کریس گاردنر | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

کریس گاردنر

زندگینامه و معرفی کتاب‌های کریس گاردنر

کریستوفر پل گاردنر (Christopher Paul Gardner)، که بیشتر با نام کریس گاردنر شناخته می‌شود، تجسمی روشن از مفهوم رؤیای آمریکایی است. او که بیشتر خود را به‌عنوان یک کارآفرین می‌شناسد، ابتدا پزشکی را رها کرد و در دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی همراه با پسر خردسالش، روزهایی سخت و پرمشقت را در خیابان‌های آمریکا سپری کرد. گاردنر با اراده‌ای استوار، مسیر خود را به‌سوی موفقیت از طریق تجارت پیمود و درنهایت، داستان زندگی‌اش را در قالب کتاب خاطراتی به رشته‌ی تحریر درآورد که به اثری پرفروش بدل شد. این کتاب الهام‌بخش، پایه‌گذار فیلمی تأثیرگذار شد که در آن ویل اسمیت، یکی از بازیگران برجسته‌ی سینما، نقش‌آفرینی کرد.

بیوگرافی و زندگی خانوادگی کریس گاردنر

گاردنر زاده‌ی ۹ فوریه‌ی ۱۹۵۴ (۲۰ بهمن ۱۳۳۲ خورشیدی) در میلواکی، ویسکانسین از ایالات آمریکا است. او زندگی خانوادگی بسیار آشفته‌ای داشت. پدر کریس گاردنر، همسر دوم مادرش، جنی، بود؛ مردی که خانواده را ترک کرد و مسئولیت فرزندان را بر دوش مادر گاردنر گذاشت. کریستوفر گاردنر با همسر سوم مادرش، که فردی با پیشینه‌ی خشونت خانگی بود، زندگی می‌کرد. فضای خانه به قدری آشفته و پرتنش بود که این ناپدری مادر گاردنر را به اتهام کلاهبرداری در دریافت کمک‌های رفاهی به مقامات گزارش داد. این ماجرا سبب شد سرپرستی کریس و خواهران ناتنی‌اش به دیگران سپرده شود. پس از آن‌که مادرش از این اتهام تبرئه شد، به جرم دیگری بازداشت شد؛ اتهامی که به تلاش او برای آتش زدن خانه هنگام حضور همسرش به قصد انتقام نسبت داده شده بود.

در دوران فرزندخواندگی، گاردنر با عموهای مادرش آشنا شد و از میان آن‌ها، رابطه‌ای نزدیک‌تر با هنری برقرار کرد. اما این دل‌بستگی دیری نپایید؛ چراکه هنری تنها یک سال بعد در حادثه‌ای غم‌انگیز در رودخانه‌ی می‌سی‌سی‌پی غرق شد و بر تراژدی‌های دوران کودکی گاردنر افزود. او در مراسم خاک‌سپاری هنری بود که برای اولین‌بار با حقیقت تلخ زندانی بودن مادرش مواجه شد.

گاردنر از شکست‌ها و آموزه‌های مادرش اتکا به خود را آموخت و از ماجراجویی‌های هنری علاقه به ارتش را به ارث برد؛ با‌این‌حال، آشفتگی‌های زندگی والدینش در مسیر زندگی او نیز ادامه یافت. او در سال ۱۹۷۷ ازدواج کرد، اما در ۲۶سالگی تصمیم گرفت حرفه‌ی پزشکی را کنار بگذارد؛ تصمیمی که موجب شد رابطه‌ی عاطفی‌اش با همسرش رو به سردی برود. این انتخاب زندگی او را پیچیده‌تر کرد؛ زیرا وارد رابطه‌ای جدید شد و صاحب فرزندی از این رابطه شد، درحالی‌که جدایی رسمی از همسر اولش تا ۹ سال بعد به تأخیر افتاد. گاردنر مدت‌ها همراه با پسرش بی‌خانمان بود، اما کسی از وضعیت واقعی آن‌ها خبر نداشت. او و پسرش گاه‌وبیگاه در خانه‌های اجتماعی بی‌خانمان‌ها سرپناه پیدا می‌کردند. رابطه‌ی گاردنر با معشوقه‌اش نیز پر از فراز و نشیب بود؛ آن‌ها بارها از یکدیگر جدا شده و دوباره به هم بازگشتند تا سرانجام فرزند دومشان به دنیا آمد.

تحصیلات

او بعد از پایان دبیرستان به نیروی دریایی آمریکا ملحق شد. آنجا سرباز بیمارستان بود. او در این مسیر با کمک جراح قلب، رابرت آلیس وارد مرکز پزشکی دانشگاه کالیفرنیا و بیمارستان مدیریت کهنه سربازها شد. او از ارتش بیرون آمد و ظرف دو سال یاد گرفت که چگونه آزمایشگاهی را بگرداند. او حتی تکنیک جراحی‌های مختلف را هم در همین دوران یاد گرفت. او چندین مقاله‌ی آموزشی در زمینه‌ی پزشکی نوشت و همه چیز به نظر در مسیر درست بود. تا این که پزشکی را رها کرد و دیگر تحصیلات خود را ادامه نداد.

مشاغل

گاردنر در ابتدا سرباز نیرویی دریایی بود. بعد از آن به‌عنوان دستیار آزمایشگاه تحقیقاتی UCSF کار کرد و در بیمارستان کهنه سربازها هم فعالیت داشت. حقوق او در سِمَت دستیار تحقیقاتی حدود سالی ۸۰۰۰ دلار در سال بود که کفاف زندگی را نمی‌داد. او این کار را رها کرد و فروشنده‌ی تجهیزات پزشکی شد و این تصمیم درآمد او را دو برابر کرد.

او وقتی برای فروش تجهیزات به بیمارستان سانفرانسیسکو رفت با فراری قرمزی روبه‌رو و شیفته‌ی آن شد. گاردنر متوجه شد صاحب فراری دلال سهام است و گاردنر از همانجا شغل بعدی‌اش را پیدا کرد. صاحب فراری قرمز باب بریجز بود و گاردنر را با دنیای مالی آشنا کرد. او در کارگزاری سهام استخدام شد؛ اما در روز اول کاری فهمید که شخصی که او را استخدام کرده بود، اخراج شده است. در همین بین بود که گاردنر به‌خاطر جریمه‌ی پارکینگ به زندان افتاد و حتی پول پرداخت جریمه را نداشت. او مدتی دستیار کارگزار سهام دین ویتر رینولدز (Dean Witter Reynolds) بود که حقوقی نداشت؛ پس گاردنر تلاش کرد تا کارآموز برتر باشد تا شاید بتواند پاداشی بگیرد. او در سال ۱۹۸۲ به این موفقیت رسید و شرکت Bear Stearns & Company او را استخدام کرد.

در سال ۱۹۸۷، گاردنر شرکت کارگزاری خودش را با نام Gardner Rich & Co در شیکاگو انداخت. این شرکت فعالیتش را با سرمایه‌ی ده‌هزار دلاری و یک میز چوبی شروع کرد. او در سال ۲۰۰۶ شرکتش را با قراردادی چندین میلیون دلاری فروخت. گاردنر در شرکت بعدی خودش یعنی Christopher Gardner International Holdings مدیرعامل شد. او به‌خاطر این شرکت به آفریقای جنوبی رفت و آنجا با ماندلا هم دیدار کرد. او کارش را تا آفریقای جنوبی گسترش داد؛ اما هرگز جزئیات آن را فاش نکرد.

فعالیت‌های خیریه

گاردنر فعالیت‌های بشردوستانه‌ی زیادی را دنبال می‌کند. او به خانه‌ی اجتماعی بی‌خانمان‌هایی که خودش و پسرش مدتی در آن زندگی می‌کردند، به‌طور مستمر کمک می‌کند. او به پروژه‌ی مسکن افراد کم‌درآمد و اشتغال بی‌خانمان‌ها نیز ۵۰ میلیون دلار کمک کرده است. او همیشه آماده‌ی کمک‌های آموزشی به بی‌خانمان‌ها است. گاردنر به‌طور مدام به خیریه‌های مختلف پول، پوشاک و کفش اهدا می‌کند. کریستوفر گادرنر از اعضای هیئت مدیره‌ی بنیاد آموزش ملی است و دو کمک‌هزینه‌ی سالانه را هم حمایت می‌کند. یکی از آن‌ها جایزه‌ی ملی کارکنان پشتیبانی آموزشی انجمن ملی آموزش‌وپرورش است. یکی هم جایزه‌ی جایزه‌ی کمیته‌ی آمریکایی معلمان و کارکنان مرتبط با مدارس.

جوایز و افتخارات کریس گاردنر

کریستوفر گاردنر در سال ۲۰۰۲ جایزه‌ی پدر سال را از NFI گرفت. کمیته‌ی تجاوز علیه زنان لس‌آنجلس (LACAAW) جایزه‌ی سالانه‌ی بشردوستانه را به او اعطا کرد. در سال ۲۰۰۶ اتاق بازرگانی قاره‌ی آفریقا، جایزه‌ی دوستان آفریقا را به او داد. او در سال ۲۰۰۲ مصاحبه‌ای موفق داشت. استقبال از مصاحبه‌اش او را به فکر نوشتن کتاب انداخت. کتابش را با عنوان «در جست‌وجوی خوشبختی» در سال ۲۰۰۶ منتشر کرد. گابریل موچینو از روی کتاب زندگی‌نامه‌ی گاردنر فیلمی با نام «The Pursuit of Happyness» ساخت؛ البته غلط املایی عنوان فیلم عمدی است.

حضور در مقابل دوربین

در سال ۲۰۰۴، او در مستند کانادایی «فراز و نشیب: در جستجوی رؤیای آمریکایی» حضور داشت. این مستند در دفتر کار گاردنر با حضور باب بارکر (Bob Barker) و هانتر اس. تامپسون (Hunter S. Thompson) ضبط شد. گاردنر در سال ۲۰۰۸ در فیلم کمدی (The Promotion) نقش‌آفرینی کرد.

مروری بر کتاب‌ها و آثار کریس گاردنر

در جست‌وجوی خوشبختی

کتاب در جست‌وجوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness) کتابی درباره‌ی خاطرات گاردنر است که به قلم خود او نوشته شده. این کتاب که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده است، با استقبال خوبی روبه‌رو شد. فیلم محبوب و پرفروش در جست‌وجوی خوشبختی با بازی ویل اسمیت هم از روی همین کتاب ساخته‌اند. این فیلم به‌نوعی زندگی‌نامه‌ی کریس گاردنر است.

از جایی که هستید شروع کنید

کتاب از جایی که هستید شروع کنید در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. این کتاب را با عنوان فرعی «درس‌های زندگی برای رسیدن از جایی که هستید، به جایی که می‌خواهید باشید.» هم شناخته می‌شود.

مجوز رؤیا (۴۴ درس در کلاس جهانی)

کتاب مجوز رؤیا جدیدترین کتاب گاردنر است که او آن را در سال ۲۰۲۱ منتشر کرده است. گاردنر این کتاب را نوشت تا زمانی که کسی به راهش مطمئن نیست، باز هم بتواند زندگی رویایی‌اش‌ را بسازد. او در کتابش روش‌هایی را ارائه می‌کند تا هر کسی بتواند رؤیای نهایی‌اش را پیدا کند. گاردنر در تلاش است تا مردم را به این عقیده برساند که ثروت به‌تنهایی مهم نیست؛ بلکه ثروت واقعی غنی کردن زندگی دیگران است. او هنوز هم به‌شدت به رؤیای آمریکایی اعتقاد دارد. این کتاب در ایران با عنوان «۴۴ درس در کلاس جهانی» روانه‌ی بازار شده است.

نسخه‌ی صوتی آثار کریس گاردنر

انتشارات سبکتو کتاب در جست‌وجوی خوشبختی را با صدای دادبه دادمهر به انتشار رسانده است. انتشارات کتابسرای نیک نیز این کتاب را با گویندگی آسمان مصطفایی و کامبیز خلیلی در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.