کتاب قلعه حیوانات
معرفی کتاب قلعه حیوانات
کتاب قلعه حیوانات یکی از آثار ماندگار و شاخص جورج اورول، نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی است که با ترجمهٔ محمد هاشمی و سعید هاشمی در انتشارات پر منتشر شده است.
درباره کتاب قلعه حیوانات
بهدستآوردن این رمان که در طول جنگ جهانی دوم نوشته شده و به طور غیرمستقیم به شرایط حاکم بر شوروی سابق اشاره دارد، به علت روابط خوب انگلیس و شوروی در آن زمان، موفق به دریافت مجوز نشد؛ ولی بالاخره در سال ۱۹۴۵ در انگلستان منتشر و در اواخر دهه ۱۹۵۰ به شهرت رسید.
حیوانات مزرعهٔ آقای جونز در اقدامی انقلابی او را از مزرعه بیرون میکنند و خود اداره آن را به دست میگیرند تا برابری و رفاه و آسایش را برای حیوانات مزرعه فراهم کنند. رهبری این جنبش را گروهی از خوکها به عهده میگیرند؛ اما طولی نمیکشد که آنها هم به رهبری خوکی به اسم «ناپلئون» شروع به بهرهکشی از حیوانات دیگر میکنند و مشکلات جدید به وجود میآید.
اورول با نگارش «قلعه حیوانات» از استبداد طبقهٔ حاکم شوروی بهسختی انتقاد نمود. او معتقد بود نظام شوروی به یک دیکتاتوری تبدیل شده است. در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه، نماد انقلاب کارگری بر ضد نظام سرمایهداری و سرنوشت آن است.
خواندن کتاب قلعه حیوانات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
درباره جورج اورول
اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج اورول در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری، بیهار در هند متولد شد. وی داستاننویس، روزنامهنگار، منتقدِ ادبی و شاعر انگلیسی بود که بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروشش رمان «مزرعه حیوانات» و رمان «۱۹۸۴» شناخته شد. هر دوی این کتابها به وضعیت حکومتهای دیکتاتوری میپردازند.
جرج اورول مدتی بهعنوان پلیس سلطنتی هند در برمه فعالیت میکرد. زندگی در هند و انگلیس سبب شد تا با فقر آشنا شود و این آشنایی، دیدگاهی جدید به او و کارهایش بخشید. اورول در دوران جوانی همیشه بهدنبال کسب تجربههای تازه بود به همین دلیل مدتی کنار فقرا، افراد بیخانمان و کارگرانِ فصلی لندن و پاریس زندگی کرد. او حتی مدتی در آشپزخانه یک هتل در بخش ظرفشویی کار میکرد. در همین زمان بود که تصمیم گرفت شروع به نوشتن تجربیات خودش از زندگی در فقر کند. کتابهای «آس و پاس در لندن» و «پاریس و دختر کشیش» حاصل همین تجربیات او هستند.
اورول در در دههٔ ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. او در همین زمان درگیر بیماری مزمن ریوی شد. بیماریای که برای او نتیجه جنگ بود. اورول پس از جنگ کتاب درود بر کاتالونیا را بر اساس دیدههای خود در اسپانیا نوشت.
زندگی او همواره درگیر اتفاقات جدید بود کمی بعد از بستریشدن جورج اورول در بیمارستان بهدلیل بیماری مزمن سل که از زمان جنگ با آن درگیر بود درهمان بیمارستانی که بستری شده بود با سونیا برونل ازدواج کرد. بسیاری از منتقدان معتقدند شخصیت سونیا الگوی اورول برای ساخت شخصیت جولیا در کتاب ۱۹۸۴ بوده است.
اورول عاشق کشیدن سیگار بود و حتی بعد از بیماری شدید ریهاش که نتیجه جنگ بود حاضر نشد سیگار را ترک کند و به همیندلیل در بیمارستان بستری شد و هفت ماه پس از چاپ کتاب «۱۹۸۴»، در ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ از دنیا رفت.
برخی از آثار جورج اورول عبارتاند از:
(۱۹۳۴) روزهای برمه/ (۱۹۳۵) دختر کشیش/ (۱۹۳۶) به آسپیدیستراها رسیدگی کن (پول و دیگر هیچ)/ (۱۹۳۹) هوای تازه (گریز)/ (۱۹۴۵) قلعه حیوانات/ (۱۹۴۹) ۱۹۸۴/ (۱۹۳۳)/ آس و پاسها در پاریس و لندن/ (۱۹۳۷) جاده بهسوی اسکله ویگان/ (۱۹۳۸) درود بر کاتالونیا.
بخشی از کتاب قلعه حیوانات
«بنجامین پیرترین و بداخلاقترین حیوان آن مزرعه بود که کم حرف میزد و اکثر حرفهایش هم تلخ و پر از کنایه بود، مثلاً میگفت: خدا به من دُم داده که مگسها را بپرانم ولی ای کاش نه دُمی داشتم و نه مگسی بود. بین تمام حیوانات مزرعه فقط او بود که هرگز نمیخندید و اگر علتش را میپرسیدند، میگفت: «چیز خندهداری نیست!» ولی بدون اینکه نشان دهد، به باکسر احترامی خاص میگذاشت. هر دوی آنها یکشنبهها را بدون حرف زدن در چمنزار پشت باغ میوه، وقتشان را به چرا میگذراندند.
بعد از آنها، دو اسب دیگر و یک دسته جوجهمرغابی که مادرشان را تازه از دست داده بودند وارد شدند. آنها جیرجیرکنان و به دنبال هم هر طرف در پی جایی بودند که زیر پا لگدمال نشوند.
کلوور با دو پایش برای آنان چیزی مانند حصار ساخت و آنها میان پای او جا گرفتند و فوراً به خوابی عمیق فرو رفتند. در آخرین لحظات هم، مالی، مادیان خلوچلِ سفید قشنگی که دُرشکهٔ تکاسبهٔ آقای جونز را میکشید، با ناز و ادا در حالیکه حبهقندی رو میخورد وارد شد و در مکانی تقریباً جلو نشست و با این فکر که به روبان قرمزی که به یال سفید زیبایش بافته شده بود نگاه شود مشغول بازی با آن شد. سپس گربه آمد و همانند همیشه برای پیدا کردن جای گرم، به دور و بر نگاهی انداخت و سرانجام خودش را با فشار میان باکسر و کلوور جا داد و همانجا لَمیده و فوراً مشغول به خُرخُر شد و حتی کلمهای هم از سخنرانی میجر را نشنید.
به جز موزز، زاغ اهلی که روی شاخه درخت پشت در خوابیده بود، همه حیوانات حاضر شده بودند. وقتی میجر متوجه شد که همه مستقر و منتظرند، سینه را صاف کرد و چنین شروع کرد:
«دوستان، شما راجع به خواب عجیبی که در شب قبل دیدهام چیزهایی شنیدهاید. در مورد خوابم بعداً صحبت میکنم. در حال حاضر مطلب دیگری را میخواهم بگویم. دوستان فکر نمیکنم که من بیش از چند ماهی باشد که بین شما هستم ولی احساس میکنم وظیفه دارم تجربههایی که در این مدت بدست آوردهام را در اختیارتان بگذارم. عمر من طولانی بوده و در این مدت، داخل طویله فرصت زیادی برای تفکر داشتهام و فکر میکنم به اندازه هر حیوان زندهای که به ماهیت زندگی در دنیا پی برده، آشنایی دارم. در همین زمینه است که میخواستم با شما صحبت کنم.
دوستان! ماهیت این زندگی از چه قرار است؟ باید بگویم که زندگی ما بسیار کوتاه و پرزحمت و نکبتبار است. به این دنیا میآییم، چیزی به جز قوتلایموت نداریم و از بینمان آنهایی که قادر به کار هستند، تا آخرین لحظهٔ عمر به کار گمارده شده و به محض اینکه از حیص انتفاع بیافتیم، بدون کوچکترین رحمی قربانی میشویم. هیچ کدام از حیوانات در انگلستان مزهٔ خوشبختی و فراغت و آسودگی را از یک سالگی به بالا نچشیدهاند. هیچ حیوانی در انگلستان آزادی ندارد و زندگی حیوانات همراه با فقر و بردگی است. این یک حقیقت غیرقابلانکار است. آیا چنین شرایطی در نظام طبیعت لازم است؟ آیا این به این خاطر است که این سرزمین شرایط خوبی ندارد و به قدری فقیر است که نمیتواند به ساکنینش زندگی مرفه و خوبی را بدهد؟ نه دوستان!»
حجم
۱۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۳۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب رو هر ۸ساعت یک بار بخوانید!
ب شدت بهتون توصیه میکنم این کتاب رو با تامل بخونید.. چقد حال و روز ما هم شبیه به قلعه ی حیوانات هست.. دو تا مورد خیلی برام جالب بود یکی اینکه به حیوانات همیشه میگفتن بیرون از مزرعه خیلی
داستانی بسیار عالی و آشنا برای ما ایرانیا. این جملش منو یاد آقازاده ها میندازه که میگه: همه با هم برابرند ولی بعضی برابرترند
مهم ترین اتفاقی که با خوندن این کتاب میفته اینه که به ما نشون بده اکثر حکومت ها فارغ از اسم و نوع سیاست های ظاهری که برای خودشون انتخاب میکنن، مشابهن. خیلی چیزها قرار نیست تغییر کنه تا زمانی
در واقع این قصه (جانوران قدرت)است,قصه انسانهایی که قدرت,آنها را به تباهی می کشد ومسخ می کند.به عقیده گابریل گارسیا مارکز (قدرت) رذیلتی بی پایان است که با سیر کردن خود,اشتهای خویش را تا پایان همه زمان ها می انگیزد!
جذابیت داستان بیشتر از این نظر بود که میشد شخصیت های مختلف داستان رو به انسان ها و حکومت های تاریخی و کنونی خود ما انسان ها تعمیم داد
جورج اورول بسیار زیبا و با استفاده از نماد ها طرز فکرش راجع به شوروی سابق و شرایط حاکم بر آن را در این کتاب به تصویر کشیده... قطعا کتاب ارزش مطالعه را دارد
"همه حیوانات برابرند اما بعضی برابرترند"
کتاب واقعا عالی بود، بیانی ساده داشت اما معنی و مفهومی کامل و سنگین رو سعی داشت به خواننده بگه؛ و متاسفانه به قول یکی از دوستان در بخش نظرات: بدبختانه همه چیز داستانِ این کتاب خیلی آشنا بود! طی جستجوهام
اگه تو ایران زندگی میکنید احتیاجی به خوندن این کتاب نیست :|