دانلود و خرید کتاب آخرین دروغ ماری کوبیکا ترجمه فریبا جعفری نمینی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آخرین دروغ اثر ماری کوبیکا

کتاب آخرین دروغ

معرفی کتاب آخرین دروغ

کتاب آخرین دروغ داستانی پر ماجرا و پیچیده از ماری کوبیکا با ترجمه فریبا جعفری نمینی است. داستانی جذاب و پر از رمز و راز که شما را وادار می‌کند همراه با قهرمان داستان، برای حل معمای پیچیده مرگ یکی از شخصیت‌ها قدم بردارید. 

درباره کتاب آخرین دروغ

آخرین دروغ، داستانی جذاب و پر از معما است. ماری کوبیکا در این داستان ما را به جهان کلارا، نیک و دخترشان میسی می‌برد. دنیایی که بعد از تصادف نیک و از بین رفتنش از هم می‌پاشد. پلیس، علت تصادف و مرگ نیک را بی‌دقتی راننده اعلام می‌کند. اما کلارا، به کمک میسی، دختر چهارساله‌اش، و البته کابوس‌های شبانه میسی، متوجه حقیقت می‌شود. حقیقتی که با تصادف نیک مرتبط است و آن را از شکل یک سانحه رانندگی درمی‌آورد و تبدیل به داستان پیچیده قتل می‌کند.  

کتاب آخرین دروغ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

دوست‌داران رمان‌های خارجی و داستان‌های جنایی را به خواندن کتاب آخرین دروغ دعوت می‌کنیم. 

بخشی از کتاب آخرین دروغ

پرسیدم: «آیا می‌توانید کمی صبر کنید؟» درحالی‌که فلیکس را به قفسه سینه‌ام فشار می‌دادم، شیری که روی پیراهنم را خیس کرد، حس کردم. حس می‌کردم بسیار سنگین شده‌ام و پاهایم توان نگه داشتنم را ندارند، به خود گفتم، همه این‌ها ناشی از زایمان است. «شوهرم به‌زودی به خانه برمی‌گردد.» من امیدوارانه ادامه دادم: «هر آن ممکن است برسد.» من تأسف ساختگی‌ای که روی چهره بی‌احساس مرد سایه انداخت دیدم، می‌دانستم که او هیچ حسی از تأسف ندارد، او بارها و بارها چنین صحنه‌هایی را دیده است. من در مورد کلاس باله میسی به او گفتم، اینکه من و نیک فقط دقایقی پیش با هم گفت‌وگو کرده بودیم، اینکه او هر لحظه ممکن است از راه برسد، اینکه او در راه فقط برای خرید شام توقف کوتاهی خواهد داشت و سپس به سمت خانه خواهد شتافت. دیگر نمی‌دانم چه چیزهایی گفتم، مغزم بدون تفکر کلمات را می‌ساخت و دهانم بی‌وقفه آن‌ها را بر زبان می‌آورد. من در را بیشتر گشودم و مرد را به داخل دعوت کردم.

«آیا می‌خواهید در داخل خانه منتظر بمانید؟» و پس از دعوت او، دوباره و بی‌درنگ به او گفتم که نیک به‌زودی در خانه خواهد بود.

بیست‌وسوم ژوئن بود و خارج از خانه دمای هوا تقریباً به سی درجه سانتیگراد می‌رسید.

تماس دستی را روی آرنجم حس کردم؛ مرد کلاه خود را در دستانش گرفته بود. او وارد خانه شد و پیش از اینکه من روی زمین سقوط کنم، فلیکس را از میان بازوان من بیرون آورد.

او بار دیگر گفت: «حادثه‌ای روی داده است، خانم!»

نظرات کاربران

لاله
۱۴۰۱/۰۵/۰۳

یک رمان معمایی! همسری در تصادف کشته می‌شود و زنش باید بعد از او با رازهایی که به جا مانده مواجه شود. داستان دو راوی دارد، مرد کشته شده قبل از مرگ و همسرش بعد از ماجرا. بعضی قسمت‌ها دوبار

- بیشتر
کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۱/۱۰/۰۷

بیخودی طولانی و خسته کننده بود

روشنک
۱۳۹۹/۱۰/۱۱

جالب بود

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۹)
اوه، قضاوت وقتی که چیزی از طرف مقابل خود نمی‌دانیم چقدر آسان است.
n re
به نظر می‌رسید که مرگ بسیار گران‌تر از زنده ماندن است.
n re
شما نمی‌توانید به کسی کمک کنید که خودش نمی‌خواهد به او کمک شود.
n re
دست‌هایش را محکم در دست گرفتم، انگار که اگر دست‌هایش را رها می‌کردم او را از دست می‌دادم.
n re
خستگی و اندوه ترکیبی کشنده است
n re
درختی که در این خاک خشک برپا باقی مانده باشد، درخت سرسختی است، درست مانند من!
n re
زمانی که استرس توان مرا از بین می‌بُرد، با خودم فکر می‌کردم، کاش من مرده بودم!
n re
اعتماد یکی از ستون‌های ازدواج خوب است و خوشبختی زن و مرد بر پایهٔ آن قرار می‌گیرد.
n re
در تمام زندگی‌ام هرگز کسی را به این اندازه دوست نداشته‌ام،
n re

حجم

۳۵۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۳۵۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۳۹,۹۵۰
۵۰%
تومان