کتاب رازهای میلیاردر واقعی
معرفی کتاب رازهای میلیاردر واقعی
کتاب رازهای میلیاردر واقعی نوشتهٔ فاطمه احمدی و محمد کارگر خیرآبادی است. این کتاب شامل رازهایی است که افشا میکند چه چیزی ارزش زندهماندن و زندگیکردن را دارد.
درباره کتاب رازهای میلیاردر واقعی
این کتاب تلاش میکند به شیوهٔ خیلی ساده بههمراه یک داستان جذاب به مخاطب بیاموزد که واقعاً معنای زندگی چیست و چه چیزی ارزش زندگیکردن را دارد. کتاب رازهای میلیاردر واقعی از چند فصل به شرح زیر تشکیل شده است:
مقدمه
در جستوجوی معنای زندگی؟
بعد از اینهمه سال آیا واقعاً اتفاق میافته یا ناامید میشم؟
دیدار با خورشید
رسیدم به جایی که
معنا میمیرد و زنده میشود
معنای واقعی زندگی
کتاب رازهای میلیاردر واقعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به کتابهای رشد و توسعهٔ فردی و کسبوکار پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب رازهای میلیاردر واقعی
«خسته شدم!
خسته از اینکه نمیدانم جای من در این دنیا کجاست؟
نمیدانم استعدادم چیست؟ علاقهام چیست؟
چهکاری را انجام دهم، موفق میشوم؟
چگونه باید زندگی کنم؟
خسته شدم از زندگیای که هیچچیز آن را نمیدانم!!!
و از آن بدتر هیچکس نیست که مرا راهنمایی کند.
من علی هستم و ۲۷ سال دارم. پدرم دائماً سرکوفت میزند که پسر برو یکجا کارمند بشو که آخر ماه یه چیزی بهت بدن از گشنگی نمیری!نمیداند که همین الان هم من با مردگان فرقی ندارم. مردگانی بدون هیچ هدف و معنایی زندگی میکنند.
البته یک سال پیش اینگونه نبودم. غرق در مطالب انگیزشی بودم و مثل بولدوزر جلو میرفتم اما انگار دیگر مطالب انگیزشی برایم اثری نداشت. بدنم و روانم نسبت به آنها مقاوم شده بود.
هیچچیزی نمیتوانست مرا تکان بدهد. و دائم از خودم میپرسیدم: من کی هستم؟
• دلم میخواست پولدار شوم اما دلم نمیخواست مشهور باشم.
• دلم میخواست اسمم در تاریخ بماند اما دوست نداشتم زندگی خصوصیام را معرض دید بقیه باشد
• دلم میخواست مانند کارآفرینها صبح تا شب با اشتیاق کارکنم و لذت ببرم اما نمیدانستم چهکاری باید انجام دهم.
انگار دلم یه چیزهایی میخواد، اما معلوم نبود واقعاً میخواد یا بهش گفتن که اینها رو بخواد. نمیدانستم اینها خواستهی واقعیام هست یا اینکه جامعه و خانواده به من گفتند که باید اینها رو بخوام. بدجور گیرکرده بودم. هرچند بقیه مثل خر در گِل گیر میکنند اما ظاهراً من مثل آهو در عسل گیرکرده بودم؛ که البته فرقی هم نداره. وقتی گیر کردی و راهی نداره چه فرقی داره توی عسل باشی یا گِل!!!
روزها و تاریخها برای من فقط یک عدد بودند. نه مناسبتی برایم اهمیت داشت نه تعطیلی! روزها میآمدند و میرفتند و من همچنان درگیر این
سوال که:
دوست داشتم خودم را کشف کنم. بینم کی هستم؟ چی هستم؟
استعدادم در چی هست؟ چه کاری باید انجام دهم؟
من کی هستم؟
یکبار سفره دلم پیش دوستم سعید باز شد و بهش گفتم کاش یه کسی بود که جواب این سوالات رو میدانست.
من و سعید تقریباً هم سن هستیم؛ اما شدیداً بهش حسودیم میشه؛ یعنی یه جورایی آینه دق محسوب میشه چون خیلی موفقه ولی من هیچی!
سعید که حرفهای من رو کامل گوش کرد ازم پرسید؟
- تهش میخوای چی بشه؟
گفتم تهش میخوام پولدار بشم؛ اما نه از هر راهی. میخوام از کاری که دوست دارم پولدار بشم اما مشکل اینجاست که نمیدونم چه کاری رو دوست دارم.
سعید دوست خوب من بود. کسبوکار خودش رو داشت و از زندگیاش راضی بود. وقتی دید که خیلی تو عسل! گیر کردم. بهم گفت فردا بیا دفتر من باهات کار مهم دارم.»
حجم
۸۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۱ صفحه
حجم
۸۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۱ صفحه
نظرات کاربران
محتوای اصلی کتاب بر پایه معنا و مفهوم زندگی و ارزش هاست و همچنین در عمق کتاب بسیاری از تصورات نادرست ما که بصورت ناخودآگاه از موفقیت داریم را نشان میدهد. واقعا از خواندن این کتاب خوشحالم .