کتاب تاریخ فلسفهی راتلج؛ جلد سوم
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج؛ جلد سوم
کتاب تاریخ فلسفهی راتلج نوشته سی. سی تیلور است که با ترجمه حسن مرتضوی منتشر شده است. این کتاب جلد سوم این مجموعه است که فلسفهی سدههای میانه را بررسی میکند.
درباره کتاب تاریخ فلسفهی راتلج
تاریخ فلسفه، همانطور که از نامش برمیآید، بیانگر وحدت دو رشته بسیار متفاوت است که هر کدام قیدوبندهای جدی بر دیگری تحمیل میکند. تاریخ فلسفه بهعنوان تمرینی در تاریخ اندیشهها مستلزم آن است که فرد با «دیدگاهی متکی بر دوران» درک کاملی از این موضوع داشته باشد که متفکران مورد بررسی چگونه به پرسشهای خویش پاسخ میدادند، چارچوب مفهومیشان برای بررسی موضوعها، فرضیهها و هدفهایشان، نقاط کور و سهو و خطایشان چه بوده است.
تاریخ فلسفه راتلج بررسی زمانمند از تاریخ فلسفه، از آغاز آن تا زمان کنونی است. هدف آن بحث عمیق درباره تمامی پیشرفتهای عمده فلسفی است و با این هدف بیشترین فضا به آن دسته از افراد اختصاص داده شده که عموماً از فیلسوفان بزرگ شمرده میشوند. اما شخصیتهای کماهمیتتر نیز نادیده گرفته نشدهاند و امید میرود که خواننده بتواند در این ده جلد تاریخ، دستکم به اطلاعات پایهای درباره هر فیلسوف مهمِ گذشته و حال دست یابد.
خواندن کتاب تاریخ فلسفهی راتلج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ و فلسفه میکنیم
بخشی از کتاب تاریخ فلسفهی راتلج؛ جلد سوم
فلسفهٔ سدههای میانه، موضوع مجلد کنونی، سنتی است متمایز درون تاریخ فلسفهٔ غرب. چهار خردهسنت آن عبارتاند از فلسفهٔ «اسلامی» ــ که در سرزمینهای اسلامی مطرح شد و معمولاً به زبان عربی نوشته شده است گرچه گاهی منابعی نیز به فارسی به نگارش درآمده است؛ فلسفهٔ «یهودی» ــ یعنی آثار یهودیان در کشورهای اسلامی و مسیحی که به عربی یا عبری نوشته شده است؛ فلسفهٔ «لاتینی» ــ که در کشورهای اروپای مسیحی که لاتین زبان عمدهٔ آموزش عالی بود و معمولاً، هر چند نه همیشه، منابع آن به زبان لاتینی نوشته میشد؛ و (با اهمیتی کمتر) فلسفهٔ «بیزانسی» ــ که آثار آن به زبان یونانی در امپراتوری مسیحی بیزانس نوشته میشد.
فلسفهٔ اسلامی سدههای میانه با نخستین نوشتههای فلسفی به زبان عربی در قرن نهم آغاز میشود و با مرگ ابن رشد در ۱۱۹۸، که پس از آن عدم تساهل فزایندهٔ مذهبی بهندرت به فلسفهورزی به معنایی که شناخته شده بود اجازه میداد، بهمنزلهٔ سنتی مهم به پایان راه خود میرسد. فلسفهٔ یهودی سدههای میانه در کشورهای اسلامی کمی بعد از فلسفهٔ اسلامی آغاز میشود که با آن پیوند تنگاتنگی داشت.
این فلسفه نیز در مهاجرنشینهای یهودی در اروپای مسیحی شکوفا شد و در قرن پانزدهم زوال یافت. فلسفه در سدههای میانه در غرب لاتینیزبان۸ در اواخر قرن هشتم، در دربار شارلمانی، آغاز شد. این سنت هیچ پایان روشن زمانی ندارد و واپسین سدههای آن با سنتی متفاوت هر چند مربوط مقارن است که معمولاً بهعنوان «فلسفهٔ رنسانس» توصیف میشود. دانشگاههای قرون پانزدهم و شانزدهم قاطعانه در سنت سدههای میانه آثار فلسفی تولید میکردند (در حقیقت اغلب آگاهانه اندیشههای این یا آن استاد بزرگ قرون سیزدهم و چهاردهم را بازمیگفتند)، و در اسپانیای اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم با شکوفایی فلسفه روبهرو هستیم که با وجود تفاوت در تأکیدات خود، در منابع، فنون و دغدغهها به سدههای میانه مربوط بود. در بیزانس، تنها میتوان مرزی خودسرانه بین نوافلاطونگرایی اواخر دوران باستان و فلسفهٔ یونانی سدههای میانه ترسیم کرد. با اینهمه، هنگامی که قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ بهدست ترکها افتاد، این سنت به پایان روشن خود رسید.
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۵۴ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۵۴ صفحه