با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب زنی با موهای قرمز
۳٫۷
(۲۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب زنی با موهای قرمز
با «زنی با موهای قرمزِ» اورهان پاموک (-۱۹۵۲) نویسنده توانای ترک و برنده نوبل ادبی ۲۰۰۶، به ۳۰ سال قبل و به داستان عاشقانه یک جوان دبیرستانی در یک دهکده کوچک و ماجرای یک گناه بزرگ انسانی بروید.
در اواسط دهه ۱۹۸۰ هنگامی که اوستا محمد و شاگرد جوانش جِم به شکل سنتی چاه میکندند و در جستجوی آب بودند در خارج از شهر در چادری زرد رنگ، زنی شگفتانگیز هرشب در تئاتر داستانهای قدیمی را اجرا میکرد. رمان از طرفی زندگی عاشقانه، حسادت، احساس مسئولیت و آزادیخواهی قهرمان جوان را توضیح داده و از طرف دیگر روابط بین پدران و پسران، حکمرانی و فردی آزادبودن را با توجه به تمدنهای مختلف شرح میدهد. خواننده در کتاب زنی با موهای قرمز با دو افسانهی مهم شرق و غرب، داستان رستم و سهراب فردوسی (کشتن پسر) و داستان پادشاه اودیپوس اثر سوفوکلس (کشتن پدر) آشنا شده و خواهددید که زندگی ما چقدر میتواند تحت تاثیر متنهای قدیمی قرار گیرد.
این اثر پاموک در سال ۲۰۱۶ منتشر شدهاست و میتواند برای ما ایرانیها بسیار جذاب باشد چراکه حماسه رستم و سهراب شاهنامه نیز در آن روایت میشود و از طرفی بخش کوتاهی از داستان نیز در سرزمین ما میگذرد:
آن شب اوستا محمود چون نتوانسته بود عمق زیادی بکند بتنریزی نکردیم. اوستا تا غروب خورشید با لجبازی به کار خود ادامه داد. حسابی مشغول و بیصبر بود. بعد از رفتن علی زمانی که من غذایش را دادم هیچ حرفی نزدیم. آقای خیری با گفتن «کاش همانجایی را که من گفتم کنده بودیم» به او طعنه زده بود. با خودم فکر کردم شاید اوستا محمود به این دلیل اینقدر عصبانی است. بعد از اتمام غذا گفت امشب به اونگورن نمیرویم.
دیروقت بود. خیلی خسته بود. به او حق دادم اما بیقرار شدم. هر شب به امید دیدن زن موقرمز به میدان ایستگاه رفتن، با این فکر که شاید پشت پنجره باشد، در من تبدیل به نیازی اجتنابناپذیر شده بود. اوستا محمود گفت: «تو برو و بیا. برای من هم یک پاکت سیگار بخر. نمیترسی که؟»
تسلیناپذیر
کازوئو ایشی گورو
تازه عروسبهمن فرزانه
سنگ صبورعتیق رحیمی
سیمای زنی در میان جمعهاینریش بل
دریاروندگان جزیره آبی ترعباس معروفی
شام مخصوصهرمان کخ
صبحانه در تیفانیترومن کاپوتی
پایان دوئلخورخه لوئیس بورخس
عامهپسندچارلز بوکوفسکی
شگفتیاما داناهیو
سفرهایم با خالهجانگراهام گرین
دوئلآنتوان چخوف
سه دختر حواالیف شافاک
عذاب وجدانبهمن فرزانه
استلّایان دهار توگ
دریاچهی شیشهایمائیو بنچی
پرمیمنت دانا
شما هم می توانید متفاوت باشید
تی. ال. واسوانی
تسخیر خیابان های آمریکانوام چامسکی
تهران با طعم معجزهمیثم غفوریان صدیق
شرایط تبخیر لبمحسن بوالحسنی
پایان نامهحسین رسولزاده
در کوران زمستانایزابل آلنده
در آرزوی صلح؛ ۸۱ سروده از شاعران جهان علیه جنگضیاءالدین خسروشاهی
استهبان در صدای باد و خاک گم بودبهاءالدین مرشدی
روز دهم آفرینشغسان حمدان
حجم
۱۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱۹۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
داستان پسر نوجوانی به نام جم که پدرش، اون و مادرش رو ترک میکنه و پسر برای کمک خرج زندگی در طول تابستون همراه یه استاد، برای کمک توی کندن چاه آب به یکی از روستاهای اطراف استانبول میره.. محوریت اصلی
. دلم میخواهد تا ابد راجع به این رمان بنویسم، شگفت زده ام کرده است، چون توانسته به من بقبولاند که یک رمان احمقانه است، یک رمان مضخرف، با یک راویِ کسل کننده، یک سری داستان بیخودی، با یک سری حرف
یک تراژدی باسانسورزیاد، خوشم نیومد،پایانش بدتر افسرده میکنه، میتونست بهترازاین باشه.
با مترجم دیگه خوندم ، کتابش خوبه ، البته از نیمه دوم به بعد خوب میشه
فوق العاده و تلخ تموم شد خواننده در کتاب زن موقرمز با دو افسانه مهم شرغ و غرب داستان رستم و سهراب و داستان بادشاه اودیبوس اشنا شده و خواهد دید که زندکی ما جه قدر میتواند تحت تأثیر متنهای قدیمی
سلیقه من نبود. به نظرم کتابهای خیلی بهتری برای خوندن وجود دارن. مسأله اینه که همون تم تیپیکال داستانهای ترکیه ای شامل خیانت به خانواده و .... توی این کتاب هم بود و به نظرم اصلا دلیل نداره که نویسنده
کلا داستان قوی و منسجم بود. میتونست بهتر باشه ولی کار ضعیفی هم نبود. اونجایی که از بازدیدش از کاخ گلستان میگه قلبمو به درد آورد چون خودم خم نگاه اخمو مامورین و وضعیت بد کاخ را تجربه کردم .
خیلی این کتاب رودوست داشتم. البته نسخه چاپیش رو خوندم و با ترجمه دیگه ای. اسم کتاب بود موقرمز، نشر چشمه. واقعا عالی بود
من چاپیشو خوندم البته با ترجمه مژده الفت که مال نشر نون هستش. فصل اولش یه مقدار کند و خسته کننده پیش میره! اما بعدش جذاب میشه. در کل کتاب خوبیه و من دوسش داشتم 😊
به نظر من کتاب خوب اون کتابیه که وقتی برمیداری میخونی زمین نذاری و این کتاب دقیقالز همون مدل کتابهاست.. خیلی خیلی رمان خوبی بود...