دانلود و خرید کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید جان بولتون ترجمه محمد معماریان
تصویر جلد کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید

کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید

معرفی کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید

کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید روایت مشاور امنیت ملی سابق دولت ایالات متحده از چرایی کاهش قدرت این کشور و افول جایگاه آن است. جان بولتون در این کتاب به دنبال مقصر جلوه دادن ترامپ در این مسیر است. این کتاب با ترجمه محمد معماریان منتشر شده است.

درباره کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید

اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید نوشته جان بولتون یکی از چهره‌های کهنه‌کار حزب جمهوری‌خواه در ایالات متحده آمریکاست که مشاغل و مسئولیت‌های متعددی را در دولت‌های مختلف این کشور برعهده داشته است. سفیر دائم ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل در دولت جرج بوش، یکی از مطرح‌ترین سمت‌هایی است که بولتون در طول زندگی سیاسی‌اش برعهده داشته است. 

بولتون که یکی از ضد ایرانی ترین چهره‌های سیاسی آمریکایی است، به سختی به سمت مشاور امنیت ملی ترامپ رسید. او از ابتدا یکی از جمهوری‌خواهان مخالف رویکردهای سیاسی ترامپ بود که حزب اصرار داشت در جایگاه وزارت امور خارجه آمریکا قرار گیرد. ایم امر محقق نشد تا این که پس از دوبار ناکامی در رقابت با مایکل فلین و هربرت مک مستر، در سال ۲۰۱۸ میلادی بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ شد. به دنبال این انتصاب، روزنامهٔ مطرح نیویورک‌تایمز نوشت که «ارتقای بولتون به همراه خروج رکس تیلرسون و ژنرال مک‌مستر به این معناست که تیم سیاست خارجی ترامپ اکنون رادیکال‌ترین تیم سیاست خارجی تهاجمی است که در تاریخ مدرن پیرامون رئیس‌جمهور آمریکا حضور داشته است.»

کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید، اشاره به اتاق کار ترامپ در کاخ سفید دارد . این کتاب روایت ۱۷ ماه خاطرات کاری بولتون در کاخ سفید است و به گفته منتقدان ترامپ، سندی است بر بی‌کفایتی رئیس جمهور آمریکا.

این اثر علاوه بر این که نظرات جان بولتون را درباره دولت ترامپ برملا می‌کند، نشان‌دهنده موضع‌گیری‌های رادیکال این فرد و افراد سیاسی دیگر آمریکا، نسبت به ایران و دولت ایران است.

بولتون در این کتاب از عدم تمایل ترامپ برای درگیری نظامی با ایران سخن گفته و اینکه پس از هدف قرار دادن پهپاد جاسوسی ایالات متحده توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تمام توان خود را برای راضی‌کردن رئیس‌جمهور به منظور آغاز یک درگیری نظامی با تهران به کار گرفته، اما ترامپ به این خواسته او تن نداده است. خود ترامپ هم در یکی از مصاحبه‌هایش با شبکه فاکس‌نیوز ضمن تأیید این رویکرد جنگ‌طلبانه بولتون، او را فردی توصیف کرد که «هی می‌خواست روی همه بمب بریزد و مردم را بکشد.» 

بولتون در سال ۲۰۰۲ معتقد بود که کوبا با هماهنگی و حمایت لیبی و ایران در حال تولید تسلیحات بیولوژیک پیشرفته است. او حتی آماده می‌شد که در کنگرهٔ آمریکا درمورد این موضوع شهادت بدهد؛ ولی وزارت خارجه آمریکا این نظر را مردود دانست و دلایل و شواهدی در مورد آن در اختیار نداشت. بولتون همچنین یکی از حامیان اصلی سازمان تروریستی مجاهدین خلق است و یک بار نیز در همایش نیروهای این گروه شرکت کرد و وعده داد تا جشن سقوط جمهوری اسلامی ایران را در سال ۲۰۱۹ در میدان آزادی تهران برگزار کند.

اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید کاملا از زبان بولتون است و تفکرات و رویکردهای او را به عنوان یک عضو بلندپایه دولتی نسبت به ترامپ و مسیر ریاست جمهوری‌اش نشان می‌دهد. این اثر بدون هیچ‌گونه دخل و تصرفی به فارسی ترجمه شده است و تمام آرا و نظرات جان بولتون را برای خواننده روایت می‌کند.

خواندن کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید را به تمام علاقه‌مندان به علوم سیاسی و مسائل بین المللی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جان بولتون

جان رابرت بولتون متولد ۲۰ نوامبر ۱۹۴۸ وکیل و دیپلمات آمریکایی و مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا از ۹ آوریل ۲۰۱۸ تا ۹ سپتامبر ۲۰۱۹ بود. او یک چهره مشهور جمهوری‌خواه و تندرو است که در دولت‌های مختلف حزب جمهوری‌خواه فعالیت کرده‌است. بولتون از اوت ۲۰۰۵ تا دسامبر ۲۰۰۶ از سوی رئیس‌جمهور جرج بوش پسر به عنوان سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد مشغول به کار بود. جرج بوش او را در  تعطیلات کنگره ایالات متحده آمریکا بدون رای اعتماد منصوب کرده بود. بولتون همواره برای چهره‌های جمهوری‌خواه تندرو و خودسر شخص محبوب و کارآمدی بود.  او در دسامبر ۲۰۰۶ استعفا داد، گرچه انتصاب او که در زمان تعطیلات کنگره صورت گرفته بود نیز به هر روی پایان یافته بود، بولتون می‌دانست سنای دموکرات به او رای اعتماد نخواهد داد.

بولتون «باز جنگ‌طلب» خوانده شده و از مدافعان تغییر رژیم در کره شمالی است. وی بارها خواهان پایان دادن به برنامه جامع اقدام مشترک با ایران شده‌است.بولتون از طرفداران سازمان تروریست مجاهدین خلق ایران است و بارها خواستار بمباران ایران شده‌است.

 او از حامیان جنگ عراق بود و همچنان از این تصمیم خود دفاع می‌کند. بولتون از اولین کسانی بود که ادعا کرد عراق بمب اتم دارد، ادعایی که بعدها کاملا بی‌اساس معرفی شد. 

بولتون هم‌اکنون عضو پیوسته ارشد در مؤسسه امریکن انترپرایز و از صاحب نظران فاکس نیوز است.او از مشاورین سیاست خارجی میت رامنی نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ بود. بولتون همچنین با اندیشکده‌های محافظه‌کار بسیاری چون انجمن ملی سلاح، پروژه‌ای برای قرن آمریکایی جدید، بنیاد یهودی امور امنیت ملی، و کمیته صلح و امنیت در خلیج همکاری داشته‌است. او در ۱۹ شهریور ۹۸ از سمت مشاور امنیت ملی امریکا توسط ترامپ برکنار شد.

بخشی از کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید

 در نهایت حدود ساعت ۳ بامداد بود که روی آنتن رفتم. این هم از وضع برنامه‌ریزیِ پیشاپیش، نه‌تنها در شبکهٔ فاکس‌نیوز، بلکه در اردوگاه رئیس‌جمهور منتخب. کمتر تحلیلگری اعتقاد داشت که ترامپ برنده می‌شود، و مثل کارزار ناکام رابرت دال در سال ۱۹۹۶ مقابل بیل کلینتون، اردوگاه ترامپ در تدارکات پیش از انتخابات خود صرفه‌جو بود، که نشانه‌ای از شکست محتومشان شمرده می‌شد. در مقایسه با کارزار هیلاری که گویا لشگری بزرگ به سوی قدرت رژه می‌رفت، اردوگاه ترامپ انگار چند فدایی بودند که وقت اضافه داشتند. از همین رو پیروزیِ غیرمنتظرهٔ او اردوگاهش را غافلگیر کرد. حاصلش چه بود؟ بلافاصله نبرد سر تصاحب موقعیت‌ها میان داوطبان انتقال قدرت آغاز شد و تقریباً کل دستاوردهای پیش از انتخابات دور ریخته شد. پس در ۹ نوامبر کار ترامپ و یارانش از نو شروع شد، و این هم اتفاق خوبی نبود، خصوصاً چون عموم پرسنل انتقال قدرت در واشینگتن بودند و ترامپ و نزدیک‌ترین یارانش در برج ترامپ در منهتن نیویورک. ترامپ پیش از پیروزی‌اش از عمدهٔ ساز و کار آن هیولای بزرگ فدرال یعنی دولت سر درنمی‌آورد و در زمان انتقال قدرت هم چیز خاصی دستش نیامد، که طبعاً به سود عملکردش در کرسیِ ریاست‌جمهوری تمام نشد.

نقش من در کل کارزار انتخاباتیِ ترامپ بسیار ناچیز بود، به‌جز یک جا که نقش پررنگی بازی کردم، یعنی دیدارم با این نامزد ریاست‌جمهوری در برج ترامپ، صبح روز جمعه ۲۳ سپتامبر، سه روز پیش از اولین مناظره‌اش با کلینتون. هیلاری و بیل یک سال زودتر از من به دانشکده حقوق دانشگاه ییل رفته بودند. بنابراین علاوه بر بحث پیرامون امنیت ملی، نظراتم را دربارهٔ نحوهٔ احتمالیِ رفتار هیلاری به ترامپ گفتم: کاملاً آماده و طبق سناریو، که هرچه هم پیش آید، برنامهٔ بازی‌اش را دنبال می‌کند. بیش از چهل سال گذشته بود و هیلاری تغییری نکرده بود. ترامپ بیشتر حرف زد، مثل دیدار اوّلمان در سال ۲۰۱۴، پیش از آنکه نامزد شود. در خاتمه گفت: «می‌دانی، دیدگاه‌های من و تو واقعاً خیلی نزدیک‌اند. خیلی نزدیک.»

Mh Hooshmandi
۱۳۹۹/۰۵/۲۹

راه فیدوبو رو در پیش نگیرید. قیمت منصفانه بذارید

t.ftm.s
۱۳۹۹/۰۵/۲۹

ترامپ نمیخواد هراس داشته باشه مردم با دیدن قیمت کتاب خود به خود از خوندنش منصرف میشن

یه جوون
۱۳۹۹/۰۶/۰۱

چرا گردونه طاقچه نیست؟؟

Mohammad Abdolahi
۱۳۹۹/۰۶/۰۲

حداقل گردونه را تا آخر تابستان می ذاشتید

سهیل مینائی
۱۳۹۹/۰۷/۱۱

واقعا نظر بعضی ها خیلی عجیبه. عوض اینکه بیان از ترجمه کتاب و روان و غیر روان بودنش و خلاصه یه دیدگاه کلی بدن از کتاب اومدن میگن این مدل کتب به چه دردی میخوره اخه ؟ مثلا رمان به

- بیشتر
کاربر ۱۱۷۳۵۴۰
۱۳۹۹/۰۶/۰۶

کتاب خوبی بود، مخصوصا اینکه اون کلیشه ای که آره آمریکا همه چیش روی نظم و چارچوب و دسته رو میشم نه و واقعیت رو پیش روی آدما میذاره

کاربر ۱۹۶۳۸۸۸
۱۳۹۹/۰۷/۱۶

این کتاب رو به شدت به همه افرادیکه به سیاست علاقمند هستند توصیه میکنم،چه مخالفان رابطه با آمریکا و چه موافقان.نویسنده خیلی خوب مطالب رو دسته بندی کرده و از دید خودش و هم حزبیهای خودش در مورد مسائل سیاسی

- بیشتر
محمدپوریا
۱۳۹۹/۰۶/۳۰

نسخه چاپی کتاب رو مطالعه کردم کتاب همونطور که از اسمش معلومه خاطرات جان بولتون هست. باید بگم روی ترجمه و روانیِ ترجمه حساس بودم قبل از مطالعه چون با سرعت زیادی ترجمه شده بود و خوب در ۹۰دصرد موارد کیفیت و

- بیشتر
گمنام
۱۳۹۹/۰۵/۲۹

باسلام طاقچه عزیزلطفااین کتاب راحتمادربی نهایت قراردهیدتشکر

سحر
۱۳۹۹/۰۵/۳۱

از تعجب دارم شاخ در میارم. از امیرکبیر بعید بود یه همچین کتابیو به این سرعت منتشر کنه. قسمت شاخ در بیارش اینجاست که الکترونیک هم منتشر شده. از طاقچه بینهایت سپاسگزارم امیدوارم به زودی گنجینه امیر کبیر در طاقچه منتشر بشه

- بیشتر
گویی کمتر کسی این نکته را می‌فهمید، به آن اهمیت می‌داد، یا علاقه‌ای به حلش داشت. قرار هم نبود اوضاع بهتر شود
صدیقه
از طرف دیگر مذاکرات مداوم زلمی خلیلزاد با طالبان به پیچیدگی شرایط می‌افزود. پمپئو معتقد بود در حال اجرای دستور ترامپ مبنی بر مذاکره دربارهٔ توافق‌نامه‌ای است که حضور سربازان آمریکایی در منطقه را به صفر برساند. به اعتقاد من این سیاستی کاملاً اشتباه بود. از نظر تئوری، دولت ایالات متحده با هر گونه طرحی از این قبیل مخالف بود مگر آنکه مشروط بوده باشد، یعنی به این شروط که: (۱) هیچ فعالیت تروریستی‌ای در آن کشور رخ ندهد. (۲) از ایجاد پایگاه‌های عملیاتی داعش و القاعده ممانعت به عمل آید و (۳) شواهد و دلایل کافی برای راستی‌آزمایی (دو شرط پیشین) داشته باشیم. به گمان من چنین سیاستی درست همانند نظرات پنتاگون در مورد کنترل تسلیحات، بسیار ساده‌انگارانه بود: ما با فلان گروه خبیث معاملاتی ترتیب می‌دهیم و آن‌ها هم به آن پایبند خواهند بود. چقدر رؤیایی!
صدیقه
وقتی رذیلت غلبه می‌کند و زمام به دست مردان ناپرهیزکار می‌افتد، منصبی شرف دارد که در کار دولت نباشد.»
یوسف
(آیت‌الله) خامنه‌ای بسیار سرسخت‌تر از روحانی در روز قبل بود. این خطای مکرون و دیگران (شامل ترامپ) را نشان می‌داد که به جای «رهبر معظم» با روحانی صحبت می‌کردند.
محمدرضا میرزایی
(آیت‌الله) خامنه‌ای گفت: «مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر ترامپ و جان بولتون و پمپئو.
محمدرضا میرزایی
اسکوکرافت مختصر و مفید گفت: «دنیا آشفته شده و فقط ماییم که می‌توانیم سر و سامانش بدهیم.»
Elahe Zamani
پوتین در مورد سوریه تأکید کرد که روس‌ها نیاز به حضور ایرانی‌ها ندارند و کار درست برای هر دوی ما این است که آن‌ها را تشویق به خروج کنیم. او گفت در مورد این موضوع با نتانیاهو بحث کرده است. من گفتم آمریکا با خروج از قرارداد هسته‌ایِ ایران در حال برگرداندن تحریم‌ها بر ایران است (که انتظار داشتیم درد زیادی بکشند) و استفاده از گزینهٔ رفع تحریم‌ها صرفاً برای خارج کردن ایران از سوریه میسر نیست. پوتین گفت منطق ما را درک می‌کند، و دیدِ ما را تصدیق کرد که مردم ایران از این رژیم خسته شده‌اند. البته او هشدار داد که اگر ما به آن‌ها اعلام جنگ اقتصادی بکنیم، حمایتشان از رژیم یکپارچه‌تر می‌شود. من توضیح دادم که چرا نگاه ما به قضیه فرق دارد و چرا تحریم‌های قوی می‌توانند حمایت از رژیم را (که همین حالا هم تحت فشار شدیدی است) کاهش دهند. پوتین تصدیق کرد که هر کدام ما تئوری‌های خودمان را در مورد رفتار با ایران داشته‌ایم و گفت خواهیم دید که کدام‌یک ثمربخش خواهد شد
محمدرضا میرزایی
چون از میل وافر ترامپ به معامله سر هر چیزی مطلع بودم، حرف مشهور آیزنهاور را نقل کردم که «اگر نمی‌توانی مسئله‌ای را حل کنی، بزرگ‌ترش کن»، و گفتم به نظرم مکرون دارد همین کار را می‌کند.
طلائی
آبه یک بازخوانیِ شخصی از سفرش به ترامپ ارائه داد. این‌طور که می‌گفت، نه روحانی و نه (آیت‌الله) خامنه‌ای مایل نبودند تا زمانی که تحریم‌ها به قوّت خود باقی است وارد گفت‌وگو با ایالات متحده شوند. حداقل آبه از این گلایه کرد که ایران بلافاصله دیدار را علنی کرده است، ولی به نظرش روحانی واقعاً خواهان گفت‌وگو با ایالات متحده بود، و با طول و تفصیل تعریف کرد که بعد از ملاقات با (آیت‌الله) خامنه‌ای، روحانی در راهرو دنبال او دوید که بگوید برداشتنِ تحریم‌ها می‌تواند راه این گفت‌وگوها را باز کند.
محمدرضا میرزایی
در معضل استراتژیک خاورمیانه همین حضور روزافزون قوای بیگانه حقیقتاً مشکل‌آفرین‌تر بود و باید دنبال حل مشکل می‌رفتیم
عقل سرخ
من گفتم آمریکا با خروج از قرارداد هسته‌ایِ ایران در حال برگرداندن تحریم‌ها بر ایران است (که انتظار داشتیم درد زیادی بکشند) و استفاده از گزینهٔ رفع تحریم‌ها صرفاً برای خارج کردن ایران از سوریه میسر نیست. پوتین گفت منطق ما را درک می‌کند، و دیدِ ما را تصدیق کرد که مردم ایران از این رژیم خسته شده‌اند. البته او هشدار داد که اگر ما به آن‌ها اعلام جنگ اقتصادی بکنیم، حمایتشان از رژیم یکپارچه‌تر می‌شود. من توضیح دادم که چرا نگاه ما به قضیه فرق دارد و چرا تحریم‌های قوی می‌توانند حمایت از رژیم را (که همین حالا هم تحت فشار شدیدی است) کاهش دهند. پوتین تصدیق کرد که هر کدام ما تئوری‌های خودمان را در مورد رفتار با ایران داشته‌ایم و گفت خواهیم دید که کدام‌یک ثمربخش خواهد شد.
esrafil aslani
تا زمانی که رژیم فعلیِ ایران روی کار است هیچ معاملهٔ «جدید» ی یا هیچ «بازدارندگی» ای بنیان گذاشته نمی‌شود.
محمدرضا میرزایی
استراتژیِ امنیت ملیِ ما، چین، روسیه، کرهٔ شمالی، و ایران را در فهرست تهدیدات عمده قرار داده است، و این یعنی، به بیان متیس، ایران در «ردهٔ چهارم» قرار دارد. این هم تلویحاً یعنی ارزش توجه آن‌چنانی را ندارد.
محمدرضا میرزایی
راه درست اِعمال تحریم‌ها این است که آن‌ها را باید بسیار سریع و غیرمنتظره اِعمال کنیم؛ و همچنین باید گسترده و فراگیر باشند، نه تدریجی و کم‌کم؛ و باید بسیار سختگیرانه اجرایشان کنیم و حتی در صورت لزوم باید از نیروی نظامی برای ممانعت از تجارت قاچاق بهره ببریم. این همان فرمولی بود که دولت بوشِ پدر سریعاً پس از حملهٔ صدام حسین به کویت در اوت ۱۹۹۰ استفاده کرد و بسیار مؤثر واقع شد.
محمدرضا میرزایی
از دانفورد خواستم توضیح دهد که چه اتفاقی برای گلوبال‌هاوک افتاده بود. (۳۱۴) او گفت که وسیلهٔ بدون سرنشین ما ۱۴۶ میلیون دلار قیمت داشته است؛ (۳۱۵) این پهپاد در طیِ مأموریتش، از جمله در زمان سرنگون شدنش، در حال پرواز در حریم هواییِ بین‌المللی بوده است؛ و با استفاده از محاسبات و تجربیات مشابه با بررسیِ سقوط هواپیماها، ما مکان آن آتشباری را که موشک سرنگون‌کننده از آن پرتاب شده است می‌دانیم
محمدرضا میرزایی
تا وقتی ترامپ رئیس‌جمهور است، و احتمالاً مدت‌ها بعد از ریاست‌جمهوری هم، دنبال وکیلی خواهد گشت که حاضر شود دنبال پیگرد قضاییِ کِری برود. اگر من کِری بودم، عین خیالم هم نبود.
محمدرضا میرزایی
دانفورد از من پرسید آیا واقعاً فکر می‌کنم استراتژیِ اعلام‌شدهٔ دولت یعنی «فشار حداکثری» رفتار ایران را تغییر خواهد داد؟ گفتم تقریباً فرض محال است که تصور کنیم رژیم فعلی چنین کاری خواهد کرد، و تنها براندازیِ کامل این رژیم است که نهایتاً از رسیدن ایران به سلاح هسته‌ای جلوگیری می‌کند.
محمدرضا میرزایی
از نگاه من چاره‌ای نداشتیم جز اینکه به اهدافی فراتر از جایگاه‌های برنامهٔ تسلیحات شیمیاییِ سوریه حمله کنیم. ما باید دیگر داشته‌های باارزش نظامیِ سوریه را هم نابود می‌کردیم، از جمله دفاتر مرکزی و هواپیماها و بالگردها (یعنی مواردی که در تصمیم بمباران شیمیایی دخیل بوده‌اند و ابزارهای عملیاتیِ پرتاب بمب‌ها که حاویِ این تسلیحات بوده‌اند)، و همچنین خود رژیم را هم تهدید می‌کردیم؛ مثلاً به قصرهای اسد حمله می‌کردیم. من همهٔ این نکته‌ها را گفتم اما راه به جایی نبُرد. واکنش ما افزایش ملموسی نسبت به دفعهٔ قبل نداشت، پس عملاً موجب شد اسد و روسیه و ایران همگی یک نفس راحت بکشند.
محمدرضا میرزایی
به ترامپ تبریک گفتم که از توافق‌نامهٔ اقلیمیِ پاریس خارج شد. این همان اتفاقی بود که «مجمع بزرگان» نتوانست جلویش را بگیرد و به نظر من یک پیروزیِ مهم علیه حکمرانیِ جهانی بود. خدمت آن‌هایی که واقعاً نگران تغییر اقلیم‌اند بگویم که توافق‌نامهٔ پاریس اَدابازی بود. مثل بسیاری موارد دیگر، توافقات بین‌المللی ادای پرداختن به مسائل مهم را درمی‌آورند تا سیاستمداران کشورها بتوانند از کنار آن‌ها برای خودشان اعتباری دست‌وپا کنند، اما هیچ تغییر ملموسی در واقعیت دنیا پدید نمی‌آورند.
محمدرضا میرزایی
ترامپ صحبت را قطع کرد که بگوید: «حتی دشمنانمان از اینکه حمله نکردیم خوششان آمد.» (نه بابا!)
sdm

حجم

۸۱۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸۷ صفحه

حجم

۸۱۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸۷ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
تومان