دانلود و خرید کتاب رهبری الکس فرگوسن ترجمه شایان سادات

معرفی کتاب رهبری

کتاب رهبری نوشتۀ الکس فرگوسن و ترجمۀ شایان سادات است. انتشارات میلکان این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این اثر، حاوی درس‌هایی از زندگی و سال‌‎ها کار در منچستر یونایتد است. این کتاب، فقط دربارۀ فوتبال نیست؛ دربارۀ مدیریت در زندگی و کار است. کتاب رهبری، ماجرای زندگی مردی است که توانسته از دل سختی‌ها، افتخار بیرون بکشد.

درباره کتاب رهبری

کتاب رهبری، تلاشی برای جمع‌بندی تمام آنچه که سر الکس فرگوسن به‌طورکلی در زندگی و در مقام یک مربی و مدیر (ابتدا به مدت دوازده سال در استرلینگ شایر شرقی، سنت میرین و آبردین و بعد مرز جنوبی آن، به مدت بیست‌وشش سال با منچستر یونایتد) آموخته، است. الکس فرگوسن در این کتاب، اطلاعات جالب‌توجهی را از زمان مدیریت خود و نیز برخی موارد آرشیوی را که پیش از این منتشر نشده‌اند، لحاظ کرده است.

فرگوسن در ابتدای کتاب تأکید می‌کند که او یک متخصص مدیریت یا کسب‎‌وکار نیست و علاقۀ کمی هم به سخنرانی‌های این‌چنینی دارد. بنابراین خوانندۀ این کتاب، نباید انتظار هیچ‌گونه نسخۀ آکادمیک یا قوانین مشخصی را داشته باشد. او می‌نویسد:

«از من نخواهید شیوۀ حسابداری دوبل را شرح دهم یا بگویم چطور می‌شود پانصد نفر را در طی شش ماه استخدام کرد یا چالش‌های مدیریت ماتریسی را بازگو کنم یا بگویم چطور می‌شود کارخانه‌ای در یک روز، صدهزار تلفن همراه هوشمند تولید کند یا بهترین شیوه‌ها برای برنامه‌نویسی چه هستند زیرا من هیچ ایده‌ای ندارم. این تخصص‌ها را دیگران دارند، تمام زندگی‌ من حول‌وحوش فوتبال گذشته است. این کتاب شامل درس‌ها و مشاهده‌هایی است دربارۀ اینکه چگونه در میدان فوتبال به دنبال برترین جایگاه بوده‌ام».

فرگوسن، کتاب رهبری را پس از درخواست مایکل موریتز نوشته است. موریتز، مدیر سکوییا کپیتال بود؛ کمپانی خصوصی سرمایه‌گذاری امریکایی که شهرت آن بیشتر برای طراحی و سازمان‌دهی شرکت‌هایی چون اپل، سیکسو، گوگل، پی‌پال، یوتوب و وتس‌اپ و ایر‎بی‎ان‎بی است.

بخش زیادی از موضوعات این کتاب، حاصل گفت‌وگوهای فرگوسن و موریتز است؛ موضوعاتی که این دو، پیشتر در مورد آنها فکر نکرده بودند. گفت‌وگوها امکان دادند که این دو فرد، افکارشان را بر مسائلی متمرکز کنند که هر مدیری با آنها روبه‌رو می‌شود اما به دلیل گرفتاری‌های روزمره فرصت نمی‌کند آن را سازمان‌دهی کند.

کتاب رهبری، نوشتۀ الکس فرگوسن را با مؤخره‌ای از مایکل مورتیز‎ بخوانید.

خواندن کتاب رهبری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران فوتبال و مدیریت پیشنهاد می‌کنیم.

درباره الکس فرگوسن

سر الکس فرگوسن در سال ۱۹۴۱ به دنیا آمد. وی بازیکن و مربی اسکاتلندی است که ۲۶ سال سرمربی تیم منچستر یونایتد بوده است.

نخستین کتاب فرگوسن، «نوری در شمال: هفت سال با آبردین» بود که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد؛ دو سال پس از پیروزی آبردین در جام قهرمانان اروپا. او در سال ۱۹۹۹ پس از اینکه منچستر یونایتد سه قهرمانی در لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا به دست آورد، کتاب «مدیریت زندگی خودم» را منتشر کرد و چند ماه پس از بازنشستگی نیز، در سال ۲۰۱۳، دست به انتشار «زندگی‌نامه‌ام» زدم‌. فرگوسن در اکتبر ۲۰۱۳، این کتاب را منتشر کرد. او در این کتاب، توضیح می‌دهد چگونه ستاره‌های منچستر یونایتد را هم به‌عنوان یک فوتبالیست رهبری کرد و هم به‌عنوان یک انسان. پس از این بود که فرگوسن در سپتامبر ۲۰۱۵، با نگارش کتاب «رهبری» بار دیگر به صدر اخبار کتاب‌های ورزشی آمد.

کتاب‌های این نویسندۀ ورزشی، اغلب دربارۀ وابستگی او به فوتبال است و همگی، سرشار از جزئیاتی دربارۀ بازی‌ها، مسابقه‌ها و ساختار تیم‌هایی هستند که او در آنها بازی کرده و یا مربی‌شان بوده است. 

الکس فرگوسن، در سال ۲۰۱۴، کلاسی یک‌روزه در دانشگاه هاروارد (بخش دروس تجارت دانشگاه) برگزار کرد؛ جایی که دربارۀ چگونگی رهبری باشگاه و تیم، وارد جزئیات مدیریتی و روانشناسانه شد.

مقامات دانشگاه هاروارد اعتقاد داشتند تجربیات سر الکس فرگوسن، در فوتبال، ورای پیروزی‌های کسب‌شده از سوی اوست و دستاوردهای مدیریتی گران‌بهایی دارد.

بخشی از کتاب رهبری

«توازن کلید موفقیت هر تیم است. پیروزی با یازده دروازه‌بان یا افرادی که همه استعداد یکسانی دارند، غیرممکن است. به‌نظرم همین مسئله در سازمان‌های دیگر هم صادق است.

ما به ترکیب سنی تیم خود خیلی توجه داشتیم و برای‌مان مهم بود که چند بازیکن بالای سی سال، چند نفر در فاصله‌ی سنی بین بیست‌‌وسه تا سی و چند نفر در سنین بین بیست تا بیست‌وسه هستند. تیمی می‌خواستم که نه چندان مسن باشد، که سرعت بازیکنانش کم و زمان بهبود آسیب‌دیدگی‌ها نیز طولانی‌شود و نه تیمی خیلی جوان که باعث شود ترکیب تیم زیاد بی‌تجربه و خودرأی به‌نظر برسد.

در دوره‌ی بازنشستگی‌ام، در مورد وضعیت بازیکنان تیم منچستر چیزهای زیادی خوانده‌ام. کسی نداند خیال می‌کند که من یازده جسد را جلوی در سازمان کفن‌ودفن رها کرده‌ و رفته‌ام. مضحک بود. در آغاز فصل ۲۰۱۳-۲۰۱۲، قصد بازنشستگی نداشتم و مثل همیشه هدف‌ام این بود که تا جای ممکن برای آینده آماده و مجهز باشیم. در پایان فصل، متوسط سن بازیکنان زیر بیست‌شش سال بود، یعنی میانگین همان رده‌ی سنی بیست‌‎وپنج سال گذشته.

خیلی‌ها هم می‌گویند که ما زیاد بازیکنان سی سال و بالاتر را به‌کار می‌گیریم. درست است، ولی آن‌ها این حقیقت را نادیده می‌گیرند که این روزها اگر بازیکنی خوب از خودش مراقبت کند، می‌تواند تا سی‌وپنج و سی‌وشش سالگی در اوج باشد. بیست‌وپنج سال پیش که کسی به علوم ورزشی، تغذیه، رژیم‌های تمرینی و زمین‌های خوب توجه‌ای نشان نمی‌داد، چنین چیزی غیرممکن بود. در سال ۲۰۱۴ که یوونتوس به‌خاطر این‌که پاتریس اورا سی‌وچهار سال داشت، با او قرارداد دو ساله نبست، حماقت محض بود. یوونتوس با حضور همین اورا و پنج بازیکن بالای سی سال دیگر بود که توانست سال قبل در نیمه‎نهایی لیگ قهرمانان، رئال مادرید را شکست دهد. چلسی در تابستان ۲۰۱۴ با دیدیه دروگبای سی‌وشش ساله قرارداد بست و او چهل بازی در فصل انجام داد و همراه با تیم قهرمانی لیگ برتر و جام اتحادیه را به‎دست آورد.

وقتی به منچستریونایتد آمدم، متوسط سن تیم خیلی بالاتر از میزان مورد نظر من بود. بنابراین سعی کردم ببینم می‌توان وضعیت را بهتر کرد یا نه و تک‌تک جزئیات کار را تحلیل کردم: آمادگی‌های پیش از فصل، تمرینات، شروع فصل و دلیل شکست‌های قبلی. بین سال‌های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱، فکر می‌کردم که زمان دشمن ماست و به مدیرعامل، مارتین ادواردز، گفتم که بد نیست همه‌چیز را به حراج بگذاریم و هر پیشنهادی را در این حراج بپذیریم. شاید اگر امروز بود، سریع‌تر این‌کار را می‌کردم، اما در دهه‌ی هشتاد و درست قبل از ظهور لیگ برتر و پول‌های هنگفت تلویزیونی، ما قدرت خرید چندانی نداشتیم.

همچنین امیدوار بودم که با گذر زمان، بتوانم بازیکن‌ها – مخصوصاً بازیکن‌های جاافتاده‌ی ملی ـ را تشویق کنم که بلندپروازتر باشند و عملکرد بهتری نشان دهند. اما در اواخر دهه‌ی هشتاد، دیگر حاضر بودم کل مسئله را پاک کنم و فقط بازیکن‌های جوان‌تر را نگه دارم. بنابراین جسپر اولسن بیست‌وهفت ساله را به‌ قیمت چهارصد هزار پوند، گوردون استراچن سی‌ودو ساله را، سیصد هزار پوند، پل مک‌گارث بیست‌ونه ساله را، چهارصدوپنجاه هزار پوند، کریس ترنر سی ساله را صدوهفتادوپنج هزار پوند و نورمن وایت‌ساید بیست‎و‌چهار ساله را ششصدهزار پوند فروختیم و کوین موران سی‌ودو ساله و فرانک استپلتون سی‌‎ویک ساله را نیز به‌طور رایگان منتقل کردیم.»

farez
۱۳۹۷/۰۲/۲۸

این روزها بیشتر از همیشه براش آرزوی سلامتی میکنیم...کسی که کشف کرد رونالدو رو و کاری کرد منچستر یونایتد مثل لیدزیونایتد یه تیم بشه.یه تیم واقعی... سلامت باشی سِر...

ع...ادلــ
۱۳۹۸/۰۱/۰۲

کتاب فوق العاده ایه و تنها به فوتبال خلاصه نمیشه ، هرچند اگر فوتبالی باشین لذت بیشتری ازش میبرین بریده های تاثیر گذاری از کتاب رو قرار دادم یه سر به بخش بریده های کتاب بزنین حتما جذبش میشین

sale2000
۱۳۹۶/۰۸/۲۹

یه کتاب پر از تجربه و نکته برای یاد گرفتن خوندنش رو به همه توصیه میکنم

پیمان
۱۳۹۸/۱۲/۰۷

راستش بخش هایی از کتاب خیلی حوصله سر بر بود.ولی بیشتر کتاب خیلی خوب و جذاب بود.درکل اگر قصد مدیریت مکانی را داریر حتما این کتاب به شما کمک میکند.در کل جذاب بود.

somaye
۱۳۹۷/۰۶/۲۱

عاشقشم 😍

Zahra
۱۳۹۴/۱۰/۱۳

سلام کتاب خیلی جالبی بود. حتی با وجود نداشتن اطلاعات فوتبالی ، کتاب مطالب خواندنی ارزشمندی دارد. به شخصه از مطالعه نگرش ها و تجربیات جناب فرگوسن لذت بردم و مطالعه آن را به دیگران توصیه می کنم. ترجمه کتاب روان و

- بیشتر
Esmail R
۱۳۹۹/۰۱/۲۷

یک کتاب عالی با تفکرات یک شخص عالی من که از خوندنش لذت بردم شمام لذت میبرین مطمئنم

مهدی گوهری
۱۳۹۷/۰۶/۳۰

کتاب خوبیه اگه فوتبالی باشید جذابیتش براتون بیشتر خواهد بود

MahdiRH
۱۳۹۷/۰۲/۲۸

یه کتاب همه چیز تمام از بزرگترین و بهترین مربی که فوتبال به خودش دیده

amir882
۱۳۹۹/۰۶/۲۲

این کتاب بسیار زیبا است واقعا به درد همه ی آدم ها می خورد مخصوصن به درد مربیان این کتاب بیار اطلاعات دقیقی دارد

جوان‌ها خیال می‌کنند تا آخر دنیا وقت دارند. پسربچه‌ای که تازه ده ساله شده، تولد بعدی خود را به اندازه‌ی ابدیتی دور می‌بیند؛ چرا که سال پیش‌روی او، تنها ده درصد از زمانی است که تا آن موقع در زندگی‌اش سپری کرده است. در پنجاه‌سالگی، اوضاع فرق می‌کند؛ چرا که فاصله‌ی زمانی تا تولد پنجاه‌ویک سالگی برابر دو درصد درصد زمانی است که زندگی کرده‌اید. هر چه پیرتر و باتجربه‌تر می‌شوید، بیش‌تر به استفاده‌ی درست‌تر از زمان خود فکر می‌کنید. کم‌کم می‌بینید یک ساعت، یا یک آخرهفته‌ی خالی و بی‌استفاده هم فرصتی است که دیگر هیچ‌وقت تکرار نخواهد شد.
شاهین
هنگامی که برد تبدیل به شیوه‌ی زندگی می‌شود، برندگان واقعی خستگی‌ناپذیر خواهند بود.
محمد رحمتی
همه‌ی ما قربانی‌های تصادفی دی‌ان‌ای والدین‌مان هستیم: قرعه‌ی شانس، شرایطی که در آن بزرگ می‌شویم و آموزشی که دریافت می‌کنیم، شخصیت ما را می‌سازند. اما همه‌ی ما دو مجموعه ابزار بسیار قدرت‌مند در‌اختیار داریم که کاملاً در کنترل ماست و عبارت‌اند از چشم‌ و گوش‌مان. نگریستن به دیگران و گوش‌سپردن به نصیحت‌های‌شان و نیز مطالعه درباره‌ی افراد، سه‌تا از بهترین کارهایی هستند که در تمام زندگی‌ام انجام داده‌ام.
sajad
چند سال تمام تلاش کردم بفهمم چرا برخی افراد نسبت به برخی دیگر انگیزه‌های قدرتمندتری دارند. فکر نمی‌کنم نسبت به سی سال قبل به حل این معما نزدیک‌تر شده باشم اما یاد گرفته‌ام آن قدرت را جمع‌آوری کنم و همان‌طور که گفتم در انتخاب بین انگیزه و استعداد، انگیزه را انتخاب می‌کنم. از دید من انگیزه ترکیبی از اشتیاق برای سخت‌کوشی، طاقت‌آوردن، قدرت عظیم تمرکز و عدم پذیرش شکست است.
Shayanw
اگر مجبور باشم بین بازیکنی که استعداد بالایی دارد اما اشتیاق و انگیزه‌اش زیاد نیست و بازیکن دیگری که خوب است اما اشتیاق و انگیزه‌ی بالایی دارد یکی را انتخاب کنم همیشه دومی را انتخاب می‌کنم.
moni
جیمی سیرل سرمربی ناتس‌کانتی و مدرس دوره‌ی مربی‌گری در لیلشال، یکی از بزرگ‌ترین مراکز ورزشی ملی بریتانیا بود، در سال ۱۹۷۳ در آن‌دوره شرکت کردم و او درس بسیار مهمی به من آموخت. گفت که هرگز اجازه ندهم قرارداد تمام بازیکن‌ها حول‌وحوش یک زمان خاص به پایان برسد، چون در این‌صورت می‌توانند علیه سرمربی و باشگاه با هم توطئه کنند. قبل از این هرگز به این موضوع فکر نکرده بودم، بعدها خیلی دقت کردم که تاریخ قراردادها با هم فاصله داشته باشند. بدون شک بیان این نصحیت برای جیمی کم‌تر از یک دقیقه زمان برد،اما برای من عمری فایده داشت. بنابراین خیلی وقت‌ها نصیحت‌های خوب را زمانی دریافت می‌کنیم که اصلاً انتظارش را نداریم و گوش‌کردن که هیچ خرجی هم ندارد یکی از با‌ارزش‌ترین کارهایی است که می‌توان انجام داد.
ع...ادلــ
چطور کسی به خویشتن راستین خود تبدیل می‌شود؟ هنگامی‌که جوان بودم هرگز چندان به این موضوع فکر نمی‌کردم، اما وقتی بازیکن شدم و به خصوص بعدتر که مربی شدم،‌ کم‌کم توجهم به این موضوع جلب شد. اگر انسان نقش هدایت دیگران را داشته باشد بهتر است بداند که آن‌ها چه کسانی هستند، در چه شرایطی بزرگ شده‌اند، چه چیزهایی منجر به شکوفایی استعداد‌های‌شان و چه‌ شرایطی منجر به شکست‌شان می‌شود. تنها راه کشف این مسائل دو نوع فعالیت است که نادیده گرفته شده‌اند: شنیدن و دیدن.
Dexter
به‌نظر من، تنها زمان تسلیم‌شدن وقتی است که مرده باشم.
M_Amin_A
بهترین معلم‌ها قهرمان‌های گمنام تمام جوامع هستند
ali
بیش‌تر مردم از چشم‌ و گوش‌‌شان به‌درستی استفاده نمی‌کنند، خیلی مشاهده‌گر نیستند و با دقت گوش نمی‌کنند. در نتیجه بخش زیادی از آن‌چه که دور‌و‌برشان اتفاق می‌افتد از نظرشان دور می‌ماند.
ع...ادلــ
همه‌ی دانش‌جویان بسیار باسواد بودند و یا برای معروف‌ترین کمپانی‌های دنیا کار می‌کردند و یا قرار بود در یکی از آن‌ها مشغول به کار شوند. همگی در مرحله‌ای بودند که بهترین سال‌های عمرشان را پیش رو داشتند. بی‌اختیار فکر کردم ساکت‌ترین‌های‌شان، آن‌ها که همه‌چیز را در خاطرشان ثبت می‌کنند، موفق‌ترین‌ها خواهند بود.
ع...ادلــ
وقتی کارلوس کی‌روش مربی تمرین تیم بود، چند بازیکن‌، در جلسات تمرین‌ بی‌علاقه بودند زیرا به‌نظرشان کاری تکراری بود. به‌همین علت، یکی از جلسات تمرین را متوقف کردم و به آن‌ها گوشزد کردم: «وقتی بازیکن بودم آرزو داشتم کارلوس مربی‌ام باشد. تمام این تمرین‌هایی که به‌نظرتان تکراری است در هنگام بازی که وقت برای فکر‌کردن ندارید، ملکه‌ی ذهن‌تان شده‌.»
ع...ادلــ
در سال ۱۹۸۶ به منچستریونایتد رفت و در آن‌جا سی‌وهشت جام قهرمانی کسب کرد؛ ‌پنج‌بار جام حذفی انگلستان، سیزده‌بار بار لیگ برتر و دو‌بار لیگ قهرمانان اروپا. در سال ۱۹۹۹ به مقام شوالیه رسید
ftmh
از آن‌جا که بازیکنان به اریک کانتونا خیلی احترام می‌گذاشتند چند نفر دیگر هم از او تقلید کردند. اما همیشه از این حقیقت متحیر می‌شدم که کریستیانو رونالدو هرگز دوست نداشت بدنش را از ریخت بیاندازد. از این رفتار می‌شد خیلی چیزها درباره‌ی انضباط شخصی او فهمید.
شاهین
نگریستن به دیگران و گوش‌سپردن به نصیحت‌های‌شان و نیز مطالعه درباره‌ی افراد، سه‌تا از بهترین کارهایی هستند که در تمام زندگی‌ام انجام داده‌ام.
Ali
ساکت‌ترین‌های‌شان، آن‌ها که همه‌چیز را در خاطرشان ثبت می‌کنند، موفق‌ترین‌ها خواهند بود.
somaye
افراد زیادی نمی‌توانند بایستند و گوش دهند، به‌خصوص وقتی‌که موفق شده‌اند و تمام افراد دوروبرشان چاپلوسانه وانمود می‌کنند هر کلمه‌ای که او می‌گوید برای‌شان ارزش‌مند است. این افراد متکلم‌وحده می‌شوند، انگار ناگهان همه‌چیز‌دان شده‌اند. این خودبزرگ‌بینی‌ها را کنار بگذارید، گوش‌سپردن به دیگران همیشه فایده دارد. مثل این است که در یک کلاس درس همیشگی و مجانی به مدت طول عمرت ثبت‌نام کرده باشی و تازه با این مزیت که هیچ‌وقت امتحانی در کار نیست و همیشه می‌توانی نکات بی‌فایده‌ی کلاس را دور بریزی.
Kamand
هیچ‌کس به من یاد نداده بود که کار از طریق همکاری با دیگران، بهترین روش است. البته به شرطی که دیگران خواسته‌ی شما را بدانند و آماده‌ی پیروی باشند.
ramin3313
وقتی شما یک‌قدم از همه‌چیز فاصله می‌گیرید، چیزهایی می‌بینید که غافل‌گیرتان می‌کند و عنصر غافل‌گیری بسیار مهم است.
f.r
«آدم فقط به شش نفر برای حمل تابوت‌اش نیاز دارد،»
Ali

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۲۱,۶۰۰
۷۰%
تومان