
کتاب میراث جاسوسان
معرفی کتاب میراث جاسوسان
کتاب الکترونیکی «میراث جاسوسان» نوشتهٔ «جان لوکاره» و با ترجمهٔ «مهدی فیاضیکیا» توسط نشر چترنگ منتشر شده است. این اثر در ژانر رمان جاسوسی قرار میگیرد و به بازخوانی گذشتهٔ تاریک و پررمزوراز سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا میپردازد. داستان، با محوریت شخصیتهایی که در رمانهای پیشین لوکاره حضور داشتهاند، به ویژه «جورج اسمایلی» و «پیتر گویلم»، شکل میگیرد و به بررسی پیامدهای عملیاتهای مخفی دوران جنگ سرد میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب میراث جاسوسان
«میراث جاسوسان» از «جان لوکاره» رمانی است که در قالب داستانی جاسوسی، به گذشته و حال سرویس اطلاعاتی بریتانیا میپردازد. این کتاب ادامهای معنوی بر آثار پیشین نویسنده، بهویژه «جاسوسی که از سردسیر آمد» و سهگانهٔ «جورج اسمایلی» بهشمار میآید. روایت کتاب از زبان «پیتر گویلم»، یکی از مأموران بازنشستهٔ سرویس اطلاعاتی، بیان میشود که پس از سالها دوری از دنیای جاسوسی، ناگهان به لندن فراخوانده میشود تا دربارهٔ عملیاتهای مخفی دهههای گذشته پاسخگو باشد. ساختار رمان بر پایهٔ بازجوییها، بازخوانی پروندههای قدیمی و مواجهه با پیامدهای اخلاقی و حقوقی تصمیمات گذشته شکل گرفته است. لوکاره در این اثر، با بهرهگیری از عناصر کلاسیک رمان جاسوسی، به بررسی مسئولیت فردی، حقیقت، خیانت و تأثیرات بلندمدت اقدامات مخفیانه میپردازد. فضای کتاب، تلفیقی از گذشتهٔ جنگ سرد و حالِ پرابهام دنیای معاصر است و شخصیتهای قدیمی و جدید را در تقابل با یکدیگر قرار میدهد.
خلاصه داستان میراث جاسوسان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «میراث جاسوسان» با بازگشت «پیتر گویلم»، مأمور بازنشستهٔ سرویس اطلاعاتی بریتانیا، آغاز میشود. او که سالهاست در مزرعهای دورافتاده در فرانسه زندگی میکند، با نامهای از سوی سرویس به لندن فراخوانده میشود. علت این احضار، شکایت فرزندان دو قربانی عملیاتهای مخفی دههٔ ۱۹۶۰ است؛ کسانی که والدینشان در جریان مأموریتهای جاسوسی کشته شدهاند. پیتر باید دربارهٔ نقش خود و همکارانش، بهویژه «الک لیماس» و «جورج اسمایلی»، در این عملیاتها توضیح دهد. روند داستان با بازجوییهای پیدرپی، مرور پروندههای قدیمی و تلاش برای کشف حقیقت پیش میرود. پیتر در مواجهه با وکلای سرویس و بازماندگان قربانیان، ناچار میشود به گذشته بازگردد و خاطرات تلخ و رازآلود عملیاتهایی مانند «ویندفال» و «جکنایف» را مرور کند. در این میان، پرسشهایی دربارهٔ مسئولیت اخلاقی، خیانت درونسازمانی و حذف اسناد محرمانه مطرح میشود. پیتر، در حالی که تحت فشار است، باید میان وفاداری به دوستان قدیمی و افشای حقیقت یکی را انتخاب کند. داستان، با لایههایی از تردید، پشیمانی و جستوجوی عدالت، پیش میرود و گذشته و حال را بههم پیوند میزند، بیآنکه پایانی قطعی یا قضاوتی روشن ارائه دهد.
چرا باید کتاب میراث جاسوسان را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی چندلایه و پرکشش، به بازخوانی تاریخچهٔ عملیاتهای مخفی و پیامدهای انسانی و اخلاقی آنها میپردازد. «میراث جاسوسان» نهتنها برای علاقهمندان به داستانهای جاسوسی، بلکه برای کسانی که دغدغهٔ مسئولیت فردی، حقیقت و تأثیر تصمیمات گذشته بر زندگی امروز را دارند، اثری قابلتوجه است. لوکاره در این رمان، با پرداختن به پیچیدگیهای روانی شخصیتها و فضای پرابهام سرویسهای اطلاعاتی، تصویری واقعگرایانه و گاه تلخ از دنیای جاسوسی ارائه داده است. خواندن این کتاب فرصتی است برای تأمل دربارهٔ مرزهای اخلاق، وفاداری و حقیقت در جهانی که گذشته و حال بهشدت درهمتنیدهاند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان رمانهای جاسوسی، دوستداران آثار «جان لوکاره»، کسانی که به تاریخ جنگ سرد و پیامدهای آن علاقه دارند و همچنین افرادی که به بررسی مسائل اخلاقی و روانشناختی در بستر داستانی علاقهمندند، پیشنهاد میشود. برای کسانی که دغدغهٔ مسئولیت فردی و حقیقت را دارند، این کتاب میتواند جذاب باشد.
بخشی از کتاب میراث جاسوسان
«آنچه در پی میآید، تا جایی که در توانم بوده، روایتی است صادقانه از نقش من در عملیات فریب بریتانیا، با اسم رمز «ویندفال»، که علیه سرویس اطلاعات آلمان شرقی (اشتازی) در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ و اوایل دههٔ ۱۹۶۰ انجام شد، و به مرگ بهترین عامل مخفی بریتانیا، که تا کنون با او کار کرده بودم، و همچنین زنی بیگناه که این عامل جانش را فدای او کرد، انجامید. افسر اطلاعاتی حرفهای هم به قدر سایر نوع بشر در معرض احساسات انسانی است. آنچه مهم است این است که تا چه اندازه بتواند این احساسات را سرکوب کند، چه در همان زمان بروز این احساسات و چه آنطور که برای من پیش آمد، پنجاه سال بعدتر. تا همین چند ماه پیش، در مزرعهٔ دوردستی در بریتانی، که زادگاه من است، شبها در تختخواب دراز میکشیدم و به صدای احشام و مرغها گوش میسپردم و با سرزنشهای ندای وجدانم، که گاهگاه بیخوابم میکرد، میجنگیدم. در پاسخ به این سرزنشها میگفتم که بسیار جوان بودم، بسیار معصوم، بسیار ناشی و بسیار دونپایه. میگفتم اگر به دنبال مقصر میگردند بروند گریبان استادان اعظم فریب را بگیرند، جورج اسمایلی و استادش، کنترل. اصرار میکردم که پیروزی در عملیات «ویندفال» حاصل حقهٔ زیرکانهٔ خودشان بود، زیر سر استادان دانا و نیرنگباز خودشان، نه من. حالا که سرویس از من بازخواست کرده، سرویسی که بهترین سالهای عمرم را وقفش کردم، و حالا که گرفتار پیری و سرگشتگی شدهام، میخواهم به هر قیمتی شده تاریکوروشن قضایایی را که در آن درگیر بودم، آشکار کنم.»
حجم
۳۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۳۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه