بریدههایی از کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد؛ خاطرات کاخ سفید
۳٫۳
(۱۲۲)
گویی کمتر کسی این نکته را میفهمید، به آن اهمیت میداد، یا علاقهای به حلش داشت. قرار هم نبود اوضاع بهتر شود
صدیقه
از طرف دیگر مذاکرات مداوم زلمی خلیلزاد با طالبان به پیچیدگی شرایط میافزود. پمپئو معتقد بود در حال اجرای دستور ترامپ مبنی بر مذاکره دربارهٔ توافقنامهای است که حضور سربازان آمریکایی در منطقه را به صفر برساند. به اعتقاد من این سیاستی کاملاً اشتباه بود. از نظر تئوری، دولت ایالات متحده با هر گونه طرحی از این قبیل مخالف بود مگر آنکه مشروط بوده باشد، یعنی به این شروط که: (۱) هیچ فعالیت تروریستیای در آن کشور رخ ندهد. (۲) از ایجاد پایگاههای عملیاتی داعش و القاعده ممانعت به عمل آید و (۳) شواهد و دلایل کافی برای راستیآزمایی (دو شرط پیشین) داشته باشیم. به گمان من چنین سیاستی درست همانند نظرات پنتاگون در مورد کنترل تسلیحات، بسیار سادهانگارانه بود: ما با فلان گروه خبیث معاملاتی ترتیب میدهیم و آنها هم به آن پایبند خواهند بود. چقدر رؤیایی!
صدیقه
وقتی رذیلت غلبه میکند و زمام به دست مردان ناپرهیزکار میافتد، منصبی شرف دارد که در کار دولت نباشد.»
یوسف
اسکوکرافت مختصر و مفید گفت: «دنیا آشفته شده و فقط ماییم که میتوانیم سر و سامانش بدهیم.»
Elahe Zamani
پوتین در مورد سوریه تأکید کرد که روسها نیاز به حضور ایرانیها ندارند و کار درست برای هر دوی ما این است که آنها را تشویق به خروج کنیم. او گفت در مورد این موضوع با نتانیاهو بحث کرده است. من گفتم آمریکا با خروج از قرارداد هستهایِ ایران در حال برگرداندن تحریمها بر ایران است (که انتظار داشتیم درد زیادی بکشند) و استفاده از گزینهٔ رفع تحریمها صرفاً برای خارج کردن ایران از سوریه میسر نیست. پوتین گفت منطق ما را درک میکند، و دیدِ ما را تصدیق کرد که مردم ایران از این رژیم خسته شدهاند. البته او هشدار داد که اگر ما به آنها اعلام جنگ اقتصادی بکنیم، حمایتشان از رژیم یکپارچهتر میشود. من توضیح دادم که چرا نگاه ما به قضیه فرق دارد و چرا تحریمهای قوی میتوانند حمایت از رژیم را (که همین حالا هم تحت فشار شدیدی است) کاهش دهند. پوتین تصدیق کرد که هر کدام ما تئوریهای خودمان را در مورد رفتار با ایران داشتهایم و گفت خواهیم دید که کدامیک ثمربخش خواهد شد
محمدرضا میرزایی
چون از میل وافر ترامپ به معامله سر هر چیزی مطلع بودم، حرف مشهور آیزنهاور را نقل کردم که «اگر نمیتوانی مسئلهای را حل کنی، بزرگترش کن»، و گفتم به نظرم مکرون دارد همین کار را میکند.
طلائی
آبه یک بازخوانیِ شخصی از سفرش به ترامپ ارائه داد. اینطور که میگفت، نه روحانی و نه (آیتالله) خامنهای مایل نبودند تا زمانی که تحریمها به قوّت خود باقی است وارد گفتوگو با ایالات متحده شوند. حداقل آبه از این گلایه کرد که ایران بلافاصله دیدار را علنی کرده است، ولی به نظرش روحانی واقعاً خواهان گفتوگو با ایالات متحده بود، و با طول و تفصیل تعریف کرد که بعد از ملاقات با (آیتالله) خامنهای، روحانی در راهرو دنبال او دوید که بگوید برداشتنِ تحریمها میتواند راه این گفتوگوها را باز کند.
محمدرضا میرزایی
راه درست اِعمال تحریمها این است که آنها را باید بسیار سریع و غیرمنتظره اِعمال کنیم؛ و همچنین باید گسترده و فراگیر باشند، نه تدریجی و کمکم؛ و باید بسیار سختگیرانه اجرایشان کنیم و حتی در صورت لزوم باید از نیروی نظامی برای ممانعت از تجارت قاچاق بهره ببریم. این همان فرمولی بود که دولت بوشِ پدر سریعاً پس از حملهٔ صدام حسین به کویت در اوت ۱۹۹۰ استفاده کرد و بسیار مؤثر واقع شد.
محمدرضا میرزایی
من گفتم آمریکا با خروج از قرارداد هستهایِ ایران در حال برگرداندن تحریمها بر ایران است (که انتظار داشتیم درد زیادی بکشند) و استفاده از گزینهٔ رفع تحریمها صرفاً برای خارج کردن ایران از سوریه میسر نیست. پوتین گفت منطق ما را درک میکند، و دیدِ ما را تصدیق کرد که مردم ایران از این رژیم خسته شدهاند. البته او هشدار داد که اگر ما به آنها اعلام جنگ اقتصادی بکنیم، حمایتشان از رژیم یکپارچهتر میشود. من توضیح دادم که چرا نگاه ما به قضیه فرق دارد و چرا تحریمهای قوی میتوانند حمایت از رژیم را (که همین حالا هم تحت فشار شدیدی است) کاهش دهند. پوتین تصدیق کرد که هر کدام ما تئوریهای خودمان را در مورد رفتار با ایران داشتهایم و گفت خواهیم دید که کدامیک ثمربخش خواهد شد.
esrafil aslani
در معضل استراتژیک خاورمیانه همین حضور روزافزون قوای بیگانه حقیقتاً مشکلآفرینتر بود و باید دنبال حل مشکل میرفتیم
عقل سرخ
ترامپ صحبت را قطع کرد که بگوید: «حتی دشمنانمان از اینکه حمله نکردیم خوششان آمد.» (نه بابا!)
sdm
ترامپ شیفتهٔ این دورنما شده بود که بتواند بگوید خودش جنگ کره را خاتمه داده است. به نظرم ایرادی نداشت که در یک جای کار این امتیاز را هم به کرهٔ شمالی بدهیم، ولی مطمئناً نباید آن را مفت و مجانی میدادیم. اما ترامپ آماده بود این امتیاز را رایگان بدهد و اصلاً برایش اهمیتی نداشت. به نظرش این فقط یک ژست بود، یک دستاورد عظیم رسانهای، که به گمان او هیچگونه عواقب بینالمللی نداشت.
محمدرضا میرزایی
با وجود یکطرفه و گاهی بیمنطق و اهانتآمیز بودن روایت او از تعاملات سیاسی دربارهٔ ایران، به نظر میرسد که مطالعهٔ آنچه بولتون دربارهٔ پشتپرده کاخ سفید روایت کرده، میتواند هم مردم و افکار عمومی را از نیت درونی سیاستمداران آمریکا در زمینهٔ دیپلماسی با ایران مطلع کند و هم میزان خوشباوری برخی از سیاستمداران در داخل کشورمان به امکان تعامل و مذاکره با آمریکا را عیارسنجی کند.
عقل سرخ
با توجه به دیدگاههای دولتهای عرب تولیدکنندهٔ نفت در خاورمیانه، آنها میان خودشان سر یک چیز توافق داشتند: ایران، البته به دو دلیل متفاوت، هم تهدیدی علیه آنهاست و هم علیه اسرائیل. و سالها بود که این توافقِ ضمنی برقرار بود.
عقل سرخ
من نمیتوانم نظریهای جامع و مانع دربارهٔ تحول دولت ترامپ ارائه بدهم، چون محال است، اما فهم رایج در واشینگتن از سیر تحول ترامپ هم خطاست.
محمدرضا میرزایی
رفتار ترامپ همیشه نامتعارف بوده اما در پانزده ماهِ ابتدای کار که پایش در جایگاه جدید محکم نشده بود و زمامش به دست بهاصطلاح «مجمع بزرگان» بود در عمل کردن مردد بود، ولی در گذر زمان ترامپ به خودش مطمئنتر شد، مجمع بزرگان از صحنه خارج شد، همهچیز از هم گسیخت، و «بلهقربانگوها» ترامپ را احاطه کردند.
محمدرضا میرزایی
او به انگیزههای همه شک داشت، زیر هر کاسهای نیمکاسه میدید، و ناآگاهیاش در ادارهٔ کاخ سفید هم حیرتآور بود، چه رسد به حکومت عریض و طویل فدرال
محمدرضا میرزایی
به قول هنری کیسینجر «هرگز یک شغل حکومتی را که صندوق پستیِ اختصاصی ندارد قبول نکن.»
محمدرضا میرزایی
فکر کنم ترامپ عملاً به آنها گفته بود: «او را متقاعد کنید وارد دولت شود تا بتواند در تلویزیون از ما دفاع کند.» با توجه به سیاستهایی که تقریباً هیچ سهمی در تدوینشان نداشتم، اصلاً و ابداً نیت چنین کاری را نداشتم.
محمدرضا میرزایی
ترامپ به من گفت: «میدانی، من و تو تقریباً دربارهٔ همهچیز توافق داریم جز عراق.» جواب دادم: «بله، ولی حتی در آن موضوع هر دوی ما موافقیم که این آشفتهبازاری که الآن داریم، به خاطر آن است که اوباما نیروهای آمریکایی را در سال ۲۰۱۱ بیرون کشید.»
محمدرضا میرزایی
وظیفهٔ شورای امنیت ملی این است که گزینههای موجود را همراه با نقاط قوت و ضعفِ هر کدام پیش روی رئیسجمهور بگذارد؛ دوم، پس از گرفتن تصمیم، شورای امنیت ملی از جانب رئیسجمهور موظف است اطمینان حاصل کند بوروکراسیها آن تصمیم را اجرا میکنند.
محمدرضا میرزایی
گفت: «برخی از آنها فکر میکنند تو قرار است نقش پلیس بد را بازی کنی.» و من گفتم: «وقتی قرار است سناریوی پلیس خوب/بد را بازی کنیم، رئیسجمهور همیشه پلیس خوب میشود.» ترامپ جواب داد: «مشکل اینجاست که الآن دوتا پلیس بد داریم.»
محمدرضا میرزایی
ترامپ اعلام کرده بود کارم از ۹ آوریل شروع میشود، اولویت اصلی همانا فرایند بررسیِ این انتصاب بود که مشاور کاخ سفید باید انجام میداد. در این فرایند باید یکعالَم فُرم پر میشد و وکلای دفتر مشاور کاخ سفید از من استنطاق میکردند: مسائل افشای داراییها، احتمال تعارض منافع، الزامات قانونیِ بیرون کشیدن سرمایههایم (که چیز چندانی هم نداشتم)، خاتمه دادن به قراردادهای استخدامیِ فعلی، تعلیق کمیتهٔ اقدام سیاسی و سوپرکمیتهٔ اقدام سیاسیام در طول خدمتم در دولت، و امثالش.
محمدرضا میرزایی
ماریا بوتینا سعی کرده بود متقاعدم کند جاسوس روسیه شوم.
محمدرضا میرزایی
ترامپ تصمیم داشت به «قلب تشکیلات (شیمیاییِ سوریه)» ضربه بزند. قرار بود بیش از دو برابر سال ۲۰۱۷ موشک شلیک کنیم و تعداد هدفهای فیزیکیمان هم بیشتر بود. (۵۴) آیا این کار جز ویران کردن تعداد بیشتری از ساختمانها ثمر دیگری داشت؟ این خُب بحث دیگری است.
حتی اگر رئیسجمهور حملهٔ بهینه را انتخاب میکرد، آن فرایند تصمیمگیری اساساً نامقبول بود. ما گرفتار یکی از دسیسههای کلاسیک بوروکراتیک شدیم که یک بوروکرات کلاسیک پیاده کرد: گزینهها و اطلاعات را به نحوی چید که صرفاً گزینههای مورد نظر خودش پذیرفتنی باشند تا حرفش را پیش ببرد.
محمدرضا میرزایی
ترامپ هم به نوبهٔ خودش مشکلساز بود: شفاف نمیگفت چه میخواهد، پرسشهای بیوقفه و متوالی مطرح میکرد، و کلاً تلاش برای بحث منسجم پیرامون پیامدهای انتخاب هر گزینه را ناکام میگذاشت.
محمدرضا میرزایی
ترامپ میگفت هیلی قدری اختلاف نظر با تیلرسون داشت و تیلرسون گفت: «دیگر هیچوقت با من اینطوری حرف نزن.» و پیش از آنکه حرفی از دهان هیلی درآید، ادامه داد: «تو فقط یک (دشنام جنسی) هستی و این را همیشه یادت باشد.»
محمدرضا میرزایی
به نظر ترامپ هم ایران از معامله خارج نمیشد، چون پول زیادی درمیآورد. ترامپ گفت در این خیال است که در بُرههای با روحانی، رئیسجمهور ایران، دیدار کند. و در ستایش مکرون گفت که بهترینِ اروپاییهاست و باید به روحانی بگوید حق با ترامپ است.
محمدرضا میرزایی
پاره کردن معاملهٔ ایران یک ماه طول کشید، که نشان میداد وقتی کسی زمام ماجرا را به دست میگرفت چه کار آسانی بود. تمام تلاشم را کردم تا متحدانمان، بریتانیا و آلمان و فرانسه، برای آن اتفاق آماده شوند، چون گویا آنها اصلاً آمادگیِ خروج احتمالیِ آمریکا را نداشتند. کارهای زیادی مانده بود که بکنیم تا ایران به زانو درآید یا رژیم را براندازیم، گرچه ترامپ به صورت علنی سیاستی خلاف این را اعلام کرده بود، ولی شروعمان عالی بود.
محمدرضا میرزایی
طرح اولیه این بود که همهٔ تحریمهای سابق را که بنا به معاملهٔ هستهایِ اوباما معلق شده بودند اجرا کنیم، سپس سوراخسنبهها را ببندیم، تلاش برای اِعمال تحریم را افزایش دهیم، و این کارزار را به «فشار حداکثری» علیه ایران تبدیل کنیم.
محمدرضا میرزایی
حجم
۸۱۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۸۷ صفحه
حجم
۸۱۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۸۷ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان