کتاب روایت یک مرگ در خانواده
معرفی کتاب روایت یک مرگ در خانواده
«روایت یک مرگ در خانواده» نوشته جیمز روفاس ایجی(۱۹۵۷-۱۹۰۹)، نویسنده امریکایی است. «روایت یک مرگ در خانواده»، زیبایی و درامگونگی ساده یک شعر مردمی را دارد. «روایت یک مرگ در خانواده» بازخوانی ماجرای کودکی جیمز روفاس ایجی در ناکسویلِ تنسی، امریکای ۱۹۱۵ است. ایجی در این رمان، از زوایای مختلف که زاویه دید سومشخص محدود به اعضای خانواده است، در چهلوهشت ساعت - از یک روز پیش از مرگ مرگ جی تا روز مرگِ جی- روایتگر «مرگ» و «زندگی» در «خانواده» است. خانواده جی، شامل مری همسر جی و دو فرزندش روفاس پسر بزرگ و شش ساله که در اصل خود نویسنده است و کاترین سه ساله است. «ایجی» با حساسیت تاثیر مرگ را بر هر یک از افراد داستان نشان میدهد و رمانی خلق میکند که سرشار از احساسات واقعی است. این کتاب اثری شاعرانه است که یکدستی و قدرت آن برگرفته از داستانی ساده و دراماتیک است که با تکامل موسیقایی ماهرانهای پیش میرود. نخستین بخش از این رمان سهقسمتی سرشار از شادیای است که با سختی دردآور فرار از تنهایی و انتقال این شادی به عزیزان پررنگ میشود. بخش دوم رمان، تراژدی غمانگیز و پرتنشی است که در آن برادر «مری» جسدی را در جاده روستایی در شب شناسایی میکند و «مری» که در نور خیرهکننده آشپزخانه منتظر نشسته است و سعی میکند با خبر کشته شدن احتمالی «جی» کنار بیاید. آخرین بخش رمان، بازگشت است. بالاخره، و به هر دلیل، زندگی باید ادامه پیدا کند. تمام جزییات کتاب در هماهنگی با خطوط کلی کتاب است و مرگ در تمام جنبههایی که به آنها میپردازد دارای معنی است. جیمز ایجی، بدهبستان کسانی را که در صحنههای تاثیربرانگیز داستانش حضور دارند با تسلط بر پیچیدگی روابط انسانی، که به خودی خود دردآور است، به تصویر میکشد. او دریافته است که انگیزهها هیچ گاه مشخص نیست، خواه موضوع خریدن یک کلاه باشد یا عاشق کسی شدن. ایجی یکسال پس از مرگ نابهنگامش، جایزه پولیتزر ۱۹۵۸ را برای رمان «روایت یک مرگ در خانواده» از آن خود کرد. هر دو شاهکار ایجی در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۵ از سوی کتابخانه امریکا و نشریات معتبر لوموند و تایم در فهرست صد رمان بزرگ قرن بیستم قرار گرفت.
حجم
۲۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه
حجم
۲۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه
نظرات کاربران
واقعاً نمیفهمم چرا توی ترجمه دقت نمیشه! مگه میشه توی دو صفحه سه تا غلط!!! اونم از انواع گوناگونش!! مترجم توی صفحه اول یه جمله رو ترجمه نکرده!!! یه جای دیگه اش نوشته گردن هایشان بلند و خجالتی بود!!! گردن
برخلاف شروع خوبش، پر از اطناب و تا حدی خسته کننده بود.
ترجمش خوبه.روونه.حقیقتش به متن زبان اصلی دسترسی ندارم،حتی اگه داشته باشمم تخصصی تو بحث ترجمه ندارم بخوام نظر تخصصی بدم.بعضی جمله هاش مثل "یقه ی پیراهن شان را برداشته بودند و این طوری گردن هاشان بلند و خجالتی به نظر
کتاب خوبی بود یه جاهایی کمی در حد ی اپسیلون ادم خسته می شد ولی واقعا در کل میشه گفت ایجی یک نویسنده فوق العاده بوده و حیف که مرگ زودهنگامش اجازه نداد کتاب های بیشتری ازش به یادگار بمونه
اسمش گویای همه چیز است . به تصویر کشیدن مرگ ناگهانی پدر یک خانواده . خوب بود ولی نه عالی .
عااااااااااااااااااااااااااالی
ایجی واقعا معرکه است. محشره.
در یک جمله: شاهکاری بی مثال.
ای جیمز ایجی، تو را قسم که مرگ زودهنگامت، که برای همین رمانت جاودانگی را به خویش خوش امد گفتی... «روایت یک مرگ در خانواده» را باید خواند.... عالی است... ترجمه هم که حرف ندارد... واقعن ترجمه عالی است.
دارم فکر می کنم به روفاس شش ساله.... به کاترین سه ساله... و به مری مادرشان.... این رمان عالی است.... واقعا هنوز مهبوت نثر بی نظیر جیمز ایجی هستم... و چه خوب که مترجم هم به خوبی توانسته لحن نویسنده