دانلود و خرید کتاب فرار از اردوگاه ۱۴؛ داستانی واقعی فرار ادیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی بلین هاردن ترجمه مسعود یوسف حصیرچین
تصویر جلد کتاب فرار از اردوگاه ۱۴؛ داستانی واقعی فرار ادیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی

کتاب فرار از اردوگاه ۱۴؛ داستانی واقعی فرار ادیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی

نویسنده:بلین هاردن
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۸از ۲۰۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فرار از اردوگاه ۱۴؛ داستانی واقعی فرار ادیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی

کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ نوشته‌ی بلین هاردن است و داستان واقعی فرار ادیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی است.

درباره کتاب فرار از اردوگاه ۱۴

اردوگاه‌های زندانیان سیاسی کره شمالی دو برابر گولاگ‌های استالین و دوازده برابر اردوگاه‌های نازی‌ها عمر دارند. کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ از طریق داستان تکان‌دهنده حبس و فرار شگفت‌انگیز «شین»، اسرار تمامیت‌خواه‌ترین حکومت جهان را افشا می‌کند.

بلین هاردن در کتاب فرار از اردوگاه 14 علاوه بر روایت زندگی شین دونگ هیوک، تصاویری از کره‌ی شمالی و اوضاع نامناسبی که بسیاری از فراریان به کره جنوبی دارند نیز ارائه داده است. بلین هاردن این کتاب را بدون ایجاد فضای تخیلی و کاملا از روی واقعیت و براساس زندگی و تجربیات «شین دونگ هیوک» نوشته است. او در مخوف‌ترین و بدترین اردوگاه کار اجباری در کره‌ی شمالی متولد شده و تنها فردی‌ است که در تاریخ موفق شده از آنجا فرار کند. این کتاب باعث شد مقامات کره شمالی بعد از انتشار آن بسیار خشمگین شوند و همین‌طور این اثر بعد از انتشار فروش بالایی داشت و بسیار محبوب نیز شد. کتاب فرار از اردوگاه 14 یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین کتاب‌های نوشته شده درمورد کره شمالی است. این کتاب داستان زندگی مردی را برای ما تعریف می‌کند که در اردوگاه زندانیان سیاسی به‌دنیا آمده است و در فضایی وحشتناک بزرگ می‌شود، همه‌ی این مسائل باهم باعث می‌شوند تا او جاسوس و انسانی خالی از احساسات شود؛ او تا جایی پیش می‌رود که به‌خاطر غذا مادرش را تا پای چوبه‌دار نیز می‌فرستد.

اردوگاه‌های اسارت سال‌های زیادی است که در کره شمالی وجود دارند، افرادی که در این اردوگاه‌ها به‌دنیا می‌آیند و بزرگ می‌شوند معمولا نمی‌توانند از آن فرار کنند؛ اما شین دانگ هیوک اولین نفری بود که توانست با موفقیت از آنجا فرار کند.

بلین هاردن در کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ داستان زندانی شدن و فرار کردن او را برای ما شرح می‌دهد، او از این روش استفاده می‌کند تا اسرار یکی از سرکوب‌گرانه‌ترین حکومت‌های روی زمین را آشکار کند. سبک جذاب این کتاب، در طول این کتاب بر مرد خارق‌العاده‌ای تمرکز کرده که در امنیتی‌ترین زندان دنیا بزرگ شده است.

همه‌‌ی ما تاکنون اخبار زیادی درمورد نقض حقوق بشر در کره شمالی شنیده و خوانده‌ایم، اما تصاویر هولناکی که در کتاب فرار از اردوگاه ۱۴، بلین هاردن به ما نشان می‌دهد، بسیار تکان‌دهنده‌تر است. این کشور قدرت و بمب اتم دارد اما همه‌ی کشورهای دنیا آن را تحریم کرده‌اند و برای مردم این کشور هیچ راه خروجی وجود ندارد. کیم جونگ ایل رهبر این کشور را همه می‌شناسند اما کشورش را نه. این کشور گرسنه، ورشکسته و مجهز به سلاح اتمی است و در اردوگاه‌های زندانیان سیاسی‌اش حدود ۲۰۰۰۰۰ نفر به عنوان برده کار می‌کنند.

شین دانگ هیوک هیچ دانش و اطلاعاتی درمورد جهان اطراف خود نداشت و چیزی از وجود تمدن نمی‌دانست تا به‌تدریج با افرادی معاشرت کرد که گاها از رده‌های بالای حکومتی بودند و یا جهان بیرون این کشور را دیده بودند و شروع به درک این مسئله کرد که دنیا چیزی بیشتر از قفسی است که در آن زندانی شده‌اند. دنیا مکانی آزاد است که هر انسانی به تنهایی و برای خودش حق و حقوقی دارد و می‌تواند انتخاب کند که چه زندگی می‌خواهد و هرچقدر که می‌خواهند می‌توانند غذا بخورند! این موضوع برای او انگیزه‌ای می‌شود تا یکی از بزرگترین و غیرممکن‌ترین فرارها را در تاریخ زندان‌های سیاسی کره شمالی رقم بزند.

کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ با تمرکز بر داستان این جوان شگفت‌انیز که در امنیتی‌ترین زندان امنیتی‌ترین کشور دنیا رشد کرده، اسرار مخفی این کشور را افشا می‌کند و داستان تحمل، شجاعت، بقا و امید است.

چرا باید کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ را مطالعه کنیم؟

فرار از اردوگاه ۱۴ داستان یک اتفاق و جنایت هولناک و زنده است که انسان را تا‌حد زیادی یاد برده‌داری در قرن‌های گذشته می‌اندازد. انسان‌ها فکر می‌کردند با تعطیلی اردوگاه‌های کار نازی‌ها و درنهایت زندان‌های استالین در شوروی این جنایات نیز تمام شوند.کره‌ی شمالی سرزمین عجیبی است که زندگی در آن به شکل غیرباوری تحت تسلط خاندان کیم است و همه‌چیز طبق اراده و اختیار آن‌ها اتفاق می‌افتد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

برای هرکسی که به اوضاع جهان و حقوق بشر علاقه‌مند است خواندن کتاب فرار از اردوگاه ۱۴ لازم است. این کتاب بخش مهمی از واقعیت دردناکی که در دوران ما وجود دارد را روایت می‌کند.

درباره بلین هاردن

بلین هاردن، در سال ۱۹۵۲ در آمریکا متولد شده است. او روزنامه نگار و نویسنده است. بلین هاردن برای ۲۸ سال در آفریقا، اروپای شرقی، آسیا، نیویورک و سیاتل، گزارشگر واشینگتن پست بود. او هم‌چنین برای چهار سال برای مجله‌ی نیویورک تایمز کار کرد و در بنگاه های خبری شناخته‌شده‌ی دیگری نیز فعالیت داشته است. هاردن اولین کتاب خود را در سال ۱۹۹۰ به چاپ رساند.

قسمتی از متن کتاب فرار از اردوگاه ۱۴

قحطی و سیل‌های نیمه‌ی دهه‌ی ۱۹۹۰، اقتصادی را که مرکزگرا طراحی شده بود، ویران کرد. سیستم توزیع عمومی دولت که از دهه‌ی ۱۹۵۰ به بیشتر شهروندان کره‌ی شمالی غذا رسانده بود، از هم پاشید. مردم کره‌ی شمالی از ترس اینکه مبادا از گرسنگی بمیرند، به تبادل کالا‌ به کالا رو آوردند و این موضوع در میان‌شان به سرعت رشد کرد و تعداد و اهمیت مغازه‌های خصوصی بیشتر شد. از هر ده خانواده، نه خانوار برای زنده ماندن، مبادله‌ی کالا می‌کردند. شهروندان کره‌ی شمالی بیشتر و بیشتری برای کار، تجارت، خرید‌و‌فروش و پرواز به کره‌ی جنوبی، از مرز می‌گذشتند و وارد چین می‌شدند. نه چین و نه کره‌ی شمالی آماری ارائه ندادند اما میزان این مهاجرت‌های اقتصادی بین ده‌ها هزار تا چهارصد هزار نفر تخمین زده می‌شود.

کیم جونگ ایل تلاش کرد آشوب و هرج‌و‌مرج را کنترل کند. حکومت او برای تاجرانی که بدون مجوز سفر می‌کردند شبکه‌ی جدیدی از مراکز بازداشت ایجاد کرد. اما این افراد می‌توانستند با بیسکویت و سیگار آزادی‌شان را از پلیس و سربازان گرسنه بخرند. در شهرهای بزرگ، ایستگاه‌های قطار، بازارچه‌های بدون سقف و کوچه‌های باریک، پر از ولگرد‌هایی شدند که از گرسنگی در حال مردن بودند. کودکان یتیم زیادی که در این اماکن پیدا می‌شدند به «گنجشک‌های ولگرد» معروف شدند.

Aminzzz
۱۳۹۷/۰۹/۲۱

این کتاب ترجمه ی نسخه ی اول خاطرات shin Dong hyuk هست که توسط blaine harden نوشته شده به نام escape from camp 14...در سال 2012 تلوزیون کره ی شمالی ویدئویی از پدر shin پخش کرد که در اون میگه

- بیشتر
azar
۱۳۹۹/۰۱/۱۹

وقتی کتاب رو میخوندم فقط یاد این جمله اسپینوزا می افتادم که میگه:همه‌چیز در تقلای بقا و زنده ماندن است! اینکه وقتی پای زنده موندن وسط باشه،انسان تا چه حد میتونه درنده و وحشی باشه،برام جالب بود! قسمتی از این کتاب از

- بیشتر
فاطمه ناظریان
۱۳۹۹/۰۲/۱۳

این کتاب بیش‌از انکه داستان فرار باشد، داستان زندگی‌است. زندگی کسانی که خبری از آنها به ما نرسیده، زندگی مستضعفین واقعی جهان. مستضعف از انسانیت؛ از زندگی... این داستان واقعی مرا را متاثر، متحیر و آشفته کرد. از خداوند بابت نعمت تولد و آزادی

- بیشتر
علی رستمی
۱۳۹۷/۰۹/۲۳

این کتاب داستان بسیار تلخی داره که زندگی سخت تو کره شمالی را روایت میکنه خیلی جاهاش بغض گلو ادمو میگیره خیلی جاهاش از صمیم قلب شکر میکنی خیلی جاها تاسف میخوری ولی هیچ جایی نمیخندی اینو مطمئنم واقعا ارز

- بیشتر
saman sam
۱۳۹۷/۱۰/۱۳

این کتاب من رو میخکوب کرد و فهمیدم چقدر چیزهای ساده که ازشون استفاده میکنیم و باعث راحتی ما میشن رو نمبینیم!!!خارج از تصوراتم بود رنج و بدبختی این کتاب 😔😔😔

zakariya arefi
۱۳۹۹/۰۱/۲۵

سلام. داستان کتاب جالبه و ارزش خوندن داره ولی وسط سیر داستان توضیحاتی داره که تخصصی هستند و بعضی از قسمت‌ها هم زیادی به جزئیات پرداخته شده و خسته کننده میشه. تعریف و تمجید از آمریکا و هم پیمانانش مبالغه

- بیشتر
Sayo
۱۳۹۹/۱۰/۲۳

کتاب اصلا بی طرفانه نیس؛همه دیگه میدونن کره شمالی چه قوانین وحشت ناکی داره اما تو این کتاب انگار هدف تطهیر آمریکا بوده. نویسنده تمام تلاششو کرده که بگه دشمنی آمریکا با کره شمالی توهمه🙄

fatemeh rokni
۱۳۹۷/۱۰/۱۴

فکر کنم دروغ بودن قسمت هایی از این داستان رو ما متوجه شدیم خیلی وقتها قسمتهایی از داستان ها مستند ها تحت تاثیر قدرت ها برای تاثیر گذاشتن رو مردم تحریف شده و دورغ هستند و این پدیده ای جدید نیست

- بیشتر
شیوا
۱۳۹۷/۰۹/۲۰

من هفتاد درصده کتابو خوندم چون به شدت راجع به کره شمالی کنجکاو بودم ... بسیااااار کتاب تلخ و غمگینی هست😢😭😖 اگر ظرفیت روحی بالایی دارید بخونید وگرنه مثل من نصفه رها میکنید.

Néguine🕊
۱۳۹۸/۰۸/۲۸

لطفا این کتاب رو این هفته رایگان کنید. من این کتاب رو به زبان انگلیسی در اپلیکیشن any books خوندم. و خیلی مشتاقم اینبار به پارسی بخونم ..

زنده ماندن مأموریتی دشوار بود
azar
او گفت کیم جونگ ایل از هیتلر بدتر است. شین گفت درحالی‌که هیتلر به دشمنانش حمله کرد، کیم در جاهایی مثل اردوگاه ۱۴ از مردم خودش تا سرحد مرگ کار می‌کشید. او که توجه جمع را جلب کرده بود، خودش را حیوانی درنده معرفی کرد که در اردوگاه تربیت شده بود تا خبرچینی خانواده و دوستانش را بکند، بدون هیچ احساس پشیمانی و افسوسی. او گفت «تنها چیزی که من یاد گرفتم این بود که برای بقای خودم باید دیگران رو شکار کنم.» شین روبه‌روی جمعیت اعتراف کرد که وقتی معلمش همکلاسی شش‌ساله‌اش را به خاطر داشتن پنج دانه‌ی ذرت در جیبش «تا حدِ مرگ کتک زد» او زیاد به آن مسئله اهمیت نداد. او گفت «من در مورد همدردی یا ناراحتی چیزی نمی‌دونستم. از لحظه‌ی تولد ما رو طوری آموزش دادن که احساسات انسانی عادی رو نداشتیم. حالا که بیرونم، دارم یاد می‌گیرم که احساساتی باشم. یاد گرفتم که گریه کنم. دارم احساس می‌کنم که به انسان تبدیل می‌شم.»
z.gh
معلمان و نگهبانان به او آموخته بودند باور کند هربار که کتک می‌خورد، سزاوارش است چون تبار خائنی دارد که از والدینش به ارث برده است. موضوع مرگ دختربچه هم از این قاعده مستثنا نبود. شین فکر می‌کرد مجازات او منصفانه و عادلانه بوده است و هیچ‌گاه به خاطر کشتن آن دختر، از دست معلمش عصبانی نشد. او باور داشت که همکلاسی‌هایش هم همین احساس را داشتند. روز بعد در مدرسه، هیچ اشاره‌ای به آن کتک‌کاری نشد. هیچ‌چیز در کلاس تغییر نکرد و تا آن‌جا که شین خبر داشت، معلم را به خاطر اعمالش مجازات نکردند.
عمو گفت «بچه، تو روزهای زیادی برای زندگی داری، می‌گن خورشید حتا به سوراخ‌موش هم می‌تابه.»
z.gh
«تنها ماند، خیلی‌خیلی تنها، در جهانی بدون خدا و بدون انسان. بدون عشق یا بخشش.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
یک نفر، اگر ساکت نماند، می‌تواند به آزاد کردن ده‌ها هزار نفری که در اردوگاه‌های کار کره‌ی شمالی باقی مانده‌اند کمک کند
z.gh
شین برای اولین‌بار در سن ده‌سالگی وارد معدن زغال‌سنگ شد. او و پنج نفر از همکلاسی‌هایش (سه پسر و سه دختر، از جمله همسایه‌اش مون سونگ سیم) با پای پیاده از راهرویی با شیب تند پایین می‌رفتند و به معدن می‌رسیدند. کار آن‌ها این بود که واگن‌های دوتُنی معدن را پُر کنند و آن را روی ریل باریکی که در سربالایی بود، هُل دهند و به سکو برسانند. سهمیه‌ی کار آن‌ها این بود که چهار واگن را بالا ببرند. تمام صبح صرف دو واگن اول می‌شد، بعد از ناهاری که آرد ذرت و کلم نمک‌سودشده بود، کودکان خسته با لباس‌ها و صورت‌های پوشیده از گرده‌ی زغال‌سنگ، در تاریکی قیرگون معدن با شمع‌هایی در دست به سمت رگه‌ی زغال‌سنگ برمی‌گشتند.
Fatemeh Karimian
مردم کره‌ی جنوبی خواهان اتحاد دوباره با کره‌ی شمالی هستند اما آن را فوراً نمی‌خواهند، بسیاری از آن‌ها نمی‌خواهند که این اتفاق در طول عمرشان بیفتد، بیشتر به این دلیل که هزینه‌ی آن به شکل غیرقابل‌قبولی بالا خواهد بود. شین و بسیاری دیگر از پناهندگان اهل کره‌ی شمالی با توجیهه‌های مهمی از این مسئله شکایت می‌کنند که مردم کره‌ی جنوبی آن‌ها را ساده‌لوح‌های کم‌سوادی می‌بینند که نمی‌دانند چه‌طور صحبت کنند، بد لباس می‌پوشند و کشورشان بیشتر از آن‌چه می‌ارزد، دردسر دارد. شواهد زیادی وجود دارد که جامعه‌ی کره‌ی جنوبی تطبیق پیدا کردن را برای پناه‌جویان دشوارتر می‌کند. نرخ بی‌کاری اهالی کره‌ی شمالی در کره‌ی جنوبی چهار برابرِ میانگین ملی است، درحالی‌که نرخ خودکشی آن‌ها بیش از دو و نیم برابر شهروندان کره‌ی جنوبی است.
z.gh
در اردوگاه ۱۴ که زندانی برای دشمنان سیاسی کره‌ی شمالی است، تجمع بیش از دو نفر ممنوع است مگر مواقع اعدام. همه باید در این مراسم شرکت کنند. در اردوگاه کار اجباری از اعدام در ملأعام و ترس حاصل از آن برای درس عبرت استفاده می‌شد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
قبل از آن، هیچ‌کدام از کسانی که در یک اردوگاه زندانیان سیاسی به دنیا آمده بودند، موفق به فرار نشده بودند. طبق شواهد موجود، هنوز هم شین تنها کسی است که این کار را انجام داده است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
شین با تحریک مخاطبانش، مهاجران کره‌ای و فرزندان‌شان که در امریکا بزرگ شده بودند، سخنرانی‌اش را شروع کرد. او گفت کیم جونگ ایل از هیتلر بدتر است. شین گفت درحالی‌که هیتلر به دشمنانش حمله کرد، کیم در جاهایی مثل اردوگاه ۱۴ از مردم خودش تا سرحد مرگ کار می‌کشید. او که توجه جمع را جلب کرده بود، خودش را حیوانی درنده معرفی کرد که در اردوگاه تربیت شده بود تا خبرچینی خانواده و دوستانش را بکند، بدون هیچ احساس پشیمانی و افسوسی. او گفت «تنها چیزی که من یاد گرفتم این بود که برای بقای خودم باید دیگران رو شکار کنم.»
Shadi
در گیلجو مانند سایر نقاط کره‌ی شمالی شین عکس‌های کیم جونگ ایل و کیم ایل سونگ را در همه‌جا ــ در ایستگاه‌های قطار، میادین شهر و خانه‌هایی که گاهی دزدکی واردشان می‌شد ــ دید. اما هیچ‌کس، حتا ولگردها و نوجوانان بی‌خانمان جرئت نقد یا مسخره کردن رهبران‌شان را نداشتند. یافته‌های نظرسنجی‌های اخیر از پناه‌جویان حاکی از این است که این ترسی بسیار شدید و تقریباً همه‌گیر است.
«بقا دستاوردی بود که فقط از طریق اجتماع به دست می‌آمد و نه حادثه‌ای فردی.
Samadi
پیش از هر چیز دیگری شین یاد گرفت که با سخن‌چینی کردن از آن‌ها، دوام بیاورد. عشق، بخشش و خانواده لغاتی بی‌معنا بودند. خدا ناپدید نشد یا نمُرد. شین هیچ‌گاه در مورد او چیزی نشنیده بود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«چیزهایی که من از سر گذروندم فقط مال من بودن، من اعتقاد دارم فهم این‌که در مورد چه‌چیزی صحبت می‌کنم برای اکثر مردم تقریباً غیرممکنه.»
ع.الف
آزادی در ذهن شین، کلمه‌ای مترادف با گوشت بریان بود.
ع.الف
تبلیغات حکومت خلاقانه است: قحطی را تحت‌پوشش «تحمل سختی» به مردم تحویل می‌دادند، تلاشی میهن‌پرستانه که از طریق آن مردم کره‌ی شمالی تشویق می‌شدند از شعار الهام‌بخش «بیایید در روز دو وعده غذا بخوریم» پیروی کنند.
ع.الف
در هر جای کره‌ی شمالی یونیفُرم وجود دارد، کره‌ی شمالی نظامی‌مآب‌ترین جامعه‌ی جهان است. احضار به خدمت تقریباً شامل همه می‌شود. مردها ده سال خدمت می‌کنند و زن‌ها هفت سال. با بیش از یک میلیون نیروی در حال خدمت حدود پنج درصد جمعیت کشور، یونیفُرم‌پوش است، این رقم در امریکا نیم‌درصد است.
dosbsks
در دوره‌ی راهنمایی به شین آموختند که صاف بایستد، به معلم‌هایش تعظیم کند و هیچ‌گاه چشمش به چشم‌های آن‌ها نیفتد. در آغاز مدرسه، یک یونیفُرم سیاه به او داده شد؛ شلوار، پیراهن، زیرپیراهنی و یک جفت کفش. هر دو سال یک‌بار یونیفُرمی جدید می‌دادند، اگرچه یونیفُرم‌ها در عرض یک یا دو ماه پاره و مندرس می‌شدند.
برادرش یک غریبه بود. در اردوگاه، کودکان غیرقابل‌اعتماد و سوءاستفاده‌گر بودند. پیش از هر چیز دیگری شین یاد گرفت که با سخن‌چینی کردن از آن‌ها، دوام بیاورد. عشق، بخشش و خانواده لغاتی بی‌معنا بودند. خدا ناپدید نشد یا نمُرد. شین هیچ‌گاه در مورد او چیزی نشنیده بود.
book worm...

حجم

۳۲۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

حجم

۳۲۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

قیمت:
۵۱,۰۰۰
۲۵,۵۰۰
۵۰%
تومان