کتاب پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس
معرفی کتاب پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس
کتاب پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس نوشتهٔ جان لوکاره (John le Carré) و ترجمهٔ مهوش عزیزی است. نشر قطره این رمان معاصر بریتانیایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس
کتاب پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس را مشهورترین اثر جان لوکاره و از شاهکارهای ادبی دنیا دانستهاند. استقبال از این رمان، منحصر به دنیای ادبیات نبوده است؛ این اثر بارها دستمایهٔ اقتباسهای رادیویی، تلویزیونی و سینمایی قرار گرفته است؛ از جمله در سال ۲۰۱۱ میلادی و بر اساس آن فیلم موفقی با بازی گری اولدمن روی پرده سینماهای جهان رفت. «پیلهور، خیاط، سرباز، جاسوس» راوی ماجراهای «جرج اسمایلی» است؛ مأمور مخفی مسن و کمحرفی که برای یافتن جاسوس شوروی در سرویس مخفی اطلاعات انگلیس فعالیت میکند. مردی که او با نام «کنترل» میشناخت، مرده است و ترکهای جوانی که او را بهزور بیرون کردند، اکنون سیرک را اداره میکنند. جورج اسمایلی کاملاً برای بازنشستگی آماده نیست؛ بهویژه وقتی یک فراری زیبا و بالقوه با یک اتهام تکاندهنده ظاهر میشود. یک فرد اهل شوروی به بالاترین سطح اطلاعات بریتانیا نفوذ کرده است. اسمایلی با تکیه بر هوش و کادری کوچک و وفادار برای گرفتن خائن تله میگذارد. فیلمی به همین نام از این کتاب ساخته شده است که نامزد اسکار بوده؛ بهکارگردانی توماس آلفردسون. رمان حاضر در سه بخش نوشته شده است.
خواندن کتاب پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر بریتانیا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس
«اولین کلاس بعد از دعا، فرانسه در ۵ ب بود و آنجا جیم تقریباً کفرش درآمد. او یک مجازات احمقانه برای کلمنتز، پسر صاحب مغازهٔ پرده فروشی، تعیین کرد و مجبور شد در آخر کلاس آن را لغو کند. در اتاق معلمان او کارهای روزمرهٔ دیگر را انجام داد، از نوعی که در کلیسا کرده بود، سریع، بدون فکر، بدون اشتباه و بعد بیرون. چک کردن نامهها ایدهای ساده اما کارساز بود. او هیچوقت نشنیده بود کسی از حرفهایها از این روش استفاده کند، ولی خب حرفهایها درباره روشهایشان حرف نمیزنند. اگر از او میپرسیدند، او جواب میداد ”اینجوری به این قضیه نگاه کنید. اگر مخالفان تو را تحت نظر دارند، حتماً نامههایت را هم چک میکنند، چون نامه آسانترین روش تحت نظر گرفتن است. اگر مخالفان خانگی هستند و همکاری سرویس پست را هم دارند، این کار حتی آسانتر هم هست. پس چهکار میکنی؟ هر هفته از همان صندوق پست، در یک ساعت معین، به دفعات معین، پاکتی به خودت پست میکنی و یکی دیگر به یک آدم بیخبر در همان آدرس. یک نوشتهٔ بیخودی داخل پاکت بگذار، کارت کریسمس خیریه، دعوتی از سوپرمارکت محل حتماً در پاکت را ببند، عقب بایست و زمانهای رسیدن آنها را مقایسه کن. اگر نامهٔ تو دیرتر از نامه دیگر برسد، تو نفس کس دیگری را پشت گردنت احساس کردهای، در این مورد نفس توبی را.“
جیم در مجموعهٔ لغات عجیب و غریبش، این کار را «امتحان کردن حرارت آب» میخواند و یکبار دیگر درجهٔ حرارت آب غیر قابل ایراد بود. دو نامه با هم مهر ورود خورده بودند، اما جیم برای برداشتن نامهای که به نام مارجری بنکز بود و نوبتش بود که بهعنوان دستیار بیخبر او عمل کند، دیر رسید. در نتیجه پس از در جیب گذاشتن نامهٔ خودش، جیم زیر لب به غرغر کردن خطاب به روزنامهٔ دیلی تلگراف پرداخت، درحالیکه مارجری بنکز با گفتن، اوه، برو به جهنم، با عصبانیت یک دعوتنامهٔ چاپی برای ملحق شدن به گروه مطالعهٔ انجیل را پاره کرد. از آنجا، کارهای روزمرهٔ مدرسه او را دوباره مشغول کرد تا موقع مسابقهٔ فوتبال سال پایینیها با سنت ارمینز، که او قرار بود داوری کند. این بازی کوتاهی بود و وقتی پایان یافت پشتش دوباره ناراحتش کرد. پس تا زمان زنگ اول، که قول داده بود برای الوز جوان کلاس را اداره کند، ودکا نوشید. جیم به یاد نمیآورد چرا این قول را داده بود، اما معلمان جوانتر و بهخصوص متأهلان خیلی به کمک جیم در موارد مختلف پشتگرم بودند و او هم اجازهٔ آن را میداد. زنگ، یک زنگ خطر قدیمی کشتی بود که پدر ترزگود از زیر خاک پیدا کرده و حالا بخشی از سنتهای مدرسه شده بود. همچنان که جیم زنگ را به صدا درمیآورد، متوجه بیل روچ کوچولو شد که درست کنار او ایستاده و با لبخندی بیرنگ به او نگاه میکرد و توجه جیم را درخواست مینمود، همانطور که هر روز پنج شش بار این کار را میکرد.»
حجم
۴۳۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه
حجم
۴۳۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه
نظرات کاربران
ترجمه ش خوب نیست اصلاً