دانلود و خرید کتاب داستان‌های وحشت از نویسنده‌های بزرگ جهان ترجمه بهاره پاریاب
تصویر جلد کتاب داستان‌های وحشت از نویسنده‌های بزرگ جهان

کتاب داستان‌های وحشت از نویسنده‌های بزرگ جهان

معرفی کتاب داستان‌های وحشت از نویسنده‌های بزرگ جهان

کتاب داستانهای وحشت از نویسندگان بزرگ جهان اثر بهترین وحشت‌نویسان جهان است با ترجمه و گردآوری بهاره پاریاب توسط انتشارات رادمهر منتشر شده است.

درباره کتاب داستانهای وحشت از نویسندگان بزرگ جهان

این کتاب شامل داستان‌هایی از توماک بورک، مری وایز، برام استوکر، ای.اف. بنسون، ماری ویلکینز، ادگار آلن‌پو، ای.ام.باریج، سوزان میلز گراهام و... است. در کتاب داستانهای وحشت از نویسندگان بزرگ جهان داستان‌هایی است مانند خون‌آشام‌ها، قتل‌های عجیب، موجودات عجیب‌الخلقه و ....

خواندن کتاب داستانهای وحشت از نویسندگان بزرگ جهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات ترسناک پیشنهاد می‌کنیم

بخش‌هایی از کتاب داستانهای وحشت از نویسندگان بزرگ جهان

این یک داستان واقعی است. با این‌که چیزی در حدود بیست سال از آن شب می‌گذرد، ولی من کاملا قادر هستم همه چیز را خیلی خوب به یاد بیاورم. در طول این بیست سال من این داستان را فقط به یک نفر گفته‌ام و از صحبت کردن در مورد آن هم احساس ناخوشایندی دارم.

بیست سال پیش، من در تپه‌های شمال انگلستان مشغول شکار بودم. تمام روز را بدون این‌که موفق به شکار چیزی شوم فقط پرسه زدم. باد خیلی سردی می‌وزید و برف به آرامی شروع به باریدن کرده بود. هوا رو به تاریکی می‌رفت که ناگهان متوجه شدم راه خود را گم کرده‌ام. به دور و بر خود نگاهی انداختم و هیچ نشانه‌ای از وجود انسان در آن حوالی ندیدم. با خود فکر کردم: " خوب، به پیاده‌روی ادامه می‌دهم تا شاید سرپناهی پیدا کنم." به همین دلیل تفنگم را روی شانه‌ام انداختم و شروع به راه رفتن کردم.

ماه دسامبر بود و برف به شدت می‌بارید و هوا بسیار سرد شده بود. من بسیار خسته و گرسنه بودم، زیرا از صبح تا آن موقع چیزی نخورده بودم. به همسر جوان خود که در هتل منتظرم بود فکر کردم و گفتم: " او الان چه‌قدر نگران است. به او قول داده بودم که پیش از تاریک شدن هوا بازگردم." ما فقط چند ماه بود که ازدواج کرده بودیم و یکدیگر را بسیار دوست داشتیم و بسیار با هم خوشبخت بودیم، بنابراین نمی‌خواستم باعث نگرانی او شوم. با خود فکر کردم: " خوب شاید سرپناهی پیدا کنم، یا شاید کسی را ببینم که مسیر بازگشت به هتل را به من نشان دهد. در این صورت با کمی خوش‌شانسی قبل از نیمه‌شب می‌توانم همسرم را ببینم."


melodious_78
۱۳۹۸/۱۱/۲۰

کتاب از ۱۸ داستان کوتاه ترسناک تشکیل شده که اکثرا خوب و ترسناک بود،ولی بعضی هاش هم بیمزه بود. اگه اهل داستانای ترسناک هستید بهتون پیشنهاد میکنم

roza
۱۳۹۹/۱۱/۱۳

بعضی از داستان ها خیلی جالب و ترسناکن، بعضی دیگه هم متوسطن، در کل خوب بود.

s.latifi
۱۳۹۸/۱۱/۱۴

کتاب مسموم نخوانید روح تون خراب میشه

DR.MOHAMMADREZA HOSSEINPOUR
۱۴۰۲/۰۶/۱۳

مجموعه داستان های خیلی خوبی بود. انتخاب ها، انتخاب های مناسبی هستند بعضی ها به بهترین شکل نوشته شدن بعضی ها کمتر حس وحشت رو منتقل می کنند. ترجمه بسیار روان هست و خیلی راحت میشه مطالعه کرد. قطعا دوستداران

- بیشتر
کاربر ۱۲۲۰۰۷۶
۱۴۰۰/۱۰/۰۷

اصلا نخوانید روحتان را خیلی می‌ترساند وممکن است شب ها خواب های بدی ببینید.

فرزانه دانش پور
۱۳۹۹/۰۲/۲۴

در کل کتاب خوبی بود ،سرگرم کننده بود البته اگر کتاب را به دو قسمت تقسیم کنیم به نظر من داستانهای نیمه اول کتاب جذابتر بودند.در کل سرگرم کننده بودند.

ساعت یازده و نیم شب بود و این ساعت، آغاز لحظات درد و رنج بود!
melodious_78
ولی مرور زمان نه تنها انسان را از کاری که کرده نادم می‌سازد، بلکه عذاب وجدان حتی موجب تأسف عمیق و جانکاهی می‌شود که سال‌های متمادی با آن فرد باقی می‌ماند.
باران بهاری

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان