کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم) اسماعیل نادری + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم)

کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم)

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم)

کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم) نوشتهٔ «اسماعیل نادری» و منتشرشده توسط انتشارات آئی‌سا، جلد دوم از یک رمان اجتماعی است که با نگاهی انتقادی به مسائل و معضلات زندگی طبقهٔ فرودست شهری می‌پردازد. این اثر با روایت زندگی یک نوجوان معلول و خانواده‌اش، تصویری از رنج، فقر، تبعیض و مبارزه با ساختارهای ناعادلانهٔ جامعه ارائه می‌دهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم)

کتاب «بی‌دادگاه سیا» جلد دوم از یک رمان اجتماعی است که در بستر دهه‌های میانی قرن گذشته روایت می‌شود. داستان در فضای شهری و در میان خانواده‌ای کارگر و کم‌درآمد می‌گذرد و دغدغه‌های روزمره، بیماری، فقر و تلاش برای بقا را به تصویر می‌کشد. نویسنده با زبانی صریح و بی‌پرده به نقد ساختارهای اجتماعی و نابرابری‌های اقتصادی می‌پردازد و از خلال روایت زندگی شخصیت اصلی، به مسائلی چون تبعیض، فساد اداری، و بی‌عدالتی در نظام درمان و آموزش اشاره می‌کند. این کتاب با تمرکز بر تجربه‌های زیستهٔ یک نوجوان معلول و خانواده‌اش، تصویری ملموس از جامعه‌ای ارائه می‌دهد که در آن امید و ناامیدی، مبارزه و تسلیم و آرزوهای کوچک و بزرگ در هم تنیده‌اند. فضای داستان پر از جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی و برخوردهای تلخ و شیرین با محیط اطراف است. «اسماعیل نادری» در این جلد، همچون جلد نخست به کندوکاو درونی شخصیت‌ها و واکاوی روانی آن‌ها می‌پردازد و از خلال داستان، به نقد ساختارهای قدرت و مناسبات طبقاتی می‌رسد.

خلاصه داستان بی دادگاه سیا (جلد دوم)

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

این رمان با روایت زندگی نوجوانی معلول و خانواده‌اش در یکی از محله‌های فقیرنشین شهر آغاز می‌شود. بیماری راوی و روند طاقت‌فرسای درمان، محور اصلی روایت است. پدر خانواده درگیر بوروکراسی بیمارستان‌ها و ناتوان از تأمین هزینه‌های درمان، بارها با تحقیر و بی‌عدالتی روبه‌رو می‌شود. روایت از زاویهٔ دید اول‌شخص و با نگاهی انتقادی به جامعه، به شرح روزمرگی‌ها، امیدها و سرخوردگی‌های اعضای خانواده می‌پردازد. در کنار دغدغه‌های درمان و فقر، روابط خانوادگی، حسرت‌ها و آرزوهای برآورده‌نشدهٔ شخصیت‌ها به تصویر کشیده می‌شود. راوی با نگاهی تیزبین، تضاد طبقاتی، فساد اداری و بی‌عدالتی اجتماعی را در مدرسه، بیمارستان و حتی در خانه تجربه می‌کند. او در مواجهه با تبعیض و طردشدگی، گاه به انزوا و گاه به عصیان پناه می‌برد. این داستان سرشار از جزئیات زندگی روزمره، کشمکش‌های درونی و بیرونی و تلاش برای حفظ عزت و امید در دل شرایط دشوار است. پایان داستان باز می‌ماند و سرنوشت شخصیت‌ها در هاله‌ای از ابهام و انتظار قرار می‌گیرد.

چرا باید کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم) را خواند؟

این کتاب با روایتی صادقانه و بی‌پرده، تجربهٔ زیستهٔ یک نوجوان معلول و خانوادهٔ کارگری را در دل جامعه‌ای نابرابر و پر از تبعیض به تصویر می‌کشد. خواننده با لایه‌های مختلف فقر، بیماری و مبارزه با ساختارهای ناکارآمد اجتماعی روبه‌رو می‌شود و از خلال داستان به درک عمیق‌تری از رنج، امید و مقاومت انسان‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده می‌رسد. اثر حاضر فرصتی برای تأمل دربارهٔ عدالت، همدلی و نقش ساختارهای اجتماعی در سرنوشت افراد فراهم می‌کند.

خواندن کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این رمان برای علاقه‌مندان به ادبیات اجتماعی، کسانی که دغدغهٔ مسائل طبقاتی، تبعیض و نقد ساختارهای قدرت را دارند و همچنین افرادی که به روایت‌های واقع‌گرایانه از زندگی طبقات فرودست علاقه‌مند هستند، مناسب است. مطالعهٔ رمان حاضر می‌تواند برای کسانی که با معلولیت، فقر و مبارزه با نابرابری اجتماعی درگیر هستند، همدلی و شناخت بیشتری ایجاد کند.

بخشی از کتاب بی دادگاه سیا (جلد دوم)

«راستش مانده بودم کدام حرفش را قبول کنم! با این حال، تن به قضا دادم و همراه با او به همان مسیری گام نهادم که به‌قول خودش به‌جز بن‌بست به مسیر دیگری ختم نمی‌گردید. حتی به بهانه‌هایم نیز نظیر دوری راه و این‌که هرگز به تنهایی توان رویارویی با آن‌همه سختی را نخواهم داشت، اهمیتی ندادم و بالعکس؛ به او که در عزمش راسخ‌تر از پیش شده و رویاهای دورودرازی را به خودش نوید داده بود، پیوستم.

هرچه بود، مرد بود و مردانه می‌اندیشید. نمی‌دانم، شاید تمام تضادهایی هم که به یک‌باره و ظاهراً ناخودآگاه در گفته‌هایش پدیدار گشته و آن‌طور دلجویانه در طبخ اخلاص‌شان گذاشته بود به‌خاطر این بود که می‌خواست هرگونه ترس و تعللی را در اتخاذ تصمیمی که برای انسان به‌ویژه مفلوجی چون من از هر زهری کشنده و مهلک‌تر می‌نمود از وجود درمانده و آشوب‌زده‌ام دور و خنثی سازد.

بی‌شک ترس و وحشتی را که در همان آغاز کار بر تمام وجودم سایه گسترده و به تدریح بر همه‌جای آن استیلا یافته و می‌رفت تا دست‌وپابسته تسلیم مقدراتم کند، می‌دید و از تأثیرات رقت‌انگیز آن بر روی صورتم شکنجه و عذاب بی‌حدوحصری را متحمل می‌گردید. گویا با گردن نهادن به این خواستهٔ غیرمنطقی و به‌طور حتم دردسرآفرینم، فقط می‌خواست جلوی احساس یأس و همچنین ازخودزدگی‌هایم را بگیرد و ثابت قدم‌تر از پیش به جلو هی‌ام کند.

خیلی زود در پاسخ به آن بهانه‌تراشی‌ها که به‌هیچ‌وجه دور از واقعیت نبودند با صدایی که شاید دل هر محکوم به مرگی را نیز قرص و محکم می‌ساخت گفت:

- زیادی به خودت سخت می‌گیری. حالا چی شده مگه؟ از چی می‌ترسی؟ خدا به دور، مرگ نیست که درمونی نداشته باشه. فوق فوقش یه نفر رو واسهٔ این کار اجیر می‌کنیم. ثانیاً، هنوز اول راهه. اگه بخوای این‌جوری از پس مشکلات روزمره و بی‌بروبرگرد زندگیت بر بیای، کلاهت پس معرکه‌ست. یعنی از این به بعد دیگه باید یواش‌یواش رو پاهای خودت وایستی و گلیمت رو از آب بیرون بکشی! مگه تا کی می‌خوای به این و اون تکیه کنی؟ تا کی می‌خوای چشمات رو به دستای دیگرون بدوزی؟ همیشه که من و ننه‌ت زنده نیستیم تا دوروورت رو جمع‌وجور کنیم. پس اگه می‌خوای تو آینده از زندگی عقب نمونی، باید از الان به خودت بجنبی، والا دیگه دستت به جایی بند نمی‌شه و ناخواسته هرروز آرزوی مرگ خودت رو می‌کنی.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۴ صفحه

حجم

۳۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۴ صفحه

قیمت:
۱۸۰,۰۰۰
تومان