دانلود و خرید کتاب فارسی بخند سپیده سیاوشی
تصویر جلد کتاب فارسی بخند

کتاب فارسی بخند

انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۳.۷از ۱۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فارسی بخند

فارسی بخند مجموعه داستان کوتاهی از سپیده سیاوشی، نویسنده معاصر ایرانی است.این کتاب نخستین اثر سپیده سیاوشی است که در دوازدهمین دوره جایزه هوشنگ گلشیری بهترین مجموعه داستان شد و در فاصله کوتاهی به چاپ های متعدد رسید.

درباره کتاب فارسی بخند

 سپیده سیاوشی در این کتاب ۹داستان درباره زنان می‌گوید. زنانی به یادماندنی و ملموس با داستان‌هایی فراموش‌نشدنی. او به خوبی زنان داستانش را در موقعیت‌های خاص اما ظاهرا عادی قرار می‌دهد و پیچیدگی را در ساده‌ترین تصمیات روزمره‌شان نشان می‌دهد.

مثلا داستان تاریکی این مجموعه زندگی زنی را نشان می‌دهد که شوهرش به او خیانت کرده اما زن نمی‌خواهد یک واکنش معمول و غریزی به موضوع نشان دهد او می خواهد واکنشی متفاوت از خود نشان دهد اما چنان غرق این موضوع می شود که خود را در واکنش هایش گم می‌کند.

 خواندن کتاب فارسی بخند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم.

 اگر می‌خواهید یک مجموعه داستان جذاب فارسی با درون‌مایه‌ای زنانه بخوانید کتاب فارسی بخند را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فارسی بخند

خیلی زن است. از آن‌چه فکرش را می‌کردم بیشتر. حتا از آن جملهٔ پایانی «ماهان‌جان می‌بوسمت» پایین کارت‌پستال‌هایش. انگشت‌هایش مثل شاخه‌های درخت دور فنجان پیچیده. وقتی حرف می‌زند فقط گردنش جلو می‌آید. دست‌هایش تکان نمی‌خورد. برعکس کتی. صدایش را هم قطع کنند از حرکاتش می‌شود فهمید چه می‌گوید. پانتومیم بازی می‌کند.

«گوش می‌کنی چی می‌گم ماهان؟»

«گوش می‌کنم چی می‌گی مامان.»

می‌خندم. اخم می‌کند و لبخند می‌زند. با یکی از شاخه‌ها فنجان را بلند می‌کند و بدون آن‌که نگاهم کند زیرلب می‌گوید: «ناهید» مثل کسی که می‌خواهد تقلب برساند. سرم را به دو طرف تکان می‌دهم و می‌گویم «مامان‌ناهید». همان‌طور که سرش پایین است سیاهی چشم‌هایش بالا می‌آید و زل می‌زند توی چشم‌هایم. دلم می‌ریزد.

«وای... وقتی زل زد توی چشم‌هام و گفت ماهان هم واسه خودت می‌دونی من چه حالی شدم؟»

«آره می‌دونم. تو چی کشیدی بابا؟ مامانم یه هیولا بوده.»

«اَه... فقط مسخره‌بازی درمی‌آری. جدی باش!»

«مگه منظورت همین نبود؟»

انگشت اشاره‌اش را می‌کشد روی لبهٔ فنجانش و نگاهش را پایین می‌اندازد.

«من فقط تو رو به‌دنیا آوردم.»

جوری می‌گوید که انگار می‌خواهد بگوید «ببخشید که به‌دنیا آوردمت». دوست ندارم این‌طور سرش را پایین بیندازد، می‌گویم:

«خب به این می‌گن مامان دیگه! حالا اگه می‌خوای تعارف کنی اون یه بحث دیگه‌اس!»

نمی‌گذارد ادامه دهم.




نظری برای کتاب ثبت نشده است
این روزها به خودم که می‌آیم ایستاده‌ام کنار پنجره. نمی‌دانم هم کی آمده‌ام. مثل عینکم که همیشه می‌دانم روی میزم است و هیچ‌وقت یادم نمی‌آید کی گذاشته‌امش آن‌جا.
mina
نمی‌دانم وقتی چیزی را می‌فهمی شروع ماجراست یا همه‌چیز تمام شده.
مهدیه
این روزها به خودم که می‌آیم ایستاده‌ام کنار پنجره. نمی‌دانم هم کی آمده‌ام
mina

حجم

۵۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۵۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۷۰%
تومان