کتاب بعد از آنا
معرفی کتاب بعد از آنا
بعد از آنا رمانی از نویسنده معاصر اهل آمریکا، لیسا اسکاتیلینی است که موضوعی خانوادگی- اجتماعی دارد و درباره خانوادهای است که با یک خبر غیرمنتظره از هم میپاشد و نابود میشود.
خلاصه کتاب بعد از آنا
این کتاب، روایتی از زندگی خانوادگی دکتر آلدرمن است که پس از هفده سال با ورود غیرمنتظره آنا، دختر همسر دومش، کسی که گمان میکردند برای همیشه از دست دادهاند، حوادث تلخ و مبهمی اتفاق میافتد. زندگی آنها بهگونهای نابود میشود که برای هیچکس قابلتصور نیست و نشان میدهد به همان اندازه که خانواده میتواند بستری برای رشد و شادی باشد، میتواند به بدترین کابوس زندگی نیز تبدیل شود.
خواندن کتاب بعد از آنا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به ادبیات غرب بهخصوص رمان خوانان از مطالعه این اثر جذاب لذت خواهند برد.
درباره لیسا اسکاتیلینی
لیسا اسکاتیلینی متولد اول جولای ۱۹۵۵، نویسنده آمریکایی رمانهای مهیج حقوقی است. وی فارغالتحصیل دانشکده حقوق دانشگاه پنسیلوانیا است. او در دادگاههای تجدیدنظر ایالتی و فدرال منشی بود و بعدها در مؤسسه حقوقی دکرت در فیلادلفیا به وکالت پرداخت. پس از تولد دختر اولش، از مؤسسه حقوقی بیرون آمد و به نویسندگی مشغول شد. او تاکنون ۳۰ رمان پرفروش در کارنامه ادبی خود داشته است، ازجمله «دوباره بنگر»۱ و «نرو»۲ که هر دو در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز، رتبه دوم را دارند. وی ریاست نویسندگان ژانر معمایی آمریکا را بر عهده دارد و تاکنون به اخذ جوایز بسیاری نائل آمده است. رمانهای او به سی زبان زنده دنیا ترجمه شده و سی میلیون نسخه چاپی از آنها موجود است.
جملاتی از کتاب بعد از آنا
نوآ، خبر خوش!» مگی روی چمنهای سایهروشندار به سمت نوآ دوید که در حال کاشتن بوتههای رز در امتداد حصار پشتی بود. باعجله از کنار کیلب رد شد که نزدیک تابها در آنطرف حیاطخلوت داشت از گربهشان، رالف خرابکار۲۲ فیلم میگرفت.
«چی شده؟» نوآ برگشت، موهایش را عقب زد که مثل پوشال ماسهای– بلوند ضخیمی بود که تلألویی نقرهایرنگ در شقیقههایش داشت. چهلوسه سال داشت و مگی عاشق نشانههای پیری در او بود. مثل چینوچروک پنجهکلاغی اطراف چشمانش که آبی بسیار هوشمندانهای بود و از هم فاصله داشت. او بینی قلمیای داشت و نیشخندی که وقتی تو را بهتر میشناخت، راحتتر پدیدار میشد.
«حدس بزن چی شده؟» مگی، با انبوهی خبر، به او رسید. «آنا زنگ زد! قراره جمعه ببینمش.»
«آنا زنگ زد؟» چهره نوآ گشاده شد. بیل را در زمین فروکرد. «خدای من، فوقالعادهست، عزیزم!»
«میخواد من رو ببینه. مثلاینکه فرصتش رو پیدا کردم!»
«عالیه! بیا اینجا.» نوآ مگی را بلند کرد و چرخاند.
«فوقالعادهست، مگه نه؟ وووهوو!» مگی کمی رقصید، دستان نوآ را محکم گرفته بود. «معرکهست!»
«باید جشن بگیریم! چطوره برای شام بریم بیرون؟ نوشیدنی سفارش بدیم.»
«روز عید پاک؟» مگی دوباره خندید.
«اوه، درسته. یادم نبود.» نوآ مگی را بغل کرد و بهسویشرتش فشرد که بوی خزه تورب میداد.
«عزیزم خیلی برات خوشحالم. لیاقتش رو داری، واقعاً داری.»
«امیدوار بودم این اتفاق بیفته و افتاد! نمیتونم هضمش کنم. معجزهست. قسم میخورم.» مگی صورتش را در سینه نوآ فروبرد و سعی کرد دوباره گریه نکند. «همیشه امیدوار بودم به دیدنم بیاد.»
حجم
۳۷۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۳۷ صفحه
حجم
۳۷۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۳۷ صفحه
نظرات کاربران
۹۶. کتاب با حضور "دکتر آلدرمن" در دادگاه شروع میشه که متهم به قتل دخترخواندهش "آنا"ست و شما رو به سمت حل این پرونده پیش میبره. روند داستان خیلی سریع پیش میره و می تونید یک روزه تمومش کنید. هر بخش از کتاب
بعد از کلی توصیف خسته کننده و فرسایشی تیر و تخته و در و دیوار و شرح دوباره و سه باره بعضی جریانها، تازه نویسنده تصمیم گرفته که یه عالمه ماجرا رو در یک سوم پایانی کتاب بگنجونه... البته جذابیت
کتاب فقط دو ستاره گرفته بود که از نظر من واقعا ناعادلانه میاد! من عاشق داستانهای معمایی و جنایی هستم و این یکی از بهترینهاش بود ؛ پایان داستان غیر قابل حدس بود هرچند حوادث پایانی برخلاف بقیه ماجراها کمی
داستان جنایی که سوژه ی جدیدی داره ، بجز یک سوم پایانی کتاب که ماجرا خیلی سریع و کمی غیرقابل باور جمع میشه بقیه کتاب شمارو کاملا جذب میکنه
کتاب جذابی میشد فقط اگر اینقدر کشدار نبود شاید یک سوم کتاب فقط خواندنی هست. البته سوژه بکری داره