بود که از بچگی در من هم شکل گرفت؛
حسین احمدی
رک بودن زیاد در ملأعام هم کار عاقلانه‌ای نیست
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
مجلس سکولار و چپ‌گرای ایران در سال ۱۹۵۱، به‌سمت ملی‌سازی میدان‌های نفتی کشور و در دست گرفتن کنترل درآمدهایی حرکت کرد که زمانی به جیب دولت بریتانیا می‌رفتند. دولت بریتانیا در آن زمان مالک بخش اعظم بزرگ‌ترین شرکت‌های تولید و صادرات محصولات نفتی ایران بود. بریتانیایی‌ها که از کوتاه شدن دستان خود ناخشنود بودند برای جلوگیری از ارسال کشتی‌های حامل نفت به خریداران متقاضی موانع دریایی را به ایران تحمیل کردند. آن‌ها همچنین دولت آیزنهاور را متقاعد کردند که دولت جدید ایران در حال گرایش به اتحاد جماهیر شوروی بوده است و این مسئله باعث شد تا آیزنهاور به انجام عملیات آژاکس چراغ سبز نشان دهد؛ یعنی همان کودتای مهندسی‌شدهٔ سرویس اطلاعات مخفی سی‌آی‌ای که نخست‌وزیر منتخب ایران را از مقام خود خلع کرد (نخست‌وزیری که از طریق انتخابات دموکراتیک برگزیده شده بود) و قدرت را در دستان پادشاه جوان کشور، محمدرضا شاه پهلوی محکم کرد.
حسین احمدی
هرج‌ومرج برای انسان رند و بی‌رحم موهبت است؛
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
مادربزرگم که او را «توت» (مخفف توتو یا همان مادربزرگ در گویش هاوایی) می‌نامیدم، درحالی‌که از بالای روزنامهٔ صبح «تبلیغات هونولولو» نگاهم می‌کرد، می‌گفت: «اطلاع از اخبار روز از نشانه‌های یک شهروند خوب است»؛
حسین احمدی
احتمالاً علاقه‌ام به کتاب باعث شد بتوانم دبیرستان را به‌سلامت سپری کنم و در سال ۱۹۷۹، با دانشی اندک از مسائل سیاسی و سلسله‌نظریات درهم‌برهم که طی دورهمی‌های پسرانه در خوابگاه آموخته بودم، به کالج اوکسیدنتال راه یافتم. حالا که به گذشته می‌نگرم، با شرمندگی درمی‌یابم که کنجکاوی‌های فکری‌ام در دو سال اول کالج، با علاقه‌ام به دختران دوروبرم ارتباط تنگاتنگی داشت. مثلاً مارکس و مارکوزه می‌خواندم تا بتوانم با دختر سوسیالیست قدبلند اتاق روبه‌رویی حرفی برای گفتن داشته باشم. فانون و گوندولین بروکس می‌خواندم تا بتوانم با فلان دختر دانشجوی جامعه‌شناسی که حتی یک بار هم نگاهم نکرده بود حرف بزنم. فوکو و وولف می‌خواندم تا با دختر دوجنس‌گرای مرموزی صحبت کنم که همیشه لباسی سیاه می‌پوشید؛ اما نظریات شبه‌روشنفکرانهٔ من برای ارتباط با دخترها اغلب بی‌ثمر بودند و تنها رفاقت‌هایی دوستانه و همراه با پاک‌دامنی نصیبم کردند.
حسین احمدی
سپس به آکس گفتم بیانیه‌ای را در مورد محکوم کردن پاداش‌ها آماده کند تا بتوانم فردا ارائه کنم، بااینکه کاملاً می‌دانستم هیچ‌یک از بیانیه‌هایم به کاهش این آسیب کمکی نخواهد کرد. سپس به خودم گفتم هنوز آخرهفته تمام نشده و به یک نوشیدنی مارتینی احتیاج دارم. این درس دیگری بود که ریاست‌جمهوری به من یاد داد؛ اینکه بعضی‌اوقات مهم نیست روند کار چقدر خوب پیش برود. بعضی وقت‌ها خراب می‌کنید و بهترین کاری که می‌توانید در این شرایط انجام دهید این است که یک نوشیدنی قوی بنوشید و سیگاری روشن کنید.
حسین احمدی
اگر می‌توانستم در زمان به عقب برگردم، شاید آن مرد جوان را تشویق می‌کردم کتاب‌ها را برای لحظه‌ای کنار گذاشته، پنجره را باز کند و کمی هوای تازه به درون ریه‌هایش راه دهد (آن زمان به‌شدت سیگار می‌کشیدم). به او می‌گفتم کمی استراحت کند، با مردم معاشرت کند و در دههٔ دوم زندگی‌اش از لذت جوانی بهره ببرد. دوستان اندکی که در نیویورک داشتم هم سعی می‌کردند همین نصیحت را به من بکنند.
mt
حالا می‌دیدم که چگونه می‌شد؛ چطور زرق‌وبرق و آداب کاری، رقابت بی‌پایان برای انتخابات بعدی و باور غالب جریان‌های خبری، همه، می‌توانند دست به دست هم داده و اصالت فکری انسان را خدشه‌دار کنند و استقلالش را از او بگیرند، تا حدی که تمام باورهایش از بین بروند.
alraz

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۹۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۹۲ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان