دانلود و خرید کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم مهدی یزدانی خرم
تصویر جلد کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم

کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم

معرفی کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم

«من منچستریونایتد را دوست دارم» دومین رمان مهدی یزدانی‌خرم (۱۳۵۸) پس از «به گزارش اداره ی هواشناسی، فردا خورشید لعنتی...» است که برنده جایزه ادبی هفت اقلیم و به زبان‌های مختلف انگلیسی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است. «مهدی یزدانی‌خرم» نویسنده، دبیر ادبیات هفته‌نامه «آسمان»، عضو شورای دبیران مجله «تجربه»، دبیر ادبیات مجله «مهرنامه» و مسئول انتخاب داستان‌های ایرانی «نشر چشمه» است. «من منچستریونایتد را دوست دارم» با بیش از ۱۰۰ شخصیت و در سال‌های اول دهه هشتاد آغاز می‌شود و در دهه‌های بیست و سی ادامه می‌یابد. دانشجوی تاریخی که دچار سرطان است در خیابان‌های پاییزی سال ۸۳ زیر باران سرگردان است. دانای کل که روایتگر ماجرا است وارد ذهن او شده و رفته رفته خواننده را به گذشته می‌برد و پیش روی متفقین و ایران اشغال شده می‌گذارد. این روند ادامه پیدا می‌کند. نویسنده تهران دهه بیست و سی را به تصویر می‌کشد که آدم‌ها از غریبه و آشنا می‌خواهند برای تهران تکلیف روشن کنند، احزاب، متفقین، مهاجرین، شاعران و روشنفکران و... یزدانی خرم در این پازل هزارتکه سعی دارد فضای سیاسی و تاریخی ایران را در آن سال‌ها به تصویر بکشد و آن را به دهه هشتاد پیوند بزند. فضای داستان پر از خیانت و خشونت است. نویسنده، تهران و ایران قدیم را این‌گونه می‌بیند. حتی در بسیاری جاها، تنها ارتباط بین شخصیت‌هایش مرگ است و یا چیزی که به آن ربط دارد. تمام شخصیت‌های مرد یا آدم‌کشند یا قصد آدم‌کشی دارند. تاکید بر خون از ابتدای رمان، با سرطان خون دانشجوی تاریخ شروع می‌شود و به سرطان دانشجوی دهه سی می‌رسد و در جاهای دیگر به شکل‌های مختلف به خون و وراثت اشاره دارد؛ گرگ و سگ خونخوار، آنالیز خون توسط روح خبیث خالدار و... شاید این‌همه تاکید بر خون، اشاره‌ای هم به وضعیت جامعه‌ی کنونی داشته باشد و وراثت مد نظر یزدانی خرم همان تداوم اتفاق‌های دهه‌ سی در دهه‌ هشتاد است. یزدانی خرم با این اثر ابتذال را به تصویرکشیده و به تاریخ حمله کرده است. مهدی یزدانی‌خرم با توانایی خود در استفاده از تکنیک‌های روایی درست، همچون بردن رمان در شیوه‌ی روایتِ گفتن (Telling) که بهترین روش برای کنارهم آوردن اتفاقات زیاد است، به خوبی توانسته به لحاظ ادبی رمانی درجه یک بنویسد.
farez
۱۳۹۹/۰۷/۲۱

مرگ...مرگ...و باز هم مرگ.... انگار که یزدانی خرم ایدئولوژی دیگری برای زندگی نداره. هم در این کتاب و هم در خون خورده فقط روی شیوه ی مردن آدمها پافشاری میکنه. و تنها ربط شخصیتها که انگار تو یک استادیوم جمع

- بیشتر
احسان
۱۳۹۷/۰۷/۱۷

داستان به سبکی نوشته شده که پیش از این من ندیده بودم و شامل خرده روایتهاییه که پیاپی می ایند و میروند و شخصیتهایی که مهمانند و نیامده داستان را ترک میکنند. چیزی که داستان رو جلو میبره و هنر

- بیشتر
Dentist
۱۳۹۸/۰۳/۲۵

این کتاب به سبک کاملا متفاوتی نوشته شده. داستان‌های متوالی و تو‌در‌تو درمورد افراد مختلف که ممکنه درمورد هر شخصیت و حادثه‌ی کتاب فقط چند خط نوشته شده باشه و درنهایت آدم‌ها و حوادث متفاوتی به‌طور زنجیروار به هم مرتبط

- بیشتر
نيکان
۱۳۹۹/۰۷/۳۰

حتی اگر منچستری هم باشید نباید روی این قضیه کتاب رو بخرید. اصلا ربطی به فوتبال نداره. نکته جالب کتاب اینه که هیچکدام از شخصیتها اسم ندارن. همشون رو با شغلشون یا یک ویژگی ظاهریشون میشناسیم. شیوه ی بیان جذاب

- بیشتر
Mohadese
۱۳۹۹/۰۴/۱۰

رمانی تاریخی که از شهریور1330 تا مرداد 1332 را روایت می‌کند. از اشغال ایران به دست متفقین تا سقوط دولت دکتر مصدق. رمان شخصیت محور نیست، کاراکترهایش مثل دومینو هستند، همینکه کسی از کنار دیگری عبور کند داستان اولی تمام و

- بیشتر
Emma
۱۴۰۱/۱۲/۱۴

من عاشق ذهن مریض این نویسنده ام 😃

یحیی
۱۳۹۹/۰۲/۰۹

به نظر من شما با خواندن این داستان خسته نمیشید البته کتابهای بعدی نویسنده خیلی پخته تر و جذاب تر است من با اون قسمتی که یکی از شخصیتها تو نیرو اس اس نازی مترجم عربی شده بود خیلی جذاب

- بیشتر
Ali_KamalipouR
۱۳۹۸/۰۹/۲۳

خوب بود ،داستان میگه رمان اونم کلی و تاریخی ،بعضی جاها خوندش سخت میشه و کسل کننده .البته من خون خورده رو بیشتر دوست دارم اونم به دلایل خودم .

Ailin_y
۱۴۰۰/۰۷/۱۴

این کتاب تشکیل شده از خرده روایت های متعدد که به نحوی به هم ارتباط دارند، مشکل این کتاب از نظر من نداشتن فصل بندیه و تفکیک نشدن روایت هاست، انگار یه نفر نفس بگیره و بدون وقفه 5 ساعت

- بیشتر
جودی ابوت
۱۳۹۹/۱۲/۱۲

رد پای خون و مرگ در همه جای داستان هست ! حتی بیشتر از رمان " خون خورده " به سختی تونستم این رمان رو تموم کنم .طنز تلخش رو دوست داشتم اما سبک و فرم خاصی داشت که مورد

- بیشتر
خوبی مُردن این است که می‌توانی حالِ دیگران را بدجوری بگیری
محسن سفیدگر
دانشجو مستأصل سرش را چرخانده سمت پیشخان که رویش با رنگ سفید براقی دو فرشتهٔ بازیگوش کشیده شده بوده که اولی به دومی می‌خندیده و دومی هالهٔ طلایی دور سرش را لمس می‌کرده و چشمانش پر از اشک بوده.
neginyp
آخرهای زمستان سال ۱۳۳۱، توی تهران‌ِ سرد، آدم کشتن امر روزانه‌ای بوده که اتفاق می‌افتاده. توی شهر تهران آن‌قدر جنازه این گوشه و آن گوشه پیدا می‌شده و آن‌قدر اوضاع خرتوخر بوده که حتا جسد آدم‌های معروف هم زیاد کسی را حیرت‌زده نمی‌کرده. توی تهران، زمستان، آخرهای زمستان ۱۳۳۱، عدهٔ زیادی با کشتن عدهٔ زیاد دیگری نان می‌خورده‌اند
مهدی
خوبی مُردن این است که می‌توانی حالِ دیگران را بدجوری بگیری. بشاشی به اعصاب‌شان. وقتی برای رفتن به مهمانی بعدازظهر جمعه با لباس‌های شیک‌وپیک پشت سر ماشینِ جلویی توی اتوبان وسط ترافیک گیر افتاده‌اند، عکس را می‌بینند و جوان ناکام با چشم‌های وق‌زده و موهای بلندِ توی عکس گه می‌زند به شب‌شان...
Hrays
خوبی مُردن این است که می‌توانی حالِ دیگران را بدجوری بگیری. بشاشی به اعصاب‌شان.
mahii
حتا دانای کل این متن هم دقیق نمی‌داند چرا این زوج بی‌آزار و خوشبخت به هتل نرسیده‌اند و جنازهٔ سلاخی‌شده‌شان توی قبرستان ارمنی‌ها و لای تابوت‌های تازه‌رنده‌شده‌ای پیدا شده که پشت ساختمان مرکزی قبرستان انبار شده بوده‌اند. دانای کل تمام مسیر حرکت آن‌ها را در زمستان سال ۱۳۳۱ تهران تعقیب کرده و چیزی گیرش نیامده.
مهدی
می‌دونی، سختی مردن فقط اولشه، وگرنه بقیه‌ش که مثلِ بیرون دادن دود از حلقِ می‌مونه.
Roujan Abdoli
و زن جوان همان جا از حال رفته. جاهل که شوکه شده بوده چشم چرخانده بلکه تنابنده‌ای آن دوروبر پیدا کند که زن باشد و مرد نباشد، که دست زدن به زن نامحرم گناه کبیره است و روز هزار سال دستش به حرف خواهد آمد و می‌گوید آن‌چه او کرده و او می‌ماند و مار غاشیه و اژدهای صدسر.
مهدی

حجم

۱۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان