کتاب لحظه هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال های دراز پیش رو
معرفی کتاب لحظه هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال های دراز پیش رو
کتاب لحظه هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال های دراز پیش رو نوشته نفتالی یاوین است که با ترجمه شهرام زرگر منتشر شده است. این کتاب روایت یک خانواده است و مادری بسیار کنترلگر و هیولا مانند که زندگی فرزندانش را کنترل میکند.
مجموعه نمایشنامههای بیدگل، مجموعهای منحصربهفرد از نمایشنامههایی است که تابهحال به فارسی ترجمه نشدهاند و یا ترجمهٔ مجددی از نمایشنامههایی خواهد بود که از هر جهت لزوم ترجمهٔ مجدد آنها حس میگردد. این مجموعه تا حد امکان میکوشد تا تأکید خود را به جای ادبیات متن نمایشی، بر ویژگی اجرایی آن بگذارد و بدین ترتیب به نیازهای اجرایی متون نمایشی پاسخ گوید.
خواندن کتاب لحظه هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال های دراز پیش رو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم.
درباره نفتالی یاوین
در سال ۱۹۳۶ از پدری آلمانی و مادری لهستانی، که به فلسطین مهاجرت کرده بودند، در شهر حَیفا دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسهٔ درامنویسی هابیما گذراند و در دانشگاه تِلآویو به تحصیل در رشتهٔ فلسفه پرداخت.
در سال ۱۹۶۲ در فیلمی به نام نینی بازی کرد. پس از آن، در سال ۱۹۶۵ برندهٔ جایزهٔ انجمن هنرها شد. سال بعد بورسیهٔ بریتیش کانسیل را برای تحصیل در انگلستان به دست آورد. بدینمنظور، او کار روی نمایشنامهٔ سالاف را نیمهکاره رها کرد و در تابستان ۱۹۶۶ برای تحصیل در رشتهٔ تئاتر عازم منچستر شد. نمایشنامهٔ سالاف بعدها به «لحظههایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامشِ خاطرِ تو در سالهای درازِ پیشِ رو» تغییر نام داد.
نفتالی یاوین با تأسیس کمپانی تئاتر دیگر و ارائهٔ گونهای از تئاتر در روزهای هفته و در وقتهای کاریِ تماشاگربهعنوان یک ضرورت در زندگی روزمرهپای مخاطبینی جدید و متفاوت را به تماشای اجراهای این گروه باز کرد؛ بهطوریکه این شکل از اجرا بعد از آن در سراسرِ لندنبهخصوص میخانههاهمهگیر شد.
گروه تئاتر دیگر در ابتدا با ناکامی مواجه شد، اما بعدها از حمایت کنسول فرهنگی بهرهمند شد و در قالب سه گروه تئاتر کودکان، تئاتر خیابانی و گروه امبیانسکه اغلب به اجرای تئاترهای جریان اصلی اشتغال داشت به فعالیتش ادامه داد.نفـتالی یاوین در پیِ یک دوره افسـردگی در سال ۱۹۷۲ در سنِ سیوششسالگی در لندن درگذشت.
بخشی از کتاب لحظه هایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای آرامش خاطر تو در سال های دراز پیش رو
مادر: چرا، آره، من همسر خوبی واسه شوهرم نبودم.
پدر: اوه، نه!
مادر: من بهقدر کافی به مادرم احترام نذاشتم.
مادربزرگ: درود بر پروردگار.
مادر: من بچههای خودم رو درک نکردم.
پسر و دختر: (همچون بچهها لب ورمیچینند.) بِلابا، بِلابا.
مادر گریه میکند، همه میزنند زیرِ گریه.
مادر: (بر خود مسلط میشود.) ولی امروز، امروز، بالاخره فهمیدم، واقعاً فهمیدم شماها جداً، صادقانه، از صمیم قلب (بهآرامی) دوستم دارین.
همه: (بلافاصله) عشق، عشق، عشق.
مادر شادمانه میخندد. همه با شادی میخندند. لختی مکث.
مادر: میدونین امروز قراره چیکار کنیم؟
همه: (باشوروشوق) چی؟ چی؟
مادر: قراره هر کاری رو شماها دلتون خواست بکنیم.
پدر: اوه نه، ما کاری رو میکنیم که تو دلت میخواد.
مادر: نه، نه عزیزای من؛ هرچی که شماها بخواین.
دختر و پسر: (پرخاشگرانه) هرچی که تو بخوای.
مادر: (پرخاشگرانه) شماها.
همه: (پرخاشگرانه) تو! تو!
مکثی کوتاه.
مادر: قبوله، من چی میخوام؟
همه: چی؟
مادر: چیزی که شماها بخواین.
حجم
۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه