کتاب خواجه تاجدار اثر ژان گور + نمونه pdf رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب خواجه تاجدار

کتاب خواجه تاجدار

نویسنده:ژان گور
انتشارات:نشر تاو
دسته‌بندی:
امتیاز
۴.۱از ۱۱۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خواجه تاجدار

کتاب خواجه تاجدار رمانی تاریخی از ژان گور با برگردان فارسی ذبیح‌الله منصوری است. از آن‌جا که اطلاعاتی درباره‌ی ژان گور و نسخه‌ی فرانسوی اثر وجود ندارد، بسیاری منصوری را نویسنده‌ی اصلی آن می‌دانند. خواجه تاجدار به زندگی آقامحمدخان قاجار مؤسس سلسله‌ی قاجاریه و یکی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ ایران پرداخته است. کتابی که پس از انتشار اولیه در قالب پاورقی مجله اطلاعات هفتگی در دهه‌ی ۱۳۳۰ شمسی استقبالی چشمگیر به خود دید. این اثر خوش‌خوان جذابیت خود را تا به امروز برای مخاطبان حفظ کرده و همچنان پرطرف‌دار است. خواجه تاجدار را نشر تاو منتشر کرده است. شما می‌توانید نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خواجه تاجدار

کتاب خواجه تاجدار رمانی تاریخی منسوب به ژان گور نویسنده‌ی فرانسوی است. این کتاب که روایتی تاریخی و داستانی از زندگی آقامحمدخان قاجار پایه‌گذار سلسله‌ی قاجاریه است، با قلم ذبیح‌الله منصوری به فارسی برگردانده شده است. ذبیح‌الله منصوری که آثار تاریخی محبوبی را به فارسی برگردانده است، عموماً به‌ ذوق و سلیقه‌ی خود تغییراتی در این کتاب‌ها ایجاد کرده است. رمان خواجه تاجدار را می‌توان اقتباسی از کتاب منسوب به ژان گور دانست؛ هرچند وجود این کتاب خود در هاله‌ای از ابهام است. قلم منصوری گرچه از حیث دقت تاریخی منتقدانی دارد، اما آن‌قدر روان و خواندنی است که برای سال‌ها یکی از پرطرف‌دارترین مترجمان کتاب‌های ژانر تاریخی بوده است.

کتاب خواجه تاجدار از دوره‌ی حکومت نادرشاه افشار آغاز می‌شود. در آن زمان است که آقامحمدخان به دنیا می‌آید و در اواخر قرن ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ هجری نقشی پررنگ در تاریخ ایران بازی می‌کند. نقشی که از حیث غلبه بر آشوب‌ها و یکپارچه کردن دوباره‌ی ایران به نقش تاریخی و یگانه‌ی نادرشاه افشار شباهت بسیار دارد. روایت نویسنده در این کتاب پر از جزئیات و خرده‌روایت‌های تاریخی است. او به شخصیت‌ها و رویدادهای بسیاری پرداخته و روانی و پختگی پرداخت او ویژگی اصلی این کتاب است. نویسنده فرهنگ و زندگی بزرگان، درباریان و مردمان قرن ۱۲ هجری (۱۸ میلادی) در ایران را به‌خوبی به تصویر کشیده است. این روایت هیجان‌انگیز از همان جملات آغازین کتاب که ماجرای تولد آقامحمدخان است، خواننده را با خود همراه می‌کند و جای تعجب نیست که برای دهه‌ها یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخی بوده است. گرچه کتاب خواجه تاجدار یک منبع درجه اول دقیق تاریخی به‌شمار نمی‌رود، اما تصویرسازی جذاب ذبیح‌الله منصوری از یکی از مهم‌ترین برهه‌های تاریخی ایران چیزی نیست که علاقه‌مندان به تاریخ و داستان‌های تاریخی بتوانند به‌راحتی از آن بگذرند. این کتاب را اولین‌بار نشر امیرکبیر در دهه‌ی چهل شمسی چاپ کرد؛ البته پس از آن‌که به‌صورت پاورقی در مجله‌ی اطلاعات هفتگی منتشر و با استقبال مواجه شد. نشر تاو این کتاب را اکنون روانه‌ی بازار کتاب ایران کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی و صوتی این کتاب با کیفیتی بالا و قیمتی مناسب برای دوستدارن کتاب در اپلیکیشن طاقچه قرار گرفته است.

خلاصه کتاب خواجه تاجدار

کتاب خواجه تاجدار با توصیف تولد آقامحمدخان قاجار آغاز می‌شود. رخدادی که در زمان سلطنت نادرشاه افشار به وقوع پیوست تا یکی از مهم‌ترین شاهان ایرانی در ترکمن صحرا زاده شود. او کودکی باهوش بود و از همان دوران، روزگار روی دردنده و بی‌رحمش را به او نشان داد تا او نیز با رحم و عطوفت تا حد زیادی بیگانه شود. در سال‌های آشوب پس از مرگ نادرشاه اسیر خانواده‌ی زند شد. در آن دوران خود را برای بازگشت به مولدش آماده کرد. پس از مرگ کریم‌خان زند به استرآباد گریخت و کوشید طوایف مختلف ایل قاجار را متحد کند و برای شکست مدعیان و در دست گرفتن قدرت راهی جنگ شود. همین امر هم رخ داد و با شکست رقیبان و قتل آنان خصوصاً قتل سبعانه لطفعلی‌خان زند بی‌رقیب شد. او تهران را پایتخت کرد و ایران را دوباره یکپارچه کرد. فرمانروایی یازده‌ساله‌ی او با قتلش در شوشا به پایان رسید. کتاب خواجه‌ی تاجدار در کنار روایت اصلی به جزئیات تاریخی، وضعیت درباریان و رفتار آن‌ها و نیز عامه‌ی مردم و رویدادهای کوچک و بزرگ و دراماتیک پرداخته و دلیل محبوبیتش نیز همین است.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

رمان خواجه تاجدار یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در ژانر رمان تاریخی است. علاوه‌بر جذابیت داستانی خوانندگان را با بخش مهمی از تاریخ ایران و آقامحمدخان قاجار که یکی از پربحث‌ترین شاهان ایرانی‌ است آشنا می‌کند و می‌تواند مقدمه‌ای برای آغاز مطالعات تاریخی موثق‌تر و غنی‌تر باشد.

دانلود کتاب خواجه تاجدار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به داستان و رمان تاریخی پیشنهاد می‌کنیم. کسانی که می‌خواهند شناخت بهتری نسبت به تاریخ ایران به‌ویژه دوره‌ی تاریخی مهمی که به تأسیس حکومت قاجار منجر شد داشته باشند، از خواندن این کتاب بسیار لذت خواهند برد. اگر اهل شنیدن کتاب هستید، می‌توانید کتاب صوتی خواجه تاجدار را نیز از طاقچه خریداری و دانلود کنید.

جمله زیبا از کتاب خواجه تاجدار


درباره‌ی ذبیح‌الله منصوری

ذبیح‌الله منصوری مترجم و روزنامه‌نگار ایرانی است. او در سال ۱۲۷۸ در شهر سنندج به دنیا آمد. تحصیلاتش را در همین شهر و در مدرسه‌ی فرانسوی آلیانس آغاز کرد. اقامت او در این شهر به دلیل شغل پدر چندان به درازا نکشید و همراه خانواده به کرمانشاه رفت. او در همین سال‌ها زبان فرانسوی را فراگرفت. منصوری کار مطبوعاتی خود را در سال ۱۳۰۱ و در روزنامه‌ی کوشش آغاز کرد. او مترجم داستان و مطالب علمی روزنامه‌ی کوشش بود. چند سال بعد همزمان با کار برای روزنامه‌ی کوشش به روزنامه‌ی اطلاعات پیوست. در کارنامه‌ی ذبیح‌الله منصوری کار با مجلات و مطبوعات معروفی همچون روزنامه‌ی کیهان، مجله‌ی خواندنی‌ها، روزنامه‌ی ایران ما، روزنامه‌ی باختر مجله‌ی سیاه و سپید، مجله‌ی تهران مصور و مجله‌ی دانستنی‌ها دیده می‌شود. او به‌طور ویژه کار ترجمه‌ی مطالب و داستان‌های تاریخی را پیش گرفت و رکورد بیش‌ترین تعداد ترجمه را به خود اختصاص داد. بسیاری از ترجمه‌های تاریخی او که ابتدا به‌عنوان پاورقی در مطبوعات چاپ شدند، پس از چندی در قالب کتاب‌ منتشر شدند و جهشی کم‌سابقه در فروش کتاب‌های ژانر تاریخی به وجود آوردند. خواجه تاجدار، سینوهه پزشک مخصوص فرعون، حسن صباح خداوند الموت، پطر کبیر، ملکه ویکتوریا، مرده‌خواران لنینگراد، جراح دیوانه، مرد بالای صلیب، سرزمین جاوید و ژوزف بالسامو عناوین معدودی از کتاب‌های منتشرشده از منصوری است. بسیاری سبک ترجمه‌ی او و عدم‌ امانت‌داری‌اش در ترجمه را نقد کرده‌اند اما او بی‌تردید نقش مهمی در گسترش کتاب‌خوانی در ایران ایفا کرده است. ذبیح‌الله منصوری به تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۶۵ در تهران درگذشت.

کتاب خواجه تاجدار چند جلد است؟

این کتاب ابتدا در دو جلد منتشر شد و بعدها دو جلد در قالب یک مجلد به انتشار درآمد.

جوایز و افتخارات کتاب

کتاب خواجه‌ تاجدار یکی از پرفروش‌‌ترین کتاب‌های تاریخی در بازار کتاب ایران بوده است. این کتاب در کنار دو کتاب دیگر ذبیح‌الله منصوری یعنی سینوهه، پزشک مخصوص فرعون و خداوند الموت در زمره‌ی محبوب‌ترین آثار ترجمه‌شده‌ی تاریخی است. مخاطبان داستان‌های تاریخی از بدو انتشار خواجه تاجدار در مجله‌ی اطلاعات هفتگی از این اثر استقبال کردند. منصوری خود نیز با ترجمه‌های پرشماری که از خود به‌جای گذاشت، عنوان پرکارترین مترجم تاریخ مطبوعات ایران را به خود اختصاص داد.

نظرات افراد مشهور درباره نویسنده و کتاب خواجه تاجدار

نویسندگان و مترجمان نام‌آشنایی ذبیح‌الله منصوری و آثارش را ستوده و یا نقد کرده‌اند. در مواجهه با نظرات افراد مشهور درباره‌ی کتاب خواجه تاجدار و منصوری به آرای مختلف و متفاوتی برمی‌خوریم. دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی تاریخ‌دان و ادیب شهیر انتقادها از منصوری را ناشی از نگاه اشتباه به او می‌داند. باستانی پاریزی با تأکید بر این نکته که منصوری تاریخ‌دان نیست، او را داستان‌نویس تاریخی توصیف کرده و داستان‌نویسی را مستلزم خیال‌پردازی دانسته است. اما در میان منتقدان ذبیح‌الله منصوری نیز نام‌های بزرگی همچون میرجلال‌الدین کزاری ادیب و پژوهشگر برجسته و کریم امامی مترجم شناخته‌شده به چشم می‌خورد. آن‌ها عموماً از عدم امانت‌داری منصوری به‌عنوان یک مترجم انتقاد کرده‌اند.

اقتباس‌های کتاب

از کتاب خواجه تاج دار تنها نمایش‌های رادیویی اقتباس شده است و به‌عنوان منبع نیز در برخی آثار مورد استفاده قرار گرفته است. اما تا اکنون به‌طور مستقل فیلم خواجه تاجدار یا نمایشی از روی آن ساخته نشده است.

قسمتی از کتاب خواجه تاجدار

قبل از اینکه محمدحسن خان از همسرش جدا شود به او گفت که اسم پسرش را محمد بگذارد زیرا نزد خداوند هیچ نامی زیباتر از محمد نیست و دیگر اینکه بعد از ورود به خانهٔ سید مفید تا آنجا که ممکن است کمتر تظاهر و آمد و رفت کند.

محمدحسن خان به همسرش گفت: حاکم استرآباد گرچه مردی است بی‌غرض اما هر چه باشد حاکمی است که از طرف نادرشاه گماشته شده و تو می‌دانی که نادرشاه با آنها خوب نیست و اگر تو در استرآباد با مردم رفت‌وآمد کنی حاکم نسبت به تو ظنین خواهد شد و تصور خواهد کرد تو از طرف من مأمور هستی که زمینه توطئه‌ای را فراهم سازی.

اگر تو مثل یکی از زن‌های استرآبادی بودی و مثل آنها یک چادر بر سر می‌انداختی که از سر تا نوک پا تو را می‌پوشانید کسی تو را نمی‌شناخت و چون نمی‌فهمید که زن من و خواهر محمدخان قوانلو هستی نسبت به تو بد گمان نمی‌شد.

جیران گفت: من نمی‌توانم یک چادر روی سر خود بیندازم که تا نوک پای مرا پوشاند. من از کودکی آزاد زندگی کرده‌ام و پیوسته روی من، گشاده بوده و تو خود به من گفتی مقدس‌تر از حریم کعبه جایی در جهان وجود ندارد معهذا زن‌ها در حال زیارت کعبه، با اینکه در احرام هستند باید روی خود را بگشایند، درصورتی‌که غیر از زن‌ها، ده‌ها هزار مرد، مشغول زیارت می‌باشند.

با این وصف چگونه انتظار داری که من بعد از ورود به استرآباد خود را مثل زن‌های استرآبادی بکنم و از سر تا پای خود را بپوشانم.

از این گذشته من اگر چادری بر سرم بیندازم علاوه بر اینکه نمی‌توانم جلوی پای خود را ببینم احساس خفگی می‌کنم.

محمدحسن خان گفت: من نگفتم تو بعد از ورود به استرآباد چادر به سر بینداز و هیچ یک از زن‌های طایفه ما چادر به سر نمی‌اندازند تا تو این کار را بکنی و فقط گفتم بعد از اینکه در خانه سید مفید جا گرفتی کمتر آمد و رفت کن تا اینکه بر سر زبان‌ها نیفتی و حاکم استرآباد تصور کند که تو برای کاری مخصوص در آن شهر سکونت کرده‌ای.

جیران آن‌قدر که از ستارهٔ دنباله‌دار می‌ترسید از نادرشاه بیم نداشت و شاید از این جهت که پیوسته در بیابان زندگی کرده بود و سواری و تیراندازی را می‌دانست از نادرشاه احساس بیم نمی‌کرد و قبل از اینکه باردار شود و او را از سواری منع کنند سوار بر اسب می‌شد و با تفنگ کلبی در حال تاخت نشانه می‌زد یعنی کاری می‌کرد که بسیاری از مردان اشاقه‌باش نمی‌توانستند بکنند و تفنگ کلبی را دو نفر از استادان تفنگ‌ساز انگلیسی در ایران رایج کرده بودند و از این جهت آن را کلبی (کلب به معنای سگ) می‌خواندند که چخماق تفنگ چون سر سگی بود و وقتی چخماق فرود می‌آمد یک چاشنی را آتش می‌زد و احتراق چاشنی سبب خالی شدن تفنگ می‌گردید.

نظرات کاربران

کتابخوان ساده
۱۴۰۱/۰۴/۱۵

لطفا این سری کتاب ها رو تو بی نهایت قرار بدین خیلی کتاب های ارزشمندی هستن

سید حمید رضا شاه رکنی
۱۴۰۱/۰۷/۰۷

با سلام به خوانندگان عزیز به استحضار برسونم که کتاب زیبای خواجه تاجدار یکی از کتابها و ترجمه های بی نظیر با نصر شیوا و سهل و روان اثر جاودان استاد ذبیح الله منصوری است که به زیبایی وقایع دوران

- بیشتر
سیه پوش
۱۴۰۰/۰۴/۰۴

سلام کتاب بسیار جذاب و خواندنی ست. داستان تاریخی و روایی از زندگی آغا محمد خان قاجار که خشکی کتابهای تاریخی رو نداره و تخیل محض رمان رو هم نداره. توصیه میکنم حتما بخونید

nazanin
۱۴۰۱/۰۶/۰۷

این کتاب فوق العاده س مضمون اصلی راجع به سر گذشت آقا محمدخان قاجار از زمان تولد تا مرگ هستش،در عین حال روایت های دیگه ی هم راجع به نادرشاه افشار و پدر آقا محمدخان قاجار (به نام محمدحسن خان

- بیشتر
غلامرضا عامری
۱۴۰۱/۰۷/۰۷

کتاب فوق العاده ای است ویکی از زیباترین ترجمه های ذبیح‌الله منصوری است من این کتاب را دو مرتبه خواندم هنوز هم دوست دارم بخونم فکر میکنم کاملترین کتاب در مورد آغا محمد خان قاجار می‌باشد و فکر میکنم هر

- بیشتر
امیرماکان جعفری
۱۴۰۰/۱۰/۲۷

فوق العاده هستش

کاربر ۱۳۵۲۷۵۳
۱۴۰۲/۰۵/۱۵

چرا قیمتا یه دفه رفت بالا.بقیه جاها قیمتا خیلی کمتره.واقعا انگار که نمیخاید کسی این کتابو بخونه

حسین ذوالقدر
۱۴۰۱/۰۸/۱۰

کتاب بسیار روان و بدون جهت گیری و بنسبت بسیار زیاد نزدیک به حقیقت جز در اندک مواردی که انهم بخاطر نبود منابع دقیق نویسنده و مترجم مجبور به خلق میشوند. در آخر این کتاب رو بشدت توصیه میکنم

sajed
۱۴۰۰/۱۰/۱۹

عالیه ❤️❤️❤️

کاربر ۴۴۶۱۰۰۴
۱۴۰۱/۰۷/۱۴

کتاب جذاب و خوبی و من دوبار اونو خوندم

بریده‌هایی از کتاب

لطفعلی‌خان زند در شعر معروف گفت: یارب ستدی مملکت از همچو منی دادی به مخنثی، نه مردی نه زنی از گردش روزگار معلومم شد پیش تو چه دف زنی، چه شمشیر زنی
امیرماکان جعفری
گر نگهدار من آن است که من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد
امیرماکان جعفری
نادرشاه پادشاه ایران بعد از اینکه مقدار زیادی زر و سیم و جواهر به دست آورد چون نمی‌دانست با آن پول چه کند و رسم سرمایه‌گذاری در ایران برای کارهای بزرگ انتفاعی متداول نبود درصدد برآمد آن را در مکانی قرار دهد که کسی نتواند به سرقت ببرد. طلا و نقره و جواهر به عنوان مالیات از مردم گرفته می‌شد و به خزانهٔ نادر منتقل می‌گردید و بعد از انتقال به آنجا، به جامعه بازنمی‌گشت مگر برای پرداخت جیره و مستمری سربازان و کارکنان دیوان و آن مقدار پول، به قدری نبود که سبب رواج کسب و تجارت گردد. به همین جهت مردم که موجودی خود را بابت مالیات می‌پرداختند و آن وجوه به دست مردم برنمی‌گشت، سال به سال فقیرتر می‌شدند و در عوض خزانهٔ نادر، معمورتر می‌گردید و در آن خزانه زر و سیم و جواهر، بیشتر انباشته می‌شد بدون اینکه نادرشاه از پول و جواهر مزبور استفاده بکند.
امیرماکان جعفری
فتحعلی‌شاه آن‌قدر خوش‌گذران بود که از شنیدن خبر مرگ فرزندانش متأثر نمی‌شد.
کرم کتابخوان
فرصت پرنده‌ایست که یک بار به دام می‌افتد
کرم کتابخوان
آن شعر در موقعی نوشته می‌شد که پادشاهی زندگی را بدرود می‌گفت و می‌خواستند خبر فوت وی را با تهنیت جلوس پادشاه جدید وارث تاج و تخت برسانند و شعر مزبور این است: «نمی‌دانم گریه کنم یا اینکه بخندم، زیرا دریا فرو رفت و ناپدید شد، ولی گوهر بیرون آمد»
امیرماکان جعفری
چه در شرق، چه در غرب، طبقه‌ای که گرسنه و درمانده می‌باشد خواهان تسلیم شدن به خصم است، بدون اینکه در فکر مصالح سیاسی و اقتصادی باشد
کرم کتابخوان
چوب درخت بادام وحشی خیلی محکم است و آنقدر استحکام دارد که موریانه قادر به خوردن آن چوب نیست.
امیرماکان جعفری
اگر یک نفر از جا برخیزد و علیه عادل‌شاه، عَلَم طغیان برافرازد تمام مردم ایران زیر بیرق او جمع خواهند شد.
ELNAZ
سرباز را باید وادار به تمرین کرد وگرنه دچار تنبلی می‌شود و در موقع جنگ زود از خستگی از پا در می‌آید.
کرم کتابخوان

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۱۴ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۱۴ صفحه

قیمت:
۱۹۲,۰۰۰
۱۳۴,۴۰۰
۳۰%
تومان