کتاب گفتند فسانهای و در خواب شدند
معرفی کتاب گفتند فسانهای و در خواب شدند
گفتند فسانهای و در خواب شدند، نوشته ندا ترابی، کتاب عجیب و متفاوتی است. کتابی درباره وصیتنامهها و آخرین حرفهای شخصیتهای مهم دنیا. حرفهایی تاثیرگذار، عجیب و شاید تکاندهنده که در روزها و لحظات آخر زندگی بر زبان آنها آمده است.
خیلی از این شخصیتها زمانی که مرگ را به خود نزدیک احساس کردهاند، حرفهایی زده یا چیزهایی نوشتهاند که ماندگار شده است. آنچه در این کتاب آمده است اندکی از این موارد است.
گردآوری و مطالعه سخنان پیش از مرگ و وصایای شخصیتهای بزرگ یادآوری می کند که ما نیز به آن نقطه پایانی خواهیم رسید دیر یا زود و چه بهتر که پیش از مرگ، از خود اثری بر جای بگذاریم. اثری زیبا، نیک و ماندگار.
این کتاب هرچند صدای پای مرگ است، به ما شور زندگی را هدیه میکند، تا برنامیدیها و سستیها غلبه کنیم و آن گونه که دوست داریم زندگی کنیم. این کتاب درواقع ستایش زندگی است برای آنهایی که میخواهند زندگی پرباری داشته باشند و از لحظه به لحظه آن بهره مند شوند.
خواندن کتاب گفتند فسانهای و در خواب شدند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب میتواند برای همه جذاب باشد. چه آنها که شخصیتهای این کتاب را میشناسند و چه کسانی که آنها را نمیشناسند.
جملاتی از کتاب گفتند فسانهای و در خواب شدند
ابوسعید ابی الخیر در سال ۳۵۷ هجری در مهنه از قراء خاوران خراسان بدنیا آمد. او از فلاسفه بزرگ ایران است که خواجه نظام الملک بزرگ به او اعتقاد تمام داشت.
می گویند ابوسعید ابی الخیر، این شاعر و عارف بزرگ ما ایرانی ها پیش از مرگ از اطرافیان خود چنین درخواستی می کند و این آخرین کلمات اوست که بر زبان می آورد.
" ای دوست از تو تمنا دارم و تو را سوگند می دهم وقتی که جان دادم، این جمله را بر سنگ مزار من نقش کنی. شاید کسی که شروط عشق را بدرستی بداند چون از سر مزار من بگذرد سلامی کند: این مرد غلام عشق بود."
او هنگام مرگ ۸۳ سال داشت.
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۱ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۱ صفحه