دانلود و خرید کتاب سایه های شب امیل زولا ترجمه علی اکبر معصوم بیگی
تصویر جلد کتاب سایه های شب

کتاب سایه های شب

معرفی کتاب سایه های شب

«امیل زولا» نویسنده‌ی فرانسوی و یکی از ستون های اصلی مکتب ناتورالیسم است. جهانی که زولا در رمان‌هایش ترسیم می‌کند سراسر از شر است. پر شده از قضاوت و سقوط انسان‌ها و یا حتی یک دوره‌ی تاریخی. به همین دلیل می‌توان امیل زولا را یک نویسنده‌‌ با دید انسان‌گرایانه دانست که شخصیت‌های داستانش درگیر زندگی صنعتی شده‌اند. او یک روزنامه‌نویس بود و اولین تجربه‌ی نویسندگی خود را با رمان «تزر راکن» آغاز کرد که بسیار هم در آن درخشید. زولا خالق مجموعه‌ی ارزشمند «روگن ماکار» است، خانواده‌ای پرحاشیه‌ که نویسنده بر اساس شخصیت‌های مختلفش ۲۰ رمان نوشته است. رمان پیش رو هفدهمین کتاب،‌ از این مجموعه است. «سایه‌های شب» (دیو درون) داستان یک لکوموتیو‌ران است، قصه‌ی کارمند راه‌آهنی که در جنون زندگی می‌کند. او غرایز حیوانی‌اش را بیشتر از گذشته بر خود مسلط می‌بیند و خودش را در تسخیر دیو درونش می‌داند. از آن جهت می‌تواند شگفت‌انگیز باشد که زولا به شکلی آشکار درگیر با تکه‌هایی از جامعه است و فساد دستگاه‌های قضایی و جامعه‌ی فرانسه را به تصویر می‌کشد.
معرفی نویسنده
عکس امیل زولا
امیل زولا

امیل زولا رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی است که او را می‌توان از شناخته‌شده‌ترین نمایندگان مکتب ادبی ناتورالیسم و مهم‌ترین عوامل گسترش تئاتر ناتورالیستی دانست. او در زمره‌ی نویسندگان مطرح فرانسوی جای دارد که کتاب‌هایش در سطح جهان ترجمه و چاپ شده، مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و بارها در سینما و تلویزیون مورد اقتباس واقع شده است.

زرا
۱۳۹۹/۰۳/۲۵

خیلی وقته این کتاب رو خوندم اما هنوز یاد شخصیت‌های داستان می‌افتم و پرت می‌شم توی داستانشون. انگار این داستان جزئی از من شده. این هنر نویسندست.

rana
۱۳۹۷/۰۷/۱۸

کتابی فوق العاده و نفس گیر!

baktash99
۱۴۰۰/۱۱/۱۶

جدا از داستان کم نظیری که داشت حقیقتا مترجم کولاک کرده بود‌.

yazdaan
۱۴۰۰/۰۸/۱۶

هرچی فکر کردم چه متنی در وصف این کتاب باید نوشت چیزی به ذهنم نرسید فقط میتونم بگم "امیل زولا را باید پرستید" نبوغ، وسعت اندیشه؛قدرت داستان پردازی ، در جای جای این کتاب به چشم میخورد.

کافه کتاب
۱۴۰۱/۰۸/۰۹

اگر به سینمای نوار علاقه دارید حتما این کتاب رو بخوانید 👌

wilhelmina
۱۳۹۹/۰۹/۲۹

این کتاب یکی از مجموعه بیست جلدی روگن ماکار امیل زولا هست و یکی از آثار کلاسیک بسیار ارزشمند، از خوندنش پشیمون نمیشید پیشنهاد میکنم ژرمینال و آسوموار و نانا و فتح پلاسان رو هم بخونید که از همین مجموعه

- بیشتر
کاربر ۵۴۸۷۴۳۱
۱۴۰۲/۱۲/۱۱

جذاب بود و درگیر کننده.

Reza Permon
۱۴۰۱/۰۵/۱۶

یکی از شاهکار های امیل زولا با ترجمه‌ی استادانه‌ی علی‌اکبر معصوم‌بیگی که لذت خواندن این اثر ناب رو صدچندان کرده

AS4438
۱۴۰۰/۱۰/۲۰

یکی از بی نظیرترین شاهکارها، باید تا آخر وبا حوصله خوانده شود، مطالب جالبی درمتن کتاب آمده که یقینن اندیشه های نویسنده است، عالی بود.

کاربر ۱۷۹۹۲۰۲
۱۳۹۹/۰۷/۰۹

کاش زودتر از اینها میخوندمش واقعا زیبا بود

دست به کارهایی می‌زنی که هیچ وقت باور نداری که بتوانی.
مانی
وقتی غصه‌ای داری که خیلی بزرگ است دیگر جایی برای هیچ غم دیگر باقی نمی‌ماند.
مانی
آیا کسی در نتیجهٔ استدلال دست به قتل می‌زند؟ نه، آدم‌ها فقط وقتی می‌کشند که به تأثیر خون و اعصاب خود برانگیخته می‌شوند و آن هم میراث پیکارهای کهن برای بقا و لذتِ قوی بودن است
مژگان
آدم بیشتر وقت‌ها برای رسیدن به خوشی و لذت دست به کارهای شریرانه می‌زند اما به خوشبختی نزدیک نمی‌شود.
مانی
مردمی از همه جا، بی‌اعتنا به این که با عبور خود ممکن است چه چیزی را بکشند و نابود کنند، که وقتی با شتاب معلوم نیست به کدام جهنم‌دره می‌روند ذره‌ای به هیچ چیز اهمیت نمی‌دهند!
مانی
عاقل هرگز دست به قتل نمی‌زند مگر این که غریزه و میل به حمله بردن، جَستن بر سر شکار، گرسنگی یا شور دریدن گوشتِ تنِ شکار در میان باشد. اگر وجدان چیزی نبود جز عقایدی که از راهِ وراثتِ طولانی عدالت‌خواهی به آدمی انتقال یافته بود، خب، آن‌وقت چه؟
مژگان
اگر وجدان چیزی نبود جز عقایدی که از راهِ وراثتِ طولانی عدالت‌خواهی به آدمی انتقال یافته بود، خب، آن‌وقت چه؟
مانی
ممکن است آدم از مردم نومید شود ولی نباید از خودش نومید شود. در این صورت خودش را می‌کشد.
AS4438
حقیقت این بود که هانری تازگی‌ها به امید دلربایی گاه‌گاهی دنبال سورین افتاده بود. همین که روبو و ژاک به درِ خانه رسیدند روبو بر سر زنش داد کشید که: ــ برای چی این یارو باز آمده بود این‌جا؟ تو که می‌دانی من از این مرتیکه هیچ خوشم نمی‌آید! ــ اما آخر فقط برای الگوی سوزن دوزی آمده بود، عزیزم. ــ سوزن‌دوزی! من معنی این سوزن‌دوزی را بهش می‌فهمانم! خیال می‌کنی من این‌قدر خِنگم که نمی‌فهمم این یارو دارد این‌جا موس موس می‌کند؟ دارم بهت می‌گویم که فقط مواظب باش!
Mahdieh Janati
لوهاور هرگز هیچ‌گونه بدگمانی و نگرانی نداشت، اما در پاریس فکر همه‌گونه خطر، فریب و نابکاری به سرش می‌افتاد؛ خون به سر و مشت‌هایش هجوم می‌آورد، مشت‌های کارگر سابقی که هنگام هُل دادن چرخ باربری پنجه‌ها را گره می‌کرد. باردیگر به هیئت درنده‌ای درآمد که از قدرت خود آگاه نبود، می‌توانست در حالت خشمِ کور، زن را درهم بشکند. سِوِرین با همهٔ جوانی و سرخوشی خود در را باز کرد و به درون آمد. ــ من آمدم... لابد فکر کردی گُم شده‌ام. زن در بشاشت و طراوت بیست و پنج سالگی خود بلندبالا، باریک و بسیار نرم و نازک و با این همه پروار و کم‌استخوان می‌نمود. در نگاه اول با آن چهرهٔ کشیده و دهان بزرگ که با یک رج دندانِ زیبا می‌درخشید قشنگ می‌نمود. اما همچنان که نگاهش می‌کردی با جادو و غرابتِ چشم‌های آبی
غلام رضا حافظی

حجم

۴۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

حجم

۴۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

قیمت:
۲۱۸,۰۰۰
تومان