کتاب پرترهی دورا
معرفی کتاب پرترهی دورا
کتاب پرترهی دورا، نمایشنامهای خواندنی از الن سیکسو است که در نقد روانکاوی فروید نوشته شده است. پرترهی دورا دربارهی خوابهای دختری به نام دورا است. که تلاش میکند با بیان کردن آنها، خودش را دوباره بشناسد.
کتاب پرترهی دورا با ترجمهی زهرا قربانخانلو و غلامحسین دولتآبادی در اختیار شما قرار دارد.
دربارهی کتاب پرترهی دورا
کتاب پرترهی دورا، نمایشنامهای است که دربارهی موضوعات روانشناسی و روانکاوی فرویدی، نوشته شده است. در نمایشنامه پرترهی دورا، دختری به نام دورا خوابهایش را تعریف میکند چنان که از آن درامی با بازی او، پدرش، فروید، آقای ک و خانم ک، شکل میگیرد. او خوابهایش را در هیات دیالوگ به روی صحنه میآورند. و در میان مه دنیای رویاها به ایفای نقش میپردازند. دورا با بیان خوابهایش امیدوار است که این خوابها بر دستان فروید به مثابه منجی، سوار شده و به صحنهٔ واقعی زندگیاش بریزند تا او بتواند خودش را بازیابد. در این صورت است که میتواند از حجم سایههای خیالی گذشته تیرهاش رها شود. اما افسوس که چون چشم میگشاید، این منجی را مردی مییابد که بر صندلی خرد تکیه زده و او را دعوت میکند تا به تماشای خوابهایش بنشیند...
کتاب پرترهی دورا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب پرترهی دورا برای علاقهمندان به مطالعه نمایشنامه جذاب و خواندنی است. اگر به نمایشنامهها و داستانهای روانشناسی و رانکاوانه علاقه دارید، از خواندن کتاب پرترهی دورا لذت میبرید.
دربارهی الن سیکسو
الن سیکسو استاد، نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس، فیلسوف و منتقد ادبی در ۵ ژوئن ۱۹۳۷ در الجزایر به دنیا آمد. او در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرد و در سال ۱۹۶۸ موفق به دریافت دکترای خود شد. موضوع رساله دکترای الن سیکسو، جیمز جویس بود. او سپس به گروه دانشگاه در شرق پاریس پیوست و در آنجا مشغول به تدریس شد. سیکسو برای نخستین بار مرکز مطالعات زنان در اروپا را بنیان نهاد. فعالیتهای او به همینجا ختم نمیشود. الن سیکسو با همکاری ژولیا کریستوا و لوس ایریگاری جریان فمینیست پسامدرن را تشکیل دادند. او تلاش کرد تا با نوشتن کتاب پرترهی دورا روانکاوی مردسالارانه را به چالش بکشد و نقد کند. کتاب خندهی مدوسا از مشهورترین آثار الن سیکسو است.
بخشی از کتاب پرترهی دورا
آقای ب: آقای ک همیشه خود را نسبت به دخترم مهربان نشان میداد و این از وقتی است که خانوادههای ما رابطهای بسیار صمیمی با هم داشتهاند که چندین سال طول کشیده. وقتی که آقای ک اینجا بود، با دخترم به گردش میرفت. با محبتی تقریباً پدرانه. چرا که او فقط یک بچه بود. آقای ک برایش کادوهای کوچکی میخرید و با احساسی تقریباً پدرانه مراقب او بود. دورا نیز به نوبهٔ خودش، با دلسوزی فوقالعادهای خودش را وقف دو فرزند کوچک دوستانم میکرد. دورا میتوانست جای مادرشان را بگیرد. دو سال پیش، من و دخترم به خانوادهٔ ک ملحق شدیم که برای مدتی در ساحل دریاچهٔ کوهستانی اقامت کرده بودند. دورا میبایستی چند هفته پیش آنها بماند.
دورا: من نمیمانم، با پدرم میروم.
آقای ب: هوای دریاچه و کوهستان برای اعصابت خیلی خوب است. من مطمئنم که در همین چند روز تأثیرش را میبینی.
دورا: من با تو برمیگردم.
سپس ناگهان با تهدید
هرگز تو را نخواهم بخشید!
آقای ب: منظورت را نمیفهمم!
دورا: میفهمی، اما روراست نیستی. تو آدم ریاکاری هستی که فقط به رضایت خودت فکر میکنی. تو منظورم را نمیفهمی. من روراست نیستم. اگر نسبت به تو بیانصاف بوده باشم، مستحق ملامتم. دستبندی به من هدیه بده.
حجم
۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه