با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب شب ممکن
۳٫۱
(۳۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب شب ممکن
شب ممکن یک رمان کوتاه و مدرن پنج اپیزودی از محمدحسن شهسواری، نویسنده و روزنامهنگار معاصر است. وی دانش آموخته پژوهش علوم ارتباطات است و داوری جوایز ادبی بسیاری از جمله جایزه ادبی گلشیری، جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات را در کارنامه خود دارد.
شب بوف، شب شروع، شب واقعه، شب کوچک و شب شیان. عناوین بخشهای مختلف این رماناند.
داستان این رمان بر پایه رابطه سه نفر شکل میگیرد، هاله، مازیار و سمیرا. هر فصل ماجرای فصل بعد را نقض میکند و راوی متفاوتی دارد. راوی فصل اول مازیار است ویراستاری۳۴ ساله، همهچیزدان و باسواد. او از رابطهاش با هاله میگوید، دختری که شش ماه قبل از دنیا رفته است. از شب تولدش که با هاله و سمیرا به رستوران بوف رفته بودند و مسخرهبازیهای هاله و سمیرا اتفاقاتی را رقم زده بود.
فصل دوم را هم مازیار روایت میکند اما مخاطبش خواننده نیست، بلکه نویسندهای است که فصل اول را نوشته و با خواندن آن میفهمیم که نویسنده زن سابق مازیار است. رمان از این بازیها زیاد دارد و خواننده را در لابیرنتی قرار میدهد که برای رهایی از آن باید سه فصل دیگر صبوری کند. در کل «شب ممکن» از ان رمانهایی است که نمیشود به راحتی خلاصهاش کرد یا دربارهاش گفت. چندو چون روابط این آدمها در اثر مبهم است خواننده برای پی بردن به ماجرا باید صبوری کند. درواقع ساختار «شب ممکن» روایت در روایت در روایت است:
«شبِ بعد از آن شب بود. همان شبی که بهقول تو هر دو باهم ناگهان بزرگ شدیم. اگر بخواهم رمانتیک شوم، زیادی رمانتیک شوم، باید بگویم گاهی که دست از شوخی برمیداشتی و جدی حرف میزدی، کلمهها یکطور دیگر میشدند. چرا مزخرف میگویم! یکطور دیگر یعنی چی؟ من که بهقول تو نانم را از کنار هم گذاشتن کلمهها میخورم چرا نمیتوانم بهجای «یکطور دیگر» چیزی مناسب، مناسبِ معنای کلمهها، گاهی که دست از شوخی برمیداشتی و جدی حرف میزدی، انتخاب کنم؟»
نکته مهم این اثر چند روایتی این است که با سبک متفاوتش، تکنیکزده نیست و با وجود همه قطعیتگریزی و تغییر زاویههای پی در پیاش رمانی روراست است رمانی که به درک و آگاهی خواننده ادبیات ایرانی احترام میگذارد و ارزش چندبار خواندنش را دارد.
کتابخانه نیمه شب
مت هیگ
مغازه خودکشیژان تولی
آبنبات هل دارمهرداد صدقی
رویای نیمهشبمظفر سالاری
آبنبات پستهایمهرداد صدقی
دختری که رهایش کردیجوجو مویز
پنج قدم فاصلهریچل لیپینکات
مغازه خودکشیژان تولی
ملت عشق (اجرای جدید)الیف شافاک
بیمار خاموشالکس مایکلیدیس
سرگذشت آب و آتش؛ مهرگانبهار برادران
یک عاشقانه آرامنادر ابراهیمی
کیمیاگرپائولو کوئیلو
مردی به نام اوهفردریک بکمن
جزء از کلاستیو تولتز
سمفونی مردگانعباس معروفی
آبنبات هلدارمهرداد صدقی
هری پاتر و سنگ جادوجی.کی. رولینگ
سایهی بادکارلوس روئیت ثافون
چایت را من شیرین میکنمزهرا بلنددوست
لاشه لطیف
آگوستینا بازتریکا
لولی وش واژه هاسیدعلی صالحی
چریکحنانه سلطانی
فواید گیاه خواریصادق هدایت
سال گمشده خوآن سالواتی یراپدرو مایرال
قلب گاوهانیه سلطانپور
در انتهای کوچه در باران شمع را روشن می کنیم، تنهاییاحمدرضا احمدی
حصار موشحسین قسامی
امداد! برای نویسندگان از آغاز تا ۱۳۹۰روی پیتر کلارک
غلامرضا غلامرضا را کشتمهدی میرمحمدی
بریدههایی از کتاب
مشاهده همه (۳۸)حجم
۱۴۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۴۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
. دقیقاً نمی دانم این من هستم که انتخاب هایم کاملاً حساب شده است و مدام کارهای خوبِ ایرانی را از کتابفروشی ها به غنیمت میبرم، یا نویسنده هایمان دارند تکانی به خودشان میدهند و درست حسابی مینویسند، یا حتی تر
کتاب خوبیه. فقط متنش خیلی بد تایپ شده. به نظرم این بی احترامی به خواننده هست و ارزش کتاب رو هم پایین میاره. جمله های مربوط به گفتگوی دو نفر بعضی جاهای مهم به صورت کاملا پشت سر هم قرار
بسیار جالب بود، پست مدرنی که ماجرایی امروزی از روابط را در روایت های متعدد بیان میکند؛ نویسنده ای که چند سالی است چیزی ننوشته و به دعوت دوستش به ایران می آید و در هتل او اقامت می کند
🌸 بریده ای از کتاب 🌸 . 📔 گفتی: (( من شما مردها را خوب میشناسم. تا روی تان باز شود، آدم میشود ملک پدری تان و به کسی حق نمی دهید چپ نگاه کند. عین خروس غیرتی!)) و من سرد گفتم: ((
انگار نویسنده بخش اول رمان رو می نویسه بعد می بینه نمی تونه اخرش رو بنویسه کلا بهم می ریزه چیز دیگه ای می نویسه...من خوشم نیومد.گیج کردن وتعلیق خوانتده هم حدی داره...
محمدحسن شهسواری رو از رمان «پاگرد» میشناسم _که خیلی خیلی دوستش داشتم_ و حالا با خوندن «شب ممکن» به یکی از نویسندههای موردعلاقهم تبدیل شد. «شب ممکن» روایتی پست مدرن از روابط بین آدمهاست. روابطی که «ممکنه» پشت نقابهای مختلفی مثل
از اینکه یه نویسنده ایرانی اینقدر خوب نوشته ذوقزده شدم.. انتظار نداشتم واقعا، اما یه ستاره کم فقط به خاطر اینکه تهش نه تنها مشخص نشد چی شده، بلکه حتی پایان باز هم نداشت، یه کم فصل آخر درهم و
رمانی پرکشش و متفاوت با جزییات فراوان اما نه انقدر که خواننده را دلزده کند و با دیالوگهایی عالی و شخصیتپردازی هایی فوق العاده.
رمان خلاقانه ای بود
اصلا خوب نبود، گیج کننده و نامفهوم