کتاب تصمیم دردناک
معرفی کتاب تصمیم دردناک
کتاب تصمیم دردناک داستانی جذاب و قدرتمند از اما هورن بی با ترجمه علیاکبر قارینیت است. این داستان درباره زنی است که در تلاش است تا از زندگی سخت و دردناکی که دارد فرار کند و در این میان با مردی که واقعا عاشقش است، ملاقات میکند...
درباره کتاب تصمیم دردناک
کتاب تصمیم دردناک درباره زنی به نام سالی سوان است. او در یک نوانخانه زندگی میکند و مردی به نام جوزف گادن او را به قیمت یک شیلینگ میخرد. حالا سالی همسر جوزف است و مجبور است که در خانه دلگیری در بولتن لانکشایر زندگی کند. اما زندگی او اصلا زیبا نیست. جوزف همیشه مست است و زور میگوید. وقتی بچه سالی به دنیا میآید، زندگی برایش خیلی سختتر میشود. او تصمیم میگیرد تا از این خانه وحشتناک فرار کند و به خانه یکی از خویشاوندانش برود. او در راه از جوزف که سایه به سایه دنبالش میآید، میگریزد و در این میان با مردی ملاقات میکند که او را از صمیم قلب دوست دارد...
اما هورن بی در این داستان هم مانند داستانهای دیگرش به زنان، مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکنند و قوانین ناعادلانهای که زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده است پرداخته است.
کتاب تصمیم دردناک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران رمانهای خارجی هستید، خواندن کتاب تصمیم درناک را به شما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تصمیم دردناک
سالی با دست به آیوی اشاره کرد که میخواهد جواب بدهد، گفت: «او از من میخواهد به خانه نزد شوهرم برگردم، خانم مورگان. اجازه بدید قضیه را تمام کنم.»
آیوی که از تعجب دهانش باز مانده بود به سالی زل زد.
سالی با چشمانی غمگین به واعظ رو کرد و گفت: «آقا من هرگز دوباره نزد شوهرم برنخواهم گشت و دیگر قصد ندارم بار مسئولیتم را بر دوش خانم مورگان بگذارم، اگرچه به خاطر رفتار شایستهای که با من و بچهم داشتید، تا ابد قدردان و شکرگزار شما و خانوادهتان هستم. رفتارتان با من بسیار عالی بود.» سالی دستانش را به هم فشرد و این را به خانم مورگان گفت.
«خانم گادن، باید خدمتتان عرض کنم که شما یک زن متأهل هستید و حق مشروع شماست که در خدمت شوهرتان باشید...»
«نه، آقا. دیگه برنمیگردم! از روزی که ازدواج کردهایم، آن مرد مدام مرا کتک زده است. با من طوری رفتار کرده که نمیتونم به خودم اجازه بدهم آنها را ذکر کنم. کارهای زشتی که باورتان نخواهد شد. در این سالها هر کاری که دلش خواست کرد و من حرفی نزدم و تحمل کردم. خب دیگه تحملم تمام شده و نمیتونم باهاش زندگی کنم.» اشکهایش را با پشت دستش پاک کرد: «من هرگز برنمیگردم آقا. برای من زندگی با او تمام شده، تمام. هیچچیز و هیچکس روی زمین سرسبز خدا هرگز نخواهد توانست نظرم را عوض کند.»
حجم
۳۶۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۲۳ صفحه
حجم
۳۶۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۲۳ صفحه
نظرات کاربران
گرونه خیلی، کاش ی تخفیف خوب بگذارید
بعد این که دیدم اسم کتاب عوض شده کاملا از خریدش منصرف شدم... اسم کتاب یک شیلینگ(واحد پول) برای همسر است. من خودم مترجمم بنظرم این حرکت بسیار زشت و خیانته
خدایی این چه ترجمه ایی الان من آخر متوجه نشدم چرا این کتاب آنقدر بی سرو ته بود کلا انگار تکه پاره بود داستانش
داستانی از دل جامعه هست و با وجود اینکه خیلی تلخ و غم انگیزه در عین حال جالب بود
50درصد تخفیف خرید کتاب،، دو روز برای استفاده از آن وقت دارید،، تا 24آذر وقت دارید،، S99CJM75ACCA6