دانلود و خرید کتاب در جستجوی خوشبختی کریس گاردنر ترجمه سارا افراز
تصویر جلد کتاب در جستجوی خوشبختی

کتاب در جستجوی خوشبختی

معرفی کتاب در جستجوی خوشبختی

کتاب در جستجوی خوشبختی اثر کریس گاردنر نویسنده‌ی اهل ایالات متحده است. او در این کتاب به شرح قسمتی از زندگی خود پرداخته است. گاردنر روزگاری را روایت می‌کند که بی‌خانمان بود و در شرایط بسیاری سختی زندگی می‌کرد.

این کتاب را انتشارات اژدهای طلایی با ترجمه‌ی سارا افراز منتشر کرده و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.

درباره کتاب در جستجوی خوشبختی

کتاب‌هایی که بر اساس واقعیت نوشته شده‌اند، می‌توانند تأثیر زیادی بر مخاطب بگذارند. مخصوصاً وقتی این داستان یکی از عجیب‌ترین اتفاق‌های ممکن باشد. پدری را نشان بدهد که برای حفظ فرزندش از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند. کتاب در جستجوی خوشبختی درباره‌ی پدری است که تصمیم گرفت هرگز ناامید نشود. کریس گاردنر تنها یک قانون در زندگی داشت: «پیش برو». او در شرایطی که شاید برخی از همه‌ی خواسته‌ها و آرزوهای‌شان دست بکشند، برای رسیدن تلاش کرد. این کتاب داستان پدری است که تصمیم گرفت تحت هیچ شرایطی پسر نوزده‌ماهه‌اش را تنها نگذارد. یک کالسکه، ساک بزرگ و بسته‌ای بسیار بزرگ از پوشک، تنها دارایی این پدر و پسر بی‌خانمان بود. آن‌ها مدت‌ها با همین‌ها در شهر سانفرانسیسکو زندگی کردند. تقریباً یک سال را در پناهگاه‌های افراد بی‌خانمان و حتی در توالت ایستگاه مترو گذراندند.

کریس گاردنر یک خرده‌‌فروش اسکنرهای پزشکی بود. او در سانفرانسیسکو به همراه همسر و پسر کوچکش زندگی سختی را می‌گذراند. شغلی که داشت کفاف مخارج زندگی را نمی‌داد و یک روز واقعیت، در تلخ‌ترین حالت ممکن خودش را نشان داد. گاردنر جوان نتوانست از پس اجاره‌ی خانه برآید. با از دست دادن خانه، همسرش هم او را ترک کرد و او تبدیل به پدری مجرد شد. زندگی پیش رو هیچ افق روشنی نداشت. اما کریس گاردنر منتظر دیدن روزنه‌ای از امید نماند. او خودش این روزنه را درست کرد.

او روزها سر کار می‌رفت و پس از پایان ساعت کاری، به دنبال سرپناهی برای خود و پسرش می‌گشت. در آن دوران گاردنر، مردی کت و شلوارپوش بود که شاید هیچ‌کس تصور نمی‌کرد بی‌خانمان است و وقتی در حال حرکت دادن کالسکه‌ی پسرش است هدف و مقصد مشخصی ندارد. شاید همه فکر می‌کردند ساک بزرگ روی دوش و وسایل زیاد نشان از یک سفر می‌دهد. پدر و پسر خوشبختی که قرار است با هم به سفری عالی و هیجان‌انگیز بروند. اما زندگی کریس گاردنر و کریستوفر کوچک هیچ شباهتی به تصور مردم نداشت. آنها در دست‌شویی ایستگاه قطار، استحمام می‌کردند. در زمستان خانه‌ای گرم و غذایی لذیذ نداشتند. اما این پدر قرار نبود ناامید شود. او تمام توانش را به کار گرفت تا فرزندش را حفظ کند. نمی‌خواست پسر کوچکش هم مانند خودش درد بی‌پدری را تحمل کند. کریس گاردنر کودکی سختی را گذرانده بود. زندگی با ناپدری و اتفاقات ناخوشایندی که تجربه کرده بود او را مصمم کرد که هرگز فرزندش را ترک نکند.

گاردنر از تمام سختی‌ها گذر کرد و به یکی از موفق‌ترین افراد در ایالات متحده تبدیل شد. کتاب در جستجوی خوشبختی یک داستان هالیوودی نیست. قرار نیست با تخیل نویسنده، همراه شوید. شما برشی از واقعیت زندگی یک مرد موفق را می‌خوانید. واقعیتی که به همه‌ی ما یادآور می‌شود، برنده‌ی واقعی زندگی افرادی هستند که همیشه امیدوارانه به آینده نگاه کرده‌اند.

کریس گاردنر به خوانندگان این کتاب می‌گوید: «بخش بزرگی از کاری که می‌خواهم با بقیه‌ی زندگی‌ام انجام دهم ساده است. می‌خواهم به ایجاد «کریس گاردنر» بعدی کمک کنم. پیام به همان اندازه ساده است. اگر من بتوانم این کار را انجام دهم، پس شما هم می‌توانید.»

چرا باید کتاب در جستجوی خوشبختی را بخوانیم؟

همه‌ی ما ممکن است گاهی در زندگی با ناامیدی دست و پنجه نرم کنیم. احساس کنیم برای رسیدن به موفقیت، راه آن‌قدر سخت است که نمی‌توانیم ادامه‌اش بدهیم. با خواندن کتاب در جستجوی خوشبختی و آشنایی با داستان واقعی زندگی کریس گاردنر می‌توانیم انگیزه‌ی دوباره‌ای برای ادامه‌ی راه پیدا کنیم. سختی‌های این پدر مجرد و تلاش او برای رسیدن به موفقیت یک کلاس جهانی است. کلاسی برای امیدوار بودن و تسلیم شرایط نشدن.

خرید و دانلود این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب از آن دست داستان‌هایی است که خواندنش به همه‌ی افراد توصیه می‌شود. چه آنهایی که در راه رسیدن به هدف ناامید شده‌اند، چه آنها که در حال دست و پنجه نرم کردن با انواع مشکلات هستند و دنبال انگیزه‌ای برای ادامه‌ی را می‌گردند، و چه آنها که هنوز هدفی برای خود انتخاب نکرده‌اند. همه می‌توانند با خواندن کتاب در جستجوی خوشبختی امیدوارانه به مسیر پیش روی خود فکر کنند و تصمیم بگیرند.

درباره کریس گاردنر

کریس گاردنر متولد ۹ فوریه سال ۱۹۵۴ و اهل میلواکی است. او مدیر اجرایی یک کارگزاری چند میلیون دلاری است که دفاتری در نیویورک، شیکاگو و سانفرانسیسکو دارد. او در حال حاضر دو فرزند دارد و ساکن شیکاگو و نیویرک است. گاردنر در لیست افتخاراتش دریافت جایزه‌ی «پدر سال» را نیز دارد. او نویسنده‌ای معتبر و کارآفرینی نمونه است. گاردنر درباره‌ی شغل خود می‌گوید: «اخیراً جدیدترین موقعیت و آخرین شغلی که در زندگی خواهم داشت را انتخاب کرده‌ام. من مدیرعامل Happyness هستم و عاشق این کارم.»

او همچنین درباره‌ی خودش می‌گوید: «در اوایل دهه‌ی ۸۰ که با یک پسر نوپا به یک پدر بی‌خانمان شاغل تبدیل شدم خود را به چالش کشیدم. دو تصمیم مهم گرفتم. اولین تصمیم این بود، هرچرخه‌ای را که در آن متولد شده بودم بشکنم. ترک کودک، کودک‌آزاری، اعتیاد به الکل،خشونت خانگی، ترس، فقر، بی‌سوادی. دومین تصمیم مهم این بود که مثل هر کاری که در زندگی انجام دادم در کلاس جهانی قرار بگیرم. این تصمیم من را به سمت شغلی در وال استریت سوق داد.»

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب

کتاب در جستجوی خوشبختی توانست به یکی از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز و واشنگتن پست تبدیل شود. این کتاب به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده است. سایت آمازون در توصیف کتاب «در جستجوی خوشبختی» نوشته است: «حماسه‌ای حیرت‌انگیز و در عین حال واقعی از پدری بی‌خانمان که پسرش را در خیابان‌های سانفرانسیسکو بزرگ کرد... بیش از خاطرات موفقیت مالی گاردنر، این داستان مردی است که چرخه‌ی خانواده خود را از مردانی که فرزندان خود را رها می‌کردند شکست. اسطوره‌ای پیروزمندانه و صادق.»

اقتباس‌ها از کتاب

در سال ۲۰۰۶ فیلم سینمایی «در جستجوی خوشبختی» با اقتباس از کتاب، به کارگردانی گابریل موچینو و بازی ویل اسمیت در نقش کریس گاردنر، ساخته شد. این فیلم با تحسین منتقدان بسیاری روبرو شد و ویل اسمیت برای بازی در این فیلم نامزد جایزه‌ی گلدن گلوب، اسکار و انجمن بازیگران سینما شد.

Fatemeh a.m.
۱۳۹۹/۰۸/۱۰

کتاب راجع به پسربچه سیاهپوسته که کودکی نابسامانی داشته. از این جهت که پدری ناشناس داشته و مادرش در کشاکش‌های زندگیش به زندان افتاده بوده و اون و خواهرش در یتیم خانه یا در منزل اقوام سپری میکردن. یک سوم

- بیشتر
شاهین
۱۳۹۷/۰۵/۱۸

من کتابش رو نخوندم ولی فیلمش رو دیدم که فوق العاده بود.فردی که با ایمان و نا امید نشدن از بدبختی مطلق به خوشبختی میرسه. 👌👌

WARRIOR
۱۳۹۸/۱۲/۱۳

این کتاب زیبا فیلمش هم هست با بازی ویل اسمیت واقعا عالیه

mehdi_G
۱۳۹۸/۰۳/۱۶

بسیار کتاب عالی ای بود. از معدود کتاب هایی بود که دلم نمیخواست تا تمومش نکردم از پاش بلند شم . یک نمونه از انسانی که هر بلا و سختی ای رو درک کرده و همچنان خستگی ناپذیر ادامه داده

- بیشتر
siiis71
۱۳۹۹/۱۰/۲۴

کتاب اول من از طاقچه... این کتاب عالیه,,, تجربه زندگی های پر فراز و نشیب و در نهایت رسیدن و باز هم پیش رفتن...

ABB
۱۴۰۲/۰۲/۲۴

فقط بخوانید...سعی کنید تجربه یک عمر سختی را با تمام وجود حس کنید...

Seyyed mohammadreza Sharifhosseini
۱۳۹۹/۱۰/۱۱

این کتاب یک حس خوبی رو به من القا میکنه. به جرات میگم ایم بهترین کتابیه که خوندم.

Sharareh Haghgooei
۱۴۰۰/۰۳/۰۱

کتاب شرح کودکی پر درد و بزرگسالی پرتلاش و موفق کریس گاردنر است.و به نظر بنده تفاوتهای زیادی با فیلم دارد و اون شخصیت دستگاه پرتابل فروشی فیلم اصلا در کتاب نیست.کودکی کریس هم که تقریبا نصف کتاب را پر

- بیشتر
alimohamad eftekhari
۱۳۹۷/۰۵/۱۷

خیلی خوب

راه بروید و همیشه به پیش بروید. فقط حرفش را نزنید. راه را بپیمایید و به پیش بروید
chinooth
چگونه دوستت بدارم؟ بگذار شیوه‌ها را بشمارم تو را دوست دارم، به آن اندازه از عمق و وسعت و طولی که روحم می‌تواند ...
Felani
هر کس که اعتقاد دارد پول همه را نجات می‌دهد، هرگز پولی نداشته است
پویا پانا
این همان چیزی است که باید از نسلی به نسل دیگر منتقل شود: پدرها با پسرهای‌شان توپ‌بازی کنند، کنار هم بنشینند و با هم کتاب بخوانند.
پویا پانا
او می‌توانست هر چیزی را به تو بفروشد، حتی کفش‌های خودت را در حالی که آنها را به پا داشتی.
پویا پانا
یک اصل اقتصاد بی‌رحم را یاد گرفتم: هر چه بیشتر دربیاوری، بیشتر خرج می‌کنی.
پویا پانا
برای این که به من نشان دهد که ساختمانی با آن همه کتاب چه قدر می‌توانست قوی باشد می‌گفت: « خطرناک‌ترین جای دنیا، کتابخانۀ عمومی است ».
پویا پانا
بعد از این که بارها شنیده بود که چه طور مثل مایلز دیویس خواهم شد گفته بود: « کریس، تو نمی‌توانی مایلز دیویس بشوی، چون خود او قبلاً شده است! » از آن موقع فهمیدم که کار من این است که کریس گاردنر شوم، هر قدر که زحمت بطلبد.
پریسا
« اصلاً تا حالا فکر کرده‌اید؟ شماها هیچ وقت فکر می‌کنید؟! »
پویا پانا
بعضی‌ها یا معلول ذهنی بودند یا معتاد، یا در یک قدمی افتادن در شکاف‌های زندگی. نمی‌خواهم قضاوت بکنم، ولی هیچ سنخیتی با آنها نداشتم.
پویا پانا
« ممکن است کسانی از اعتبار، اسناد و مدارکت بپرسند و عده‌ای دیگر بخواهند تو را بی‌قدر کنند. ولی آنچه در درون توست، کسی که واقعاً هستی، آن مدرکی است که هر جا بروی با تو و همراه توست. وقتی وارد یک اتاق می‌شوی، کسی نمی‌تواند آن مدرک را بازیچه کند و بشکند. بدون آن هیچ سندی، هیچ ریشه و تباری و هیچ اعتبارنامه‌ای نمی‌تواند به تو حقانیت ببخشد، به هیچ قیمتی. باید اول در درونت احساس حقانیت کنی ».
پویا پانا
« ترجیح می‌دهم دو تا مرد را با هم ببینم، اما یک مرد سیاه را با یک زن سفید نبینم ».
پویا پانا
می‌فهمی رفیق، همۀ ما مجبوریم برای پاسخ به مسائل مربوط به والدین، مدرسه و دولت‌مان از روش خاصی استفاده کنیم. یک چیزی ما را وادار به پیروی از مسائل مادی می‌کند. برنامۀ کلی، کنترل ذهن سرمایه‌داری است. منظورم عزم جزم است. پایان دادن به بردۀ دلار بودن، رفیق ».
پویا پانا
روز زیبای سن‌فرنسیسکو شبیه هیچ روز زیبای دیگری در دنیا نیست.
پویا پانا
کی از تجربۀ کار کردن با یک مشت احمق روده‌دراز! بدش می‌آید؟!
پویا پانا
فقر و بیسوادی، نژادپرستی را تشدید می‌کند.
پویا پانا
طبق دانسته‌ها و نقل‌های عمومی که از مردم عادی شنیده بودم کریسمس می‌بایست مناسبتی باشد برای خانواده‌ها تا دور هم جمع شوند و غذا بخورند و نوشیدنی بنوشند و شادکام باشند. ولی در خانوادۀ ما خیر. روال این بود که همه دور هم جمع شوند و بخورند و بیاشامند و بعد دعوا کنند.
پویا پانا
آقای اودوم هیچ احمقی را تحمل نمی‌کرد.
پویا پانا
سکون تنها دفاع مادرم در برابر صیاد بود. همان طور که طعمه با سکون، گویی که نامرئی است، از حملۀ مار کبرا، صیاد، یا کوسه حذر می‌کند. شاید در همان لحظۀ سکون بود که تصمیم گرفت زمان آن رسیده که طعمه راه دیگری برای خلاص شدن از شر صیاد پیدا کند،
عباس

حجم

۳۰۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۳۰۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۷,۰۰۰
تومان