دانلود و خرید کتاب شاهزاده خانم محکوم داریا اولیویه ترجمه ذبیح الله منصوری
تصویر جلد کتاب شاهزاده خانم محکوم

کتاب شاهزاده خانم محکوم

انتشارات:نشر تاو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شاهزاده خانم محکوم

کتاب شاهزاده خانم محکوم نوشتهٔ داریا اولیویه و ترجمهٔ ذبیح‌الله منصوری است و نشر تاو آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب شاهزاده خانم محکوم

این کتاب، تاریخ اولین انقلاب روسیه را روایت می‌کند که در سال ۱۸۲۵ میلادی درگرفت و تاریخ آن انقلاب بر بسیاری از کسانی که اهل ادب هستند معلوم نیست، چون وقتی نام انقلاب روسیه برده می‌شود، انقلاب سال ۱۹۱۷ میلادی که منتهی به تشکیل حکومت شوروی شد، به ذهن تبادر می‌شود. در سال ۱۸۲۵ میلادی، نیکلای اول که در سال ۱۷۹۶ میلادی در سن‌پترزبورگ متولد شد بر روسیه سلطنت می‌کرد و روش حکومت او مانند امپراتورهای گذشتهٔ روسیه بر پایهٔ حکومت استبدادی قرار داشت. در آن زمان، در روسیه یک طبقهٔ تحصیل‌کرده به‌وجود آمده بود که اکثر افراد آن زبان فرانسوی را کم یا زیاد می‌دانستند و کتب نویسندگان فرانسوی را می‌خواندند و از لحاظ مرتبهٔ اجتماعی جزو نجبای روسیه به‌شمار می‌آمدند و مرتبه‌های افسری در ارتش روسیه، به آنها اختصاص داشت. قبل از انقلاب فرانسه، در پایان قرن هیجدهم میلادی، در کشورهای اروپا هیچ‌کس نمی‌توانست افسر ارتش بشود مگر اینکه از نجبا و به‌قول فرانسوی‌ها از طبقهٔ ژانتی اوم و به‌قول انگلیسی‌ها جنتلمن باشد. افسران جوان ارتش روسیه و کارمندان جوان ادارات دولتی آن کشور که کم‌وبیش به زبان فرانسوی آشنایی داشتند، می‌خواستند در روسیه یک حکومت پارلمانی به‌وجود بیاید و یک‌عده از نویسندگان و شعرا حتی بین بانوان، طرفدار به‌وجود آمدن حکومت پارلمانی بودند که پایهٔ اولیهٔ آن تدوین قانون اساسی به‌شمار می‌آمد. لیکن نیکلای اول، امپراتور روسیه، با ایجاد حکومت پارلمانی موافق نبود و درباریان وی هم نمی‌خواستند حکومت پارلمانی به‌وجود بیاید و تبلیغاتی که نجبای جوان و تحصیل‌کردهٔ روسیه و نویسندگان و شعرا و حتی بعضی از بانوان برای ایجاد حکومت پارلمانی می‌کردند در قاطبهٔ مردم روسیه انعکاس مؤثر و مطلوبی نداشت.

کشاورزان روسی که بسیاری از آنها، رعیت و بردهٔ کشاورزی بودند توجهی به مسائل سیاسی نداشتند تا خواهان حکومت پارلمانی بشوند و بازرگانان و سوداگران روسی نهضت نجبای جوان روسی را برای به‌وجود آمدن قانون اساسی به شکل یک بدعت مقرون به کفر می‌دیدند. هواخواهان قانون اساسی بااینکه ازطرف کشاورزان، کارگران و بازرگانان و سوداگران- به‌استثنای بعضی از بازرگانان- موردحمایت قرار نمی‌گرفتند، در سال ۱۸۲۵ میلادی انقلاب کردند و بعضی از زن‌ها ازجمله چند شاهزاده‌خانم روسی که وصف آنها در این کتاب هست در انقلاب شرکت کردند، ولی واکنش شدید نیکلای اول، امپراتور روسیه، آنها را محکوم به شکست کرد و همه دستگیر شدند و امپراتور آنها را به سیبریه تبعید کرد و شاهزاده‌خانم آزادی‌خواه هم به سیبری تبعید شد.

انقلاب سال ۱۸۲۵ روسیه، در جهان یگانه انقلابی است که طرفداران آن از طبقهٔ نجبا و اشراف بودند. در انقلاب‌های دیگر ازجمله انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه، انقلاب‌ها ازطرف کسانی شروع می‌شد که جزو طبقات محروم و بینوای جامعه به‌شمار می‌آمدند.

اسلوب تدوین این کتاب ساده وسهل‌الفهم و مشغول‌کننده است و خواننده مثل‌اینکه یک سرگذشت شیرین را می‌خواند احساس خستگی نمی‌کند.

خواندن کتاب شاهزاده خانم محکوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که دوست دارند روایت‌های تاریخی را در دل داستان بخوانند پیشنهاد می‌‌کنیم.

بخشی از کتاب شاهزاده خانم محکوم

در آغاز پاییز سال ۱۸۲۳ میلادی، یک دختر جوان که لباسی خاکستری‌رنگ دربرداشت وارد وزارت امورخارجهٔ فرانسه در پاریس شد و درخواست نمود با آقای «شاتوبریان»، وزیر امورخارجه، ملاقات کند.

پیشخدمتی که دختر جوان به او مراجعه کرده بود، پرسید: خانم آیا شما وقت ملاقات گرفته‌اید؟ دختر جوان گفت: بلی آقا، ازطرف وزارت امورخارجه به من اطلاع داده شده که امروز آقای وزیر را ملاقات کنم.

پیشخدمت گفت: خواهش می‌کنم در اتاق انتظار بنشینید تا نوبت به ملاقات شما برسد. دختر جوان وارد اتاق انتظار باشکوه وزارت امورخارجه شد و در گوشه‌ای روی نیمکت راحتی نشست.

کسانی که در اتاق بودند با حیرت آن زن را می‌نگریستند برای‌اینکه وضع ظاهر او، نشان می‌داد که از تیپ مراجعه‌کنندگان وزارت امورخارجه نیست.

لباس او از پارچهٔ ارزان‌قیمت و ساده بود و کفش‌های چرمی سیاه، از نوع کفش‌های بازاری به پا داشت و سایر ارباب‌رجوع‌ها می‌فهمیدند که دختر مزبور بی‌بضاعت و شاید از طبقهٔ کارگران است.

آن دختر جوان، مدتی در اتاق انتظار وزیر امورخارجهٔ فرانسه نشست تا اینکه نزدیک ساعت یازده صبح، پیشخدمت به او اطلاع داد که وزیر او را احضار کرده است.

زن از جا برخاست و کیف دستی خود را زیر بغل گرفت و با قدم‌های آهسته، وارد اتاق وزیر شد.

شاتوبریان وزیر امور خارجهٔ فرانسه در آن موقع موهایی انبوه و سفید و پیشانی عریض و قیافه‌ای مطبوع و نمکین داشت و روزنامه‌های موافق دولت وی را یکی از رجال سیاسی بزرگ اروپا معرفی می‌کردند. ولی آن دختر جوان که بویی از سیاست به مشامش نرسیده بود و سنش اجازه نمی‌داد از مسائل سیاسی مطلع شود شاتوبریان را فقط از نوشته‌های او می‌شناخت و می‌دانست مردی است جهانگرد که مدتی در کشورهای بیگانه می‌زیسته و مناظر طبیعت و آفاق دوردست را دوست می‌دارد و خواندن کتاب‌های او انسان را به هوس می‌اندازد که برود و آن کشورها را ببیند.

وقتی نشست، چون اولین مرتبه بود که خود را در اتاق یک وزیر و مقابل قیافهٔ باشکوه شاتوبریان می‌دید، دست‌هایش به ارتعاش افتاد و شاتوبریان که لرزهٔ دست او را دید برای‌اینکه وحشت دختر جوان را از بین ببرد با لحن پدرانه شروع به صحبت نمود و گفت:

مادموازل، گذرنامهٔ شما حاضر است ولی وقتی من شنیدم قصد دارید تنها به روسیه بروید خواستم گذرنامهٔ شما را خودم بدهم تا از شما بپرسم که آیا از این مسافرت طولانی و رفتن به این کشور دوردست بیمناک نمی‌باشید.

N.A
۱۴۰۱/۰۱/۱۵

این کتاب رو بصورت چاپی 32سال پیش خریدم وخواندم.بسیار زیبا بود البته باید به سبک ترجمه مرحوم منصوری عادت داشته باشید.شخصا به نویسندگان روس وتاریخ جهان علاقمند بودم وهستم.براساس سلیقه خودم کتاب رو تایید میکنم از سلایق نسل جدید زیاد

- بیشتر
کاربر 4809655
۱۴۰۱/۰۶/۱۳

من نسخه ی چاپی رو ۱۶سال قبل خوندم و هنوز تصاویر توی ذهنم هستن. پیشنهاد میکنم حتما بخونید🌹

تزار می‌فهمید که برای حفظ قدرت خود باید صاحبان مغزهای بزرگ و ارباب ذوق را معدوم یا دور کند تا اینکه در آینده آنها نتوانند در قبال قدرت او قدرتی به‌وجود بیاورند. غافل از اینکه تجمع یک دسته از مردان متفکر و دانشمند در نقطه‌ای دورافتاده مثل سیبریه سبب می‌شود که آنها با وجود فقدان کتاب، بر اثر تبادل آراء نیروی فکری و معنوی خود را تقویت نمایند و یک کانون قوی جهت آزادی‌خواهی به‌وجود بیاورند
helen
در فرانسه، پرچم آزادی‌خواهی را منورالفکرهای بی‌بضاعت بلند کردند و بعد، مردم به آنها ملحق شدند ولی در روسیه، پرچم آزادی به دست اشراف و نجبا بلند شد و اولین‌بار نام آزادی از دهان آنها خارج گردید.
helen
در آن موقع در روسیه، دو مجمع وجود داشت که برای تحصیل آزادی فعالیت می‌کرد یکی موسوم به مجمع شمال و دیگری به نام مجمع جنوب. آنن‌کواز اعضای مجمع شمال به‌شمار می‌آمد و در آن مجمع عده‌ای ازافسران ارتشی، عضویت داشتند. اعضای این مجمع برای روسیه خواهان قانون اساسی و آزادی بودند و همهٔ آنها، بر اثر خواندن کتاب‌های فرانسوی و توسعهٔ عقاید فلسفی فرانسوی‌ها در روسیه، به این فکر افتاده بودند.
helen
روز اول که پولین با آنن‌کوآشنا شد تصور کرد که فقط از ادب و نزاکت و وقار او لذت می‌برد، ولی بعد از اینکه چند مرتبه او را دید متوجه گردید که فقط ادب و نزاکت افسر روسی را نمی‌پسندد بلکه یک چیز دیگر هم وی را به‌طرف آن جوان می‌کشید. پولین بدون اینکه خود متوجه شود از تمام دوستان خود کناره می‌گرفت که بتواند اوقات خویش را صرف آنن‌کو کند و افسر جوان روسی هم برای دیدار پولین از آشنایان دوری می‌گزید.
helen
یکی از چیزهایی که در روسیه رواج داشت این بود که هر خانوادهٔ متعین روسی خود را مکلف می‌دانست یک آموزگار فرانسوی برای تربیت فرزندان خود استخدام کند و آموزگاران از بین زن‌های جوان فرانسوی انتخاب می‌شدند و این رسم تا آخرین دورهٔ حکومت امپراتورهای روسیه، تا سال ۱۹۱۷ میلادی، در آن کشور ادامه داشته در آن دوره اکثر آموزگاران فرانسوی که در خانواده‌های اشراف روسیه مشغول تدریس بودند، دختران اشراف فرانسه به‌شمارمی‌آمدند که در دورهٔ انقلاب کبیر خانوادهٔ آنها از فرانسه به روسیه مهاجرت کرده و دخترها که هنگام ورود به روسیه طفل بودند در آنجا بزرگ شدند و بعد در خانواده‌های نجبا شروع به تدریس نمودند
helen
تمام کارهای دنیا اصلاح می‌شود و در بسیاری از مواقع کارها بیش از انتظار ما، به‌خوبی اصلاح می‌گردد.
helen

حجم

۳۹۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۹۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
۷۵,۶۰۰
۳۰%
تومان