دانلود و خرید کتاب نگاه و نقد غلامحسین یزدان پناه
تصویر جلد کتاب نگاه و نقد

کتاب نگاه و نقد

انتشارات:انتشارات یانا
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب نگاه و نقد

کتاب الکترونیکی «نگاه و نقد» نوشتهٔ غلامحسین یزدان پناه در انتشارات یانا چاپ شده است. کتاب نگاه و نقد با زبانی ساده می‌کوشد به برخی از معضلات اجتماعی بپردازد و به آن‌ها پاسخ بدهد.

درباره کتاب نگاه و نقد

این کتاب مجموعه‌ای است از دست‌نوشته و دل‌نوشته‌های غلامحسین یزدان‌پناه در موضوعات گوناگون با محوریت حقوق شهروندی که در این مجموعه یک‌جا جمع شده و به چاپ رسیده است.

کتاب نگاه و نقد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعهٔ خاطرات و نوشته‌های روزانه پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب نگاه و نقد

تـرس را ازوجودتـان برانیـد و جـای آن را بـا امیـد و آرزو عـوض کنیـد و هرگـز تسـلیم افـکار موهـوم نشـوید. زندگـی اگرچـه سـخت اسـت؛ امـا شـما از آن سـخت‌تر هسـتید. در تمـام عالـم نیرویـی برتـر از عشـق وجـود نـدارد و عشـق، بالاتریـن حـد فرکانـس اسـت کـه می‌تـوان بـه سـوی کائنـات رهـا کـرد. هرگـز جنبه‌هـای منفـی زندگـی را بـزرگ جلـوه ندهیـد و بـا خوشرویی بـرآن افسـار بزنیـد. تـرس بیـش از حـد مانـع پیشـرفت می‌شـود. انسـان نــزد خالــق آفرینــش مقــام بالایــی دارد و اشــرف مخلوقــات لقــب داده شـده اسـت. 

...

نوه مغز بادام است؟

روزی هنـگام عبـور از یکـی از خیابان‌هـای تهـران شـاهد صحنـه‌ای بـودم کــه ذکــرش در اینجــا خالــی از لطــف نیســت. اتومبیــل گران‌قیمتــی کنـار خیابـان ایسـتاد و چنـد پسـر و دختـر جـوان از آن پیـاده شـدند و در حالـی کـه رفتارشـان نشـان مـی‌داد در حالـت عـادی قـرار ندارند؛ سـمت صنـدوق عقـب رفتنـد و آن را بـاز کردنـد و دسـت و پـای پیرمـردی را گرفتنـد و کنـار خیابـان گذاشـتند و رفتنـد.

پیرمــرد کــه انــگاری چشــم‌هایش بــه تاریکــی صنــدوق عــادت کــرده بـود؛ وقتـی چشـم بـاز کـرد، نمی‌دانسـت کجاسـت و چـه خبـر اسـت! مـن کـه از ابتـدا شـاهد ماجـرا بـود، نـزد پیرمـرد رفتـم واز احـوالاتش جویـا شـدم، پیرمـرد گفـت: پســر و عروســم در مســافرت خــارج از کشــور هســتند. آن دو پســر نوه‌هایــم هســتند و آن دو دختــر هــم دوســت‌های دو نــوه‌ام بودنــد. این‌هــا قــرار بــود عصــر در خانــه پارتــی داشــته باشــند و حضــور مــن مانعشـان بـود، بـرای همیـن از مـن خواسـتند تـا بـه پـارک بـروم. وقتـی خواســتیم ســوار ماشــین شــویم، گفتنــد پدربــزرگ چــون مــا چهــار نفـرهسـتیم تـوی ماشـین بـه شـما سـخت می‌گـذرد، بهتـر اسـت تـوی صنــدوق عقــب بنشــینید و راحــت باشــید. بــرای همیــن مــن را درون صنــدوق عقــب گذاشــتند و بــه اینجــا آوردنــد. مــن نمی‌دانــم اینجــا کجاســت.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۱۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

حجم

۵۱۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان