کتاب سرزمین جاوید؛ جلد دوم
معرفی کتاب سرزمین جاوید؛ جلد دوم
کتاب سرزمین جاوید؛ جلد دوم اثری از ماریژان موله، رومن گیرشمن و ارنست هرتز فلد است که با ترجمه ذبیحالله منصوری میخوانید. این کتاب به مرور تاریخ ایران میپردازد؛ از دورانی که شاید حتی در آثار مورخان ایرانی هم چیزی پیدا نشود.
درباره مجموعه سرزمین جاوید
مجموعه کتابهای سرزمین جاوید که مجموعه چهارجلدی هستند، اثری از جمعی از نویسندگان است که با ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری میخوانیم. این کتابها مرور تاریخ ایرانند. تاریخی از پیش از زمانی که مورخان به آن پرداختهاند. هرچند این اثر با استناد به مدارک به دست آمده و کاوشهای باستانی نوشته شده است، اما آمیخته با افسانه است. داستان این کتاب از قبل از حکومت مادها بر زمین آغاز میشود: یعنی زمانی که ایرانبانان زن بر منطقه ایرانویج فرمانروایی میکردند.
در کتاب سرزمین جاوید؛ جلد دوم تاریخ سرزمین ایران را از جایی که در کتاب قبلی قطع شد ادامه میدهیم. جلد اول تا ماجرای تاجگذاری داریوش بود و حالا به دنیای هخامنشیان قدم میگذاریم. با سیاستهای تاریخی این دوران آشنا میشویم و همراه با پادشاهان و سرداران، در جنگها جلو میرویم و فتح میکنیم...
خواندن مجموعه سرزمین جاوید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن مجموعه سرزمین جاوید برای تمام علاقهمندان به تاریخ جذاب است.
درباره ذبیح الله منصوری
ذبیح الله منصوری با نام اصلی ذبیح الله حکیمالهی دشتی، در سال ۱۲۷۸ در سنندج متولد شد. او پرکارترین مترجم تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران، روزنامهنگار، نویسنده و به گفته خودش قهرمان بوکس سبک وزن ایران بود. منصوری ۱۹ خرداد ۱۳۶۵ در تهران چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب سرزمین جاوید؛ جلد دوم
ایرانیان قدیم، مثل تمام اقوام باستانی، به تأثیر ستارگان در زندگی انسان عقیده داشتند بدون اینکه به جنبهٔ خرافی آن معتقد شوند و امروز هم ما نمیتوانیم منکر تأثیر ستارگان در زندگی انسان باشیم، بهدلیل اینکه همه چیز ما از خورشید است (اگر فرض مربوط به جدا شدن زمین از خورشید صحت داشته باشد) و وقتی ما آب مینوشیم در واقع خورشید را مینوشیم.
چون ایرانیان مثل تمام اقوام باستانی ستارگان را در سرنوشت انسان مؤثر میدانستهاند، در صدد برآمدند که آنها را بشناسند و حرکاتشان را در نظر بگیرند و حساب کنند.
تردیدی نیست که در ایران هم مثل سایر کشورهای دنیای قدیم در آغاز حرکات ماه بهخوبی شناخته شد و مدتی گذشت تا اینکه ایرانیان فهمیدند خورشید در مدت یک سال یک بار دور زمین میگردد (به عقیدهٔ قدما که زمین را ثابت و آفتاب را متحرک میدانستند) و بعد از اینکه دانسته شد که خورشید سالی یک بار دور زمین میگردد، عدد دوازده به ذهن اقوام قدیم رسید.
بعضی میگویند که عدد دوازده از اینجا بهدست آمد که قدما دریافتند خورشید هنگامی که به دور زمین میگردد از دوازده برج میگذرد و در هریک از آن برجها سی روز یا قدری بیشتر توقف میکند.
عدد دوازده که بیتردید از حرکات دوازدهگانه ماه به دور زمین (در یک سال) یا از توقف خورشید در دوازده برج بهدست آمد در نظر اقوام قدیم یک عدد مقدس شد و پایهٔ ارقام اعشاری گردید و قبل از اینکه ارقام اعشاری براساس «۱۰» استوار شود، براساس دوازده استوار بود و امروز هم ما نتوانستهایم خود را از واحد مقیاس مزبور، که «دوجین» باشد، نجات بدهیم و طوری عدد دوازده در زندگی اقوام قدیم احترام پیدا کرد که ذهن آنها نمیتوانست هنگامی که میخواستند یک عدد بزرگ یا مقرون به افتخار را ذکر کند عدد دیگری را ذکر کند.
ایرانیان عقیده داشتند که «اهورامزدا» دنیا را در دوازده هزار سال قبل بهوجود آورد و ایران در دوازده هزار سال پیش بهوجود آمد و مبدأ تاریخ دنیا دوازده هزار سال قبل است (که آن دوازده هزار سال در سال ۱۲۳۲ میلادی مطابق با سال ۶۳۰ هجری قمری خاتمه یافت) و لذا اینک هزارهٔ اول از مدت دوازده هزار سال دوم است که از عمر ایران میگذرد.
عدد دوازده در زندگی اجتماعی تمام اقوام قدیم، چه در شرق، چه در غرب دیده میشود و رومیها هم مانند ملل شرق عدد «۱۲» را محترم میشمردهاند، همان گونه که ترکان نیز آن عدد را محترم میدانستند و سنوات را به دوازده قسمت تقسیم میکردند و عقیده داشتند که در هر یک از آن سالهای دوازدهگانه یکی از جانوران بیشتر دارای نفوذ و قدرت هستند.
با اینکه عدد دوازده نزد اقوام محترم بود، بهطوری که «آلبر شامپودر» مورخ فرانسوی ضمن شرح تاریخ سلطنت داریوش میگوید، ایرانیان قبل از هخامنشیان سال را به ده ماه تقسیم میکردند و بنابراین هر یک از ماههای ایرانیان سی و شش روز داشته و میدانیم که سال سیصد و شصت و پنج روز است و ایرانیان پنج روز مزبور را به آخرین ماه سال میافزودند و آن را چهل و یک روز محسوب میکردند و بعد از انقضای آن ماه، «نوروز» فرامیرسید و آن را جشن میگرفتند.۶
داریوش در کتیبهٔ بیستون که در آغاز سلطنت او، شاید در سال هفتم یا هشتم سلطنت نقش شده، از ۹ ماه اسم میبرد که قبل از سلطنت وی جزء ماههای دهگانهٔ ایرانیان بوده است.
همان طور که داریوش برای ساختن کاخ پرسپولیس بهترین معماران دنیای قدیم را به فارس برد و بهترین استادکاران و کارگران صنعتی و هنری را به کار واداشت، برای اینکه تقویم ایران را عوض کند یک هیئت از دانشمندان مصری و بابلی را در پاسارگاد جمعآوری کرد.
در ایران هم دانشمندان نجومی بودند و منجمان ایرانی، هم در آن هیئت و به قول امروزیها در آن کمیسیون یا کمیته شرکت کردند و ریاست هیئت با یک دانشمند بابلی بود به اسم «دنیتون».
داریوش به منجمان گفته بود که تقویمی را تدوین کنند که شمارهٔ ایام سال همواره مساوی باشد و جشن نوروزی و اعیاد مذهبی تغییر نکند و هر کس بداند که هر جشن در چه روز و چه فصل است.
با اینکه داریوش جهت تدوین تقویم جدید از دانشمندان مصر و بابل دعوت کرد که به فارس بروند نمیخواست که تقویم ایران را به ملل دیگر تحمیل کند.
قبل از اینکه داریوش به سلطنت برسد، به کمبوجیه (یا کبوجیه) پادشاه ایران گفته بود که تقویم باید تغییر کند، اما کمبوجیه جرئت نمیکرد تقویم را تغییر دهد، برای اینکه از مخالفت موبدان میترسید. آنها چون عادت به تقویم قدیم و ماههای سی و شش روزی کرده بودند، نمیتوانستند این عادت را تغییر بدهند.
حجم
۴۶۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۴۰ صفحه
حجم
۴۶۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۴۰ صفحه
نظرات کاربران
جلد اول کتاب بسیار جذاب بود چون از دوران ماقبل از تاریخ ایران نوشته شده و همچنین در مورد کوروش بزرگ نوشته شده اما در جلدهای بعدی کتاب جذابیتش رو از دست داد و کلا در مورد جنگ های یونانیان
کتاب به شدت فوقالعاده فقط میتونم همینو بگم