کتاب سرخ سفید
معرفی کتاب سرخ سفید
سرخِ سفید» سومین رمانِ مهدی یزدانیخُرّم (۱۳۵۸) نویسنده و منتقد ادبی معاصر است. داستانی با حال و هوای انقلاب که از همین چند سال پیش و از خیابان معروف ۱۶ آذر آغاز میشود و خواننده را با خود به زمستان سال ۱۳۵۸ میبرد. چندین داستان و روایت با موضوع انقلاب در این بازه زمانی اتفاق میافتند که باهم ارتباط پیدا میکنند. از آثار دیگر مهدی یزدانیخرم، میتوان «به گزارش اداره هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» و «من منچستر یونایند را دوست دارم» اشاره کرد.
رزمیکار سیوسه سالهای برای تبدیل کمربند قهوهایاش به سیاه دان یک قرار است با پانزده مبارز درمبارزهای یک دقیقهای شرکت کند. وسط این مبارزات و در بحبوحه کمرگیری و لگدها و ضربهها، قصه آدمها هم روایت میشود که نقطه عطف زندگیشان دی ماه۱۳۵۸ است. رمان اینگونه نقش می بندد و پیش میرود تا در هر مبارزهای قصهای تعریف شود. قصه کشیش یونانی آزادیخواه در برف و سرمای آن سال، قصه بازیکن بلاتکلیف باشگاه تاج تهران، قصه فروشنده کتابی که عاشق یک پزشک متخصص زنان ممنوع الکار شده و داستانهای و خردهروایتهایی که نقطه پیوندشان مبارزات رزمی کار جوان است. شخصیتهای زیادی در این اثر وجود دارند؛ از جنازه امیرعباس هویدا گرفته تا استخوانهای رضاخان و شخصیتهای بسیار دیگر.
نقطه قوت این داستانها بکربودن قصه آدمهایش و جسارت و خلاقیت نویسنده است. انقلاب اگرچه ذاتا تحولی بنیادی در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، در داستان «سرخ سفید» به تمام آدمهای جامعه از هر طبقه و سنی، مرده و زنده، سرایت میکند تا جایی که شخصیت، ذات و منش آنها را تغییر میدهد. فرقی نمیکند جسد استالین و استخوان رضاخان باشند یا یک آدم معمولی در خیابان.
حجم
۳۵۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۶ صفحه
حجم
۳۵۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۶ صفحه
نظرات کاربران
کتاب برای من کمی کند شروع اما به سرعت جذبم کرد، خرده داستانهایی که در میانهی قصهی اصلی کتاب روایت میشوند فوق العادهاند فوقالعاده! و چه قلم روان و جذابی دارد نویسنده. بخوانید و لذت ببرید از این همه اتفاق که
این کتاب داستان آدم های دی ماه برفی سال پنجاه و هشته. آدم هایی که داستانشون به داستان مبارزه یه رزمی کار در دهه نود برای گرفتن کمربند مشکی گره میخوره. کتاب داستان پردازی های متنوع و جذابی داره که
کتاب پر از خرده داستان هایی با جزییات کامل درهم تنیده است که با هوشمندی به هم مرتبط هستند. سبک روایت عالی هم داره و واقعا تبحر نویسنده در نگارش هویداست، انتخاب مبارزهای رزمی و توصیفاتش هم خیلی خوبه. اما
داستانی پر کشش و پر از شخصیت از ما آدم معمولی های جامعه، که چرخ زندگی رو هرجوری هست کج دار مریز هل میدیم جلو و یادآوری اینکه اقدامات پدران و مادران ما در بحبوحه انقلاب تاثیر آنچنانی روی زندگی
داستان مبارزه کیوکوشین کای سی و دو-سه ساله ایست با 15 حریف برای کسب کمربند مشکی در باشگاهی در خیابان پانزده آذر.البته کیوکوشین کای تنها نقطه ایست در داستان برای شروع روایت یک روز از زندگی تعداد زیادی شخصیت در
فوق العاده،پر از داستانهای پر کشش که به زیبایی کنار هم چیده شدن
کتاب پر از داستان ها و خرده روایت هایی از آدم هایی ست که نقطه عطفی از زندگی شان در یک مقطع ثابت در تاریخ ایران ( دی ماه ۱۳۵۸ خورشیدی ) بازگو میشود و به نوعی با داستان و
هنر نویسندگی وهنر ادستان پردازی عالی است ولی کتاب خیلی طولانی بود ونتیجه خاصی هم نداشت.
مهدی یزدانی خرّم یک صاحب سبک در رمان نویسی است خواندن کارهای وی اوّل شما را درگیر روایت میکند و بعد تبدیل به آموزش میشود. هم آموزش رمان نویسی و هم آموزش نگارش سرخ سفید رو بعد از خونخورده خوندم بسیار
داستانهای جالبی داشت ولی چون آخرش خودم گنگ شدم نمیدونم پیشنهادش کنم واسه خوندن یا نه .یکم بعضی جاهاش حوصله سر بره بعضی جاهاش جذاب .کلا کتاب پنجاه پنجاهیه یه وقت میخای بندازیش کنار یه وقت میخای هی بخونی تا