کتاب فرزند نیل
معرفی کتاب فرزند نیل
کتاب الکترونیکی «فرزند نیل» نوشتهٔ هوارد فاوست با ترجمهٔ ذبیح الله منصوری در نشر تاو چاپ شده است. فرزند نیل چنانکه از نامش پیداست، سرگذشت یکی از پیامبران مرسل، حضرت موسی(ع)، است که از مرحلهٔ کودکی تا آغاز بعثت و برگزیدهشدن به مقام نبوت و خروج بنیاسرائیل از مصر را شامل میشود و هوارد فاوست، یکی از نویسندگان سرشناس جهان مسیحیت، برحسب روایات مذهبی و اسناد مکشوفهٔ تاریخی، آن را به رشته تحریر درآورده است.
دربارهٔ کتاب فرزند نیل
سرگذشت حضرت موسی در کتاب حاضر از ده سالگی آغاز میشود و نویسنده بر مبنای تکنیک داستاننویسی نخستین برخورد او را با فرعون از ده سالگی به تصویر کشیده و سرگذشت را شروع کرده است. گرچه در متن کتاب در فرصتهای بعدی دوران کودکی و بازیابی وی را از دریا، آنچنانکه در روایات مذهبی مسطور است، ترسیم کرده است.
کتاب فرزند نیل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران کتابهای مذهبی و تاریخی و علاقهمندان به مطالعهٔ سرگذشت پیامبران پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب فرزند نیل
رامسس دوم در کاخ سلطنتی آنقدر فرزند داشت که نه اسمشان را میدانست و نه میتوانست قیافهٔ آنها را بهخاطر بسپارد و بهطور مرتب به تعداد فرزندانش افزوده میشد.
تمام دخترها و پسرهایی که در کاخ سلطنت زندگی میکردند بهظاهر خواهر و برادر موسی بودند، اما موسی آنان را خواهر و برادر خویش نمیدانست.
بعد از اینکه مادر موسی پسرش را بوسید، چند دانه انگور در دهان نهاد و جوید و آب انگورها را فروبرد و پوست و هسته آنها را بیرون آورد و در ظرفی که نزدیکش بود نهاد و گفت: «آیا امروز فرعون به تو چیزی نگفت؟»
موسی اظهار کرد: «امروز وقتی نزد فرعون رفتم دست به سرم کشید و گفت نزد مادرت برو.»
همسر فرعون گفت: «آیا همین است وظیفهٔ پسر نسبت به مادر که با اینکه فرعون به تو گفت نزد من بیایی تأخیر کردی و مرا در انتظار گذاشتی؟»
پسر گفت: من تأخیر نکردم و تو را در انتظار نگذاشتم و بعد از اینکه از نزد فرعون خارج شدم اینجا آمدم.»
شاهزادهخانم گفت: «چون امروز فرعون به تو چیزی نگفت فردا مطالبی را که باید به تو بگوید بر زبان خواهد آورد.»
موسی از رامسس دوم نفرت داشت و آن روز هم که به مناسبت وصول به ده سالگی نزد فرعون رفت از روی اجبار و اکراه بود. اگر وی اختیار میداشت آن روز نزد فرعون نمیرفت و موافقت نمیکرد که وی دست بر سرش بگذارد.
نفرت موسی از رامسس دوم از ترس سرچشمه نمیگرفت و او از آن مرد نمیترسید، بلکه از رفتار متکبرانه و خشونت بیحدّ او متنفر بود؛ درحالیکه تمام مصریان از رامسس دوم میترسیدند.
در مصر، هر پسر که متولد میشد والدینش اسم رامسس را روی طفل میگذاشتند، اما نه از روی محبت نسبت به فرعون مصر، بلکه از بیمِ او.
هر مصری هنگامیکه میخواست نام او را ببرد میگفت «خدا پادشاه» و در دل اظهار میکرد که خدایی است بد!
موسی نام خدا پادشاه را به زبان نمیآورد. موسی حاضر نبود رامسس دوم را که پدر او محسوب میگردید خدا بداند. به احتمال قوی انکار آن پسر از نفرت وی نسبت به رامسس دوم سرچشمه میگرفت.
همانطوری که موسی حاضر نبود که رامسس دوم را خدا بداند، نمیخواست که مادرش را الهه بهشمار بیاورد.
چند هفته قبل از آن روز که موسی نزد مادرش برود، با سه نفر از شاهزادگان که فرزند رامسس دوم بودند و لذا برادران وی بهشمار میآمدند، بازی میکرد.
حجم
۸۵۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۶۳ صفحه
حجم
۸۵۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۶۳ صفحه
نظرات کاربران
واقعا خنده داره قیمتارو دوبرابر میکنید بعد پنجاه درصد تخفیف.ینی چی؟؟!