دانلود و خرید کتاب خانه افرا جان لوکاره ترجمه شیما طاهری
تصویر جلد کتاب خانه افرا

کتاب خانه افرا

نویسنده:جان لوکاره
انتشارات:نشر گویا
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خانه افرا

کتاب الکترونیکی «خانه افرا» نوشتهٔ جان لوکاره با ترجمهٔ شیما طاهری در نشر گویا چاپ شده است. خانه افرا که آخرین اثر جان لو‌کاره است مانند دیگر آثار او، رمانی پر رمز و راز و جاسوسی است.

درباره کتاب خانه افرا

این رمان دربارهٔ یک سرویس اطلاعاتی پر از دسته‌بندی‌های سیاسی است که دیگر نمی‌تواند خود را توجیه کند. شخصیت‌های مهم رمان خانه افرا، جولیان لاندزلی، یک کتابفروش جوان، یک مهاجر مرموز لهستانی و یک مامور بریتانیایی که به‌دنبال نشت اطلاعاتی مهم است، هستند. داستان در یک شهر کوچک ساحلی در شرق آنگلیا روی می‌دهد و با بازدید ادوارد آون، مهاجر لهستانی، از کتاب‌فروشی جولیان آغاز می‌شود. ادوارد آون که بعدها مشخص می‌شود یک عامل بازنشسته MI6 و یک کمونیست سابق است، با زندگی خانوادگی پیچیده و گذشته‌ای رازآلود، جولیان را به دنیایی از هویت‌های مخفی و دروغ‌ها وارد می‌کند​. پیچیدگی‌های روایی و شخصیت‌های چندوجهی از ویژگی‌های این کتاب است. خانه افرا به خوانندگان این فرصت را می‌دهد تا با یکی از کارهای نهایی این نویسنده بزرگ آشنا شوند و آخرین تأملات او را در مورد دنیای جاسوسی که طی ۶۰ سال نویسندگی‌اش به آن پرداخته، بخوانند.

کتاب خانه افرا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های جاسوسی و معمایی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب خانه افرا

«لیلی که دیگر نمی‌توانست او را تحمل کند، به سمت سالن رفت و خودش را با سام مشغول کرد تا زمانی که پراکتور آمد. اتاقی که پراکتور از آن خارج شد از اتاق نشیمن کوچک‌تر و تاریک‌تر بود، با پرده‌های توری کثیف و بسیار ضخیم. پراکتور که نگران حفظ فاصله محترمانه بین آن‌ها بود، کنار شوفاژ ایستاد. لیلی از مدل صورتش خوشش نمی‌آمد. شما پزشک متخصص سرطان در بیمارستان ایپسویچ هستید و چیزی که قرار است بگویید فقط مربوط به خانواده نزدیک می‌شود؛ قصد دارید بگویید او در حال مرگ است اما من این را می‌دانم، پس چه چیز باقی می‌ماند؟

پراکتور با قاطعیت شروع کرد: "مطمئنم که شما می‌دانید نامه مادرتان در چه خصوص بوده است." دیگر شبیه کشیشی که می‌خواهد اعتراف بگیرد، نبود. بلکه شخصی بسیار واقعی‌تر به نظر می‌رسید و با آنکه می‌دانست لیلی انکار می‌کند، ادامه داد: "این اطلاعات کلی است، مگر اینکه شامل ضمائم باشد."

لیلی با عصبانیت جواب داد: "من قبلاً هم به شما گفتم. اطلاعات کلی یا هر چیز دیگری، نه من از مامان پرسیدم، نه او چیزی به من گفت."

قبلاً در خوابگاه، با دخترها این بازی را انجام می‌دادیم؛ تا کی می‌توانیم بدون پلک زدن یا لبخند زدن به هم خیره بمانیم؟

پراکتور جلوی خشم او را گرفت و پیشنهاد داد: "خوب، لیلی، بیا جور دیگری به قضیه نگاه کنیم. شما نمی‌دانید در نامه چه نوشته شده است. حتی نمی‌دانید در مورد چیست. اما شما قطعاً به یک دوست گفته‌اید که برای تحویل آن به لندن آمده‌اید. به چه کسی گفته‌ای؟ باید بدانیم به چه کسی گفته‌ای؟"

لیلی مستقیماً با چهره‌ای بی احساس از آن طرف اتاق گفت:"من به هیچ عنوان کلمه‌ای به هیچ‌کس نگفته‌ام. مامان گفت نگو، من هم نگفتم."

"لیلی"

"بله؟"

"من اطلاعات زیادی از زندگی شخصی شما ندارم. اما از آنجایی که می‌دانم، به نظر باید شوهر داشته باشی. به او چه گفتی؟ امکان ندارد به همین سادگی بدون بهانه‌ای یک روز فارغ از تمام گرفتاری‌های خانه و خانواده، بدون اینکه چیزی به کسی بگویی به اینجا بیایی. کاملاً طبیعی است، به یک دوست‌پسر، دوست‌دختر، رفیق و حتی به یک آشنای معمولی بگوییم: "حدس بزن چه شده؟ من به لندن می‌روم تا نامهٔ فوق محرمانه مادرم را تحویل دهم؟" »

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۰۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۳۰۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۷۰%
تومان