
کتاب کمدی خطاها
معرفی کتاب کمدی خطاها
کتاب کمدی خطاها نوشتهٔ ویلیام شکسپیر و ترجمهٔ علیرضا مهدی پور توسط نشر چشمه منتشر شده است. کمدی خطاها از نخستین آثار ویلیام شکسپیر به شمار میرود. همانند بسیاری از آثار شکسپیر، این نمایشنامه نیز ساختاری عمدتاً منظوم دارد و تنها حدود ۱۳ درصد آن به نثر نوشته شده است. از ۸۷ درصد شعر موجود در نمایشنامه، یکچهارم به صورت شعر مقفا و مابقی به شکل شعر بیقافیه سروده شده است. در این ترجمه نیز، همانند ترجمههای پیشین از آثار شکسپیر همچون «حکم در برابر حکم»، «زندگی و مرگ شاه یوحنا»، «مکبث»، «هملت» و «ریچارد دوم»، تنها بخشهای قافیهدار به صورت شعر برگردانده شدهاند. این انتخاب نه از سر خودنمایی یا تلاش برای خلق اثری هنری صرف، بلکه از روی ضرورت انجام شده است؛ زیرا در غیر این صورت، محتوا و فضای کلی نمایشنامه، به ویژه جنبهٔ کمدی آن، آسیب میدید. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کمدی خطاها
کمدی خطاها که از نخستین آثار ویلیام شکسپیر است، مانند بسیاری دیگر از نوشتههای او، بیشتر به صورت شعر سروده شده است. تنها حدود ۱۳ درصد از این نمایشنامه به نثر است، در حالی که ۸۷ درصد آن شعر است. از این میزان شعر، یکچهارم آن مقفا و بقیه بیقافیه است. لازم به ذکر است که بخشهای مقفا در متن اصلی نیز از یکدستی برخوردار نیستند و ریتم ثابتی ندارند. بهعنوان مثال، قطعات غنایی و تغزلی بسیار موزون هستند، در حالی که بخشهای مربوط به بگومگوها، کشمکشها، نزاعهای خندهدار و شوخیها عمداً دارای دستانداز و ناهمواری هستند. این عدم یکنواختی با شخصیتها و رویدادهای غیرمعمول داستان همخوانی دارد. در برخی موارد، تنها قافیه دو سطر را به هم پیوند میدهد، و گاهی یک مصراع به صورت تکهتکه و با مشارکت دو شخصیت تکمیل میشود که این از شگردهای شعری دراماتیک است و نحوهٔ اجرای این هنجارهای نامعمول بر عهدهٔ کارگردان و بازیگران خواهد بود. بدون ورود به بحث مفصل دربارهٔ آثار نمایشی شکسپیر و مقایسه و تحلیل آنها، تنها به جایگاه این نمایشنامه در میان دیگر آثار او اشارهای مختصر میشود.
نمایشنامههای شکسپیر عموماً به سه دستهٔ اصلی تقسیم میشوند: تراژدی، کمدی و نمایشنامههای تاریخی. علاوه بر این، یکی دو نمایشنامه نیز وجود دارند که در این دستهبندی جای نمیگیرند و به اصطلاح نمایشنامههای معمایی خوانده میشوند. پیش از این، از هر یک از این ژانرها یک نمایشنامه توسط همین مترجم به فارسی برگردانده شده بود، به جز کمدی. «مکبث» و «هملت» نمونههای تراژدی، «زندگی و مرگ شاه یوحنا» و «ریچارد دوم» نمایشنامههای تاریخی و «حکم در برابر حکم» نمایشنامهای معمایی است. نمایشنامهٔ حاضر، «کمدی خطاها»، اثری کمدی و از شادترین و مفرحترین کمدیهای شکسپیر به شمار میرود.
شخصیتهای این نمایشنامه «اِجیون»، «آنتیفُلوس»، «آنتیفُلوس اهل اِفِسُس»، «درومیوی اهل سیراکوز»، «درومیوی اهل اِفِسُس»، «آدریانا»، «لوسیانا»، «امیلیا»، سوداگر یکم «آنجلو»، «بالتازار»، «لوسه» (نل)، سوداگر دوم، مأمور، پاسبان و زندانبان، زن، «استاد پینچ»، پیک و ملازمان امیر، سه چهار نفر ملازم استاد پینچ، دژخیم و دیگر مأموران هستند. تمامی رویدادهای این متن نمایشی کمدی در شهر اِفِسُس و در یک روز، از صبح تا غروب اتفاق میافتد.
خلاصه کتاب کمدی خطاها
داستان این نمایشنامهٔ کمدی دربارهٔ پیرمردی به نام «اجیون» از اهالی سیراکوز است که در جستوجوی پسر گمشدهٔ خود است. در این میان، شخصیتهای دیگری همچون دوقلوهای همنام (آنتی فلوسهای افسس و سیراکوز) و خدمتکارانشان (درومیوهای افسس و سیراکوز) نیز حضور دارند که ماجراهایی را رقم میزنند.
چرا باید کتاب کمدی خطاها را بخوانیم؟
مطابق مقدمه مترجم، کمدی خطاها نمایشنامهای کمدی، مفرح و شاد است. مطالعهٔ این اثر میتواند تجربه لذتبخشی را برای خواننده به ارمغان آورد و او را با یکی از آثار برجستهٔ شکسپیر در ژانر کمدی آشنا سازد.
خواندن کتاب کمدی خطاها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
درباره ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر (۱۵۶۴ - ۱۶۱۶)، فرزند «جان شکسپیر» و «ماری اردن»، یکی از بزرگترین شاعران و نمایشنامهنویسان تاریخ ادبیات انگلیسی است. پس از ورشکستگی پدرش در سال ۱۵۸۷، در ۱۳ الگی تحصیلات خود را نیمهتمام گذاشت. او در سال ۱۵۸۲ با «آنا هاتاوی» ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. شکسپیر در سال ۱۵۸۵ به لندن رفت و در آنجا به بازیگری و نمایشنامهنویسی مشغول شد و با استقبال فراوانی روبهرو شد. آثار او شامل تراژدیهایی چون «اتللو»، «مکبث»، «هملت»، «شاه لیر» و «رومئو و ژولیت»، کمدیهایی چون «رؤیای شب نیمهٔ تابستان» و «شب دوازدهم» و نمایشنامههای تاریخی چون «ژولیوس سزار» میشود. ویلیام شکسپیر در سالهای پایانی عمرش در استرانفورد ساکن شد و در نهایت در سال ۱۶۱۶ درگذشت.
بخشی از کتاب کمدی خطاها
«آنتیفلوس افسسی نوکرش درومیو را سرزنش میکند که چرا او را بیخود به کتک زدنش در بازار متهم کرده. آنتیفلوس، بالتازار سوداگر و آنجلو زرگر را برای ناهار به خانه دعوت میکند و در باب مهماننوازی گفتگو میکنند. آنتیفلوس و نوکرش درِ خانهشان ققنوس را قفل مییابند و درومیوی سیراکوزی را دربان آن. در را میکوبند و لوسه خدمتکار آشپز که درومیوی سیراکوزی را با درومیو نامزد خود عوضی گرفته، صاحبخانهٔ راستین و چاکر خانگی او درومیو را به خانه راه نمیدهد. آنتیفلوس و درومیوی افسسی خشمگین میشوند و جار و جنجال بر پا میکنند و در را میکوبند. آدریانا که با آنتیفلوس سیراکوزی به ناهار خوردن نشسته، شوهر راستین خود آنتیفلوس افسسی را از در میراند. درومیوها نیز از دو سوی در با هم بگومگو میکنند، بیآنکه یکدیگر را ببینند. آنتیفلوس افسسی تصمیم میگیرد که در را بشکند. اما بالتازار سوداگر او را متقاعد میکند که در روشنایی روز و در ازدحام همسایگان آبروریزی نکند و در عوض با او و آنجلو برای صرف ناهار به مهمانخانهٔ تایگر (ببر) بروند، و شب که آبها از آسیاب افتاد، به خانه برگردد و مسئله را حل کند. آنتیفلوس از خشم تصمیم میگیرد که طوق طلایی را که قرار است آنجلوی زرگر برای همسر او بسازد، به زنی در مهمانخانهٔ پرپنتاین (خارپشت) هدیه کند.
[آنتیفلوس اهل اِفِسُس، نوکرش درومیو، آنجلوی زرگر و بالتازار سوداگر وارد میشوند]
آنتیفلوس (اِف.): جناب آنجلوی عزیز، باید همهٔ ما را معذور بدارید. چون دیر میکنم، همسرم تندخویی میکند. به او بگویید که من با شما در دکان ماندم تا ساختن گردنبند را تماشا کنم، و این که شما فردا آن را خواهید آورد. [با اشاره به درومیو] ولی در اینجا شیادی هست که رو در روی من ایستاده و ادعا میکند که مرا در بازار دیده و من کتکش زدهام و هزار سکهٔ زر از او خواستهام و این که وجود خانه و خانم خود را انکار کردهام. [به درومیو] تو ای مست، با تواَم، منظورت از اینها که گفتی چه بود؟»
حجم
۸۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۸۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه