کتاب قصههای کتاب کوچه
معرفی کتاب قصههای کتاب کوچه
کتاب قصههای کتاب کوچه نوشتهٔ احمد شاملو متخلص به الف. بامداد، شاعر و مترجم و فرهنگنویس است. کتاب کوچه دانشنامهٔ فولکلور زبان فاسی است. این اثر تعدادی از قصههای کتاب کوچه را دربر دارد.
درباره کتاب قصههای کتاب کوچه
قصههای کتاب کوچه گزیدهای از داستانهای کتاب کوچه است. «کتاب کوچه» عنوان فرهنگنامهای است به کوشش شاملو و آیدا سرکیسیان، همسرش، که در چندین جلد به عنوان دائرةالمعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران تدوین شده است. چند دهه از عمر شاملو صرف گردآوری و تدوین این کتاب شد و چهارده جلد آن در زمان حیات وی به چاپ رسید. این دایرةالمعارف شامل دستهبندیهایی همچون امثالوحکم، بازی و ترانه، باورهای توده، ترکیبات دیگر، تعبیرات مصدری، ترکیبات جملهای و شبهجملهای، نفرینها و دعاها، خوابگزاریها، چیستانها و … است.
کتاب قصههای کتاب کوچه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران آثار شاملو و اشعار معاصر ایران پیشنهاد میشود.
درباره احمد شاملو
احمد شاملو متخلص به «الف. بامداد» و «الف. صبح»، شاعر، فیلمساز، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ نویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود. شهرت اصلی شاملو بهخاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی است.گونهای از شعر که با نام شعر سپيد یا شعر شاملویی شناخته ميشود و هم اکنون یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفاده ایران به شمار میرود.
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفیعلیشاه تهران متولد شد. دورهٔ کودکیاش را، به دلیل شغل پدرش که افسر ارتش بود و هر چند وقت به مأموریت میرفت، در شهرهایی چون رشت، سمیرم، اصفهان، آباده و شیراز گذراند. دوران دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان، مشهد و بيرجند گذراند و از دوازده ـ سیزده سالگی شروع به ضبط واژههاي رايج در بين مردم (که در فرهنگهای رسمی ثبت نمیشود) کرد. شاملو دبیرستان را در بیرجند، مشهد، گرگان و تهران گذراند. سال سوم دبیرستان را مدتی در دبیرستان ایرانشهر و مدتی در دبیرستان فیروز بهرام تهران گذراند. به شوقِ آموختن زبان آلمانی در مقطع اول هنرستان صنعتی ایران و آلمان ثبت نام کرد.
در بحبوحه جنگ جهانی دوم و ورود متفقین به خاک ایران، در فعالیتهای سیاسی علیه متفقین در شمال کشور شرکت کرد. بعدها در تهران دستگیر و به بازداشتگاه سیاسی شهربانی و از آنجا به زندان شوروی در رشت منتقل شد. پس از آزادی از زندان، با خانواده به ارومیه رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشهوری و فرقه دموکرات آذربایجان، همراه پدرش دستگیر شد و تا کسب تکلیف از مقامات بالاتر دو ساعت مقابل جوخه آتش قرار گرفت. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت. شاملو پس از این اتفاق برای همیشه ترک تحصیل کرد و در یک کتاب فروشی مشغول به کار شد.
در سال ۱۳۳۲ پس از کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق و با بسته شدن فضای سیاسی ایران، مأموران به خانهاش حمله کردند تا به خاطر کتابها و نوشتههایش دستگیرش کنند. شاملو موفق شد فرار کند. اما پس از چند روز در چاپخانه روزنامه اطلاعات دستگیر شد و به عنوان زندانی سیاسی به زندان موقت شهربانی برده شد. زمستان ۱۳۳۳ پس از تحمل یک سال حبس، از زندان آزاد شد.
در ۲۱ سالگی، با نيما يوشيج آشنا شد. این آشنایی، باعث به وجود آمدن رابطهای خانوادگی میان آنها شد، و تا سالها ادامه پیدا كرد.
شاملو در سال ۱۳۲۶ وقتی که بیست و دو ساله بود، با اشرفالملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. این ازدواج به جدایی انجامید و شاملو پس از یک دهه در سال ۱۳۳۶ با طوسی حائری ازدواج کرد. دومین ازدواج شاملو، مانند ازدواج اولش دوام زیادی نداشت و چهار سال بعد در ۱۳۴۰ از همسر دوم خود نیز جدا میشود. ۱۴ فروردین ۱۳۴۱، احمد شاملو با آیدا سرکیسیان آشنا شد. این آشنایی تأثیر بسیاری بر زندگی او گذاشت و نقطهی عطفی برایش محسوب میشد. تحت تأثیر این آشنایی شعرهای مجموعهی آیدا: درخت و خنجر و خاطره و آیدا در آینه را میسراید.»
بخشی از کتاب قصههای کتاب کوچه
« زندهیاد فضلاللّه صبحی مهتدی در این باب که چرا روباه را به لقب آشیخ مفتخر کردهاند حکایتی آورده که نقل میشود:
یکی بود یکی نبود. روباهی بود زبر و زرنگ که نزدیک چناری لانه داشت. بالای درخت چنار هم لکلکی برای خودش آشیانه درست کرده بود. هر روز صبح که روباه از لانهاش بیرون میآمد نگاهی به بالای درخت میکرد و سلامی به لکلک میداد و با خودش میگفت: روزی روزگاری این لکلک صاحب بچه میشود و اگر ما یک وقت شکاری گیرمان نیامد بچه لکلک را شکار میکنیم. پس باید از حالا بنای دوستی با این لکلک بگذارم.
اما وقتی فهمید که لکلک نر است از دوستی با او پشیمان شد اما دیگر چارهای نبود.
یک روز لکلک به روباه گفت:
ـ خوب نیست که ما همسایه باشیم و نان و نمک هم را نچشیده باشیم. یک روز مرا سر سفرهات صدا بزن و ...».
حجم
۳۰۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۹
تعداد صفحهها
۴۰۵ صفحه
حجم
۳۰۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۹
تعداد صفحهها
۴۰۵ صفحه
نظرات کاربران
کتاب ۴۱۵ از کتابخانه همگانی ، مجموعه ای از بهترین داستان های قدیمی و عامیانه . شیرین و خواندنی .
"شاملو" ، -به پرواز شک کرده بودم به هنگامی که شانه هایم از توان سنگین بال خمیده بود... -ای کاش می توانستند از آفتاب یاد بگیرند که بی دریغ باشند در دردها و شادی هایشان حتی،با نان خشکشان و کاردهایشان را جز برای قسمت کردن بیرون نیاورند... - کوه با
امکانش هست ۱۴ جلد قرار بدید؟
اگر ممکنه ۱۴ جلد رو تبدیل به نسخه دیجیتالی کنین و اینجا برای فروش بزارین چون قیمت چاپیش نجومی بالاست
سلام این تمام چهارده جلد رو در خودش جا داده؟
عالی واقعا دمتون و گرم انتشارات مازیار مرسیییییی
واقعا ممنون از طاقچه و از انتشارات مازیار این کتاب واقعا در زبان فارسی کم نظیره و استادی و تسلط شاملو در چیدمان و بازگویی و بررسی بسیار ستودنی است
عالی. ممنون
اگه به داستان های قدیمی و شیرین زبان فارسی علاقه دارین،حتما این کتاب رو مطالعه کنید.عجیب آدم رو میبره به دنیای شیرین داستان هاش!
بسیار عالیه که داستانهای قدیمی که بخشی از فرهنگ و هویت مردم هست جمع آوری شده تا برای نسلهای اینده باقی بماند چون با افکار مردم ان زمان اشنا میشیم. کتاب شامل داستانهایی جالب و بامزه 😊و بعضاً خشن و