کتاب هشت کلید
معرفی کتاب هشت کلید
کتاب هشت کلید نوشته سوزان لافلور و ترجمه زهرا غفاری است. کتاب هشت کلید را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره کتاب هشت کلید
داستان درباره هشت اتاق با هشت قفل و هشت کلید است. الیز که والدینش را از دست داده و با عمو و زن عمویش زندگی میکند با پیدا کردن کلید اول در انباری خانه، چیزهای زیادی درباره گذشته خودش میفهمد. حالا او باید بگردد تا هفت کلید بعدی را پیدا کند.
داستانی پر از ماجراجویی و کشف چیزهای تازه که کودکان را به راحتی مجذوب خود می کند.
خواندن کتاب هشت کلید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کودکان ۷ تا ۱۲ ساله مخاطبان این کتاباند.
دباره سوزان لافلور
سوزان لافلور در ۱۹۸۳ در ماساچوست به دنیا آمد. او بیشتر برای کودکان داستان مینویسد و دوست دارد کارهای تازه و پرماجرا را تجربه کند. سوزان در دانشگاه رشته تاریخ انگلستان و اروپا خوانده است و یک دوره داستاننویسی برای کودکان هم گذرانده است. «از طرف آبری با عشق» نام کتاب دیگر او است که به فارسی ترجمه شده است.
بخشی از کتاب هشت کلید
«صندوقچهٔ گنج؟ اصلاً ما واسه چی باید یه صندوقچهٔ گنج داشته باشیم؟»
«چه میدونم.» فرانکلین بالأخره موفق شده بود آخرین دیوار قلعهاش را با میخ سر جایش نگه دارد. «بیا کمکم کن برجها رو بهش وصل کنم.»
من کلید را دوباره سر جایش آویزان کردم و رفتم بهش کمک کنم.
فرانکلین گفت: «میخوام ساختمون و برج رو روی هم نگه داری تا من بتونم میخها رو روشون بزنم؛ باشه؟»
من آنها را نگه داشتم و او شروع به شمردن کرد: «یک، دو، سه.»
حواسم به چکش فرانکلین بود؛ ولی بعد یکدفعه تصویر درختی توی ذهنم آمد که به وسیلهٔ اشعهای از وسط دو نیم میشد. این فقط یک تصویر نبود، بلکه درد شدید و گرمی بود که توی انگشت شستم میپیچید و بعد فهمیدم دارم داد میزنم.
«وای نه، وای نه، ببخشید! اوه نه، الیز، خیلی معذرت میخوام!»
من انگشت شستم را با آنیکی دستم محکم گرفته بودم. فرانکلین آرنجم را گرفت و من را با عجله از انبار بیرون کشید. وقتی نزدیک خانه رسیدیم، او هم شروع کرد به داد زدن: «زنعمو بثی! زنعمو بثی!»
زنعمو که داشت دستش را با حوله خشک میکرد، آمد توی ایوان.
گفت: «محض رضای خدا، باز دیگه چیکار کردین؟ جیرجیرک کوچولو، بذار ببینم چی شده.» و دستم را که حالا داشت خون میآمد، معاینه کرد. «چطوری این اتفاق افتاد؟»
فرانکلین گفت: «داشتیم نجاری میکردیم. من اشتباهی زدم روی دستش.»
«با چی؟»
«با چکش.»
«داشتین با میخها بازی میکردین؟»
«بله.»
زنعمو بثی گفت: «سوار ماشین بشین. همین حالا.»
فرانکلین و من فوری سوار شدیم. فرانکلین پرسید: «داریم کجا میریم؟»
«بیمارستان. الیز، اگه زخم دستت به زنگزدگیهای اون میخها خورده باشه، باید بهت واکسن کزاز بزنیم و اگه انگشت شستت شکسته باشه هم که... جای زخمت ورم کرده؟ دردش خیلی زیاده، عزیزم؟»
همانطور که داشتم گریه میکردم، گفتم: «خیلی زیاد.» فرانکلین کمربند ایمنیام را برایم بست. زنعمو بثی همانطور که داشت رانندگی میکرد، به فرانکلین گفت بسته کمپرس یخ فوری را از جعبهٔ کمکهای اولیهٔ توی ماشین پیدا کند. فرانکلین بسته را آنقدر به داشبورد ماشین کوبید که بسته کمکم سرد شد و آن را روی انگشت شستم گذاشت.
او مرتب میگفت: «ببخشید، ببخشید، ببخشید.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب فوق العاده ایه🌙🌼 خیلی از لیزا حرص خوردم🙄اصلا از خودش دفاع نمیکرد😒 در کل دوستداشتنی و قابل تحسین بود💍👧🏻 از طرف آبری با عشق کتاب دیگه این نویسنده هست که اونم جذابه پیشنهاد می کنم بخونیدش☁️🍭
داستان در مورد دختریه که مادر و پدرش رو از دست داده و حالا با عمو و زن عموش زندگی میکنه پدرش قبل از مرگش نامههایی آماده کرده و عمو هیو هر سال روز تولد الیز (شخصیت اصلی) یکی از
کتابی در ژانر هیجانی و ماجراجویانه که از خوندش خیلی لذت بردم به نظرم تا رده سنی ۱۵ یا ۱۶ ساله این کتاب براشون جذاب باشه
عالیه خیلی قشنگ من تو سه روز تمومش کردم درسته شخصیت این کتاب یه دختره ولی منی که پسرم هم عاشق کتاب شدم و خیلی جذاب بود حتما بخونید ارزشش رو داره مطمئن باشید 🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝🗝
اول اینکه کتاب تخیلی یا فانتزی نیست، یک داستان در سبک رئال است. دوم اینکه خوب و لطیف بود و منم دوستش داشتم. از زبان اول شخص نوشته شده. یک دختر بچه که وقتی به دنیا میاد مادرش رو از دست میده
خیلی جذاب بود و زندگی عادی الیز،یسیار بالا و پایین داشت و در آخر فوق العاده بود😊😊😊😊😊😂😂👑👑👑👑👑🎩🎩
🗝هر کلید ی ماجراجویی جدید دوسش داشتم قشنگ بود 🍀🗝
این کتاب هم از نظر متن و داستان و همه نظر عالی بود😊من نسخه ی چاپی شو دارم و هر روز میخونمش. هر بار که تموم سد دوباره شروع میکنم به خوندنش تا کاملا حفظ شمش😂من همین الیز هستم و
این خیلی عالی بود.عاشقش شدم.من تو سه ساعت تمومش کردم.عالیییییییی بود.🥺☺️
این کتاب فوق العاده هست💙