
کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری
معرفی کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری
کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری نوشتهٔ الیزابت رودینسکو و ترجمهٔ ناتاشا محرم زاده و ملیکا خوش نژاد توسط نشر نی منتشر شده است. این اثر به بررسی جامع زندگی، فعالیتهای علمی و میراث فکری ژک لکان، روانکاو مشهور قرن بیستم میپردازد؛ شخصیتی که آرای او همواره در حوزهٔ روانکاوی و سایر رشتههای علوم انسانی، محور بحثهای مهم قرار دارد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری
کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری اثری دربارهٔ چهره، فعالیتها و میراث اندیشهای ژک لکان، روانکاو پرنفوذ و بحثبرانگیز قرن بیستم است؛ شخصیتی که شیفتهٔ حقیقت بود و دیدگاههایش همچنان در محافل روانکاوی و دیگر شاخههای علوم انسانی، موضوع مناظرات جدی است. الیزابت رودینسکو، نویسندهٔ این اثر، برای به سرانجام رساندن پژوهش خود، با منابع گوناگون و گاه متناقضی روبهرو بوده است تا بتواند نتیجه تحقیقاتش را به گونهای تنظیم کند که هم شامل دیدگاههای پیروان اصیل لکان شود، هم نظریات لکانیهای میانهرو را در بر بگیرد و هم اشارهای مختصر به آرای مخالفان هر دو گروه داشته باشد. از این رو، مخاطب با کتابی مواجه است که ضمن دوری از هرگونه تصویرسازی ایدهآلگرایانه به سبک شرححالنویسان، از ارائهٔ چهرهای بیعیب و نقص از یک قدیس نیز اجتناب میکند. این کتاب پس از انتشار، با واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدان روبرو شد؛ با این حال، امروزه کمتر پژوهشگری علاقهمند به روانکاوی فرویدی-لکانی یافت میشود که در منابع خود به کتاب «ژک لکان: زندگی و نظام فکری» برخورد نکرده یا نیازی به مطالعه و ارجاع به آن نداشته باشد. این کتاب در نه بخش نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «چهرههای پدر»، «بانوان دیوانه»، «آغاز پختگی»، «تاریخچههای خانوادگی»، «جنگ و صلح»، «مؤلفههای یک نظام فکری»، «قدرت و شکوه»، «در جستوجوی امر مطلق» و «میراث».
چرا باید کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری را بخوانیم؟
کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری نوشتهٔ الیزابت رودینسکو، اثری ضروری برای علاقهمندان به روانکاوی، فلسفه و علوم انسانی است، زیرا این کتاب یک معرفی جامع و چندوجهی از زندگی، کارنامه و نظام فکری ژک لکان، یکی از مهمترین و پیچیدهترین چهرههای روانکاوی پس از فروید، ارائه میدهد و به خواننده کمک میکند تا با مفاهیم کلیدی، تأثیرات او بر حوزههای مختلف، منازعات پیرامون اندیشههایش و همچنین نگاهی نقادانه به میراث او آشنا شود. این اثر با ارائه اطلاعات دقیق و دیدگاههای متنوع، به منبعی مرجع برای پژوهشگران این حوزه تبدیل شده و درک عمیقتری از جایگاه و اهمیت لکان در تاریخ اندیشه فراهم میآورد.
خواندن کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب یک منبع اساسی و جامع برای درک زندگی و اندیشههای ژک لکان، یکی از مهمترین چهرههای روانکاوی پس از فروید، به شمار میرود و به دانشجویان و پژوهشگران روانکاوی کمک میکند تا با مفاهیم کلیدی و پیچیدگیهای نظریات او آشنا شوند. نظریههای لکان پیوندهای عمیقی با فلسفه، بهویژه فلسفه ساختارگرایی و پساساختارگرایی دارد. این کتاب میتواند برای کسانی که به بررسی این پیوندها و تأثیرات متقابل علاقهمند هستند، بسیار روشنگر باشد. اندیشههای لکان تأثیر قابل توجهی بر حوزههای مختلف علوم انسانی از جمله ادبیات، نظریهٔ فیلم، مطالعات جنسیت و جامعهشناسی داشته است. این کتاب میتواند برای درک این تأثیرات و کاربرد مفاهیم لاکانی در این زمینهها مفید باشد. آشنایی با آرای لکان میتواند دیدگاههای جدیدی در زمینهٔ فهم ساختار روانی و فرایندهای درمانی به روانشناسان و رواندرمانگران ارائه دهد، حتی اگر رویکرد درمانی آنها مستقیماً لاکانی نباشد. همجنین افرادی که به دنبال درک عمیقتر از ناخودآگاه و ساختار زبان هستند، میتوانند از این کتاب استفاده کنند.
درباره الیزابت رودینسکو
الیزابت رودینسکو، متولد سال ۱۹۴۴ در یک خانوادهٔ یهودی با گرایش پروتستان، از سوی مادر به خاندان سرشناس ژَوَل، از یهودیان برجسته فرانسه، نسب میبرد. در جامعهٔ سنتی و محدود آن دوران فرانسه، اغلب زنان خاندان ژَوَل هویتی ممتاز کسب کرده بودند و الیزابت نیز از این قاعده مستثنی نبود. پدربزرگ مادری او، لوئی امیل ژَوَل، یک مجموعهدار آثار هنری ژاپنی و چشمپزشک ماهر بود که تحقیقاتش در زمینه استرابیسم، علم اپتیک و حرکات چشم در محافل پزشکی فرانسه شناخته شده است. از میان پنج فرزند او، میتوان به دخترش، اَلیس ژَوَل، اشاره کرد که علاوه بر علاقهمندی به جمعآوری آثار هنری همچون پدر، به هوانوردی نیز اشتیاق فراوانی داشت. او مفتخر به دریافت مدال لژیون دونور شد، اما در جریان جنگ جهانی دوم در آشوویتس به قتل رسید. دیگر دختر لوئی امیل ژَوَل، ژَن، با پل وایس ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند بود: لوئیز وایس، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان، و ژِنی وایس (که بعدها با نام ژِنی اوبری شناخته میشد)، دوست ژک لکان، که خود نیز روانکاو و متخصص مغز و اعصاب کودکان بود و زندگیاش را وقف کمک به کودکان بیمار کرد. الیزابت رودینسکو، فرزند مشترک ژِنی اوبری و پزشکی رومانیاییتبار به نام الکساندر رودینسکو است. الیزابت رودینسکو مدرک لیسانس خود در رشته ادبیات را از دانشگاه سوربن دریافت کرد. سپس تحت راهنمایی تزوتان تودوروف، نویسنده و منتقد برجسته، از پایاننامه کارشناسی ارشد خود دفاع کرد و در سال ۱۹۷۵ مدرک دکتری خود را نیز از دانشگاه پاریس ۸ونسن اخذ نمود. بدین ترتیب، میتوان گفت که او در دهه ۱۹۷۰ عمدتاً به نقد ادبی مشغول بود و نویسندگانی چون لوئی فردینان سلین، برتولت برشت و آنتونن اَرتو از جمله چهرههای محبوب او در این دوره به شمار میرفتند. با این حال، به تدریج علاقه او به نوشتن در حوزهٔ ادبیات جای خود را به شیفتگی به روانکاوی و نگارش در این زمینه داد؛ علاقهای عمیق که ظاهراً بسیاری از هنرمندان و علاقهمندان به ادبیات را به خود جذب کرده است. او از سال ۱۹۶۹ به مکتب فرویدی پاریس، که توسط ژک لکان تأسیس شده بود، پیوست و امروزه بهعنوان روانکاو، مورخ تاریخ روانکاوی و زندگینامهنویس فروید و لکان، شهرت قابل توجهی در جامعهٔ روانکاوی کسب کرده است.
بخشی از کتاب ژک لکان؛ زندگی و نظام فکری
«فرویدیسم فرانسوی در زمستان سال ۱۹۶۳ با تجزیهٔ تدریجی SFP بُعد تازهای به خود گرفت. فرویدیسم دیگر فرهنگ نخبگان نبود و داشت به یک ایدئولوژی همگانی تبدیل میشد. درعینحال به جای آنکه عمدتاً در پاریس متمرکز باشد در استانهای دیگر نیز گسترش مییافت. بنابراین تمایل عمومی به تودهپسندکردن روانکاوی، که در IPA به ایجاد نوفرویدیسم انجامید، بر جنبش روانکاوی فرانسوی نیز اثر گذاشت و آن را به سمت اَشکال مدرنتری سوق داد.
این روند در حال وقوع بود و بالندگی لکانیسم نیز نشانهٔ پذیرش قطعی فرویدیسم در فرانسه بود، لذا قدرت از حلقهٔ کوچک نخبگان روزهای گذشته به دست نهادها و گروهها افتاد. کار نسل سوم روانکاوان فرانسوی همچنان به اعضای دو نسل قبل مرتبط بود و میشد آن را بخشی از شبکهای منطقی و منسجم از روابط انتقالی در نظر گرفت، ولی فعالیتهای نسل چهارم و پنجم از این الگو آزاد شد و از آن منطق و انسجام گذشت. در زمان توسعهٔ گستردهٔ دههٔ ۶۰، که سنگربندیهای سال ۱۹۶۸ هم تقویتش کرد، افراد و نظریهها از گرایشهای نهادی ارزش کمتری داشتند. چنین تحولاتی وضعیت نقداً متناقضِ لکان را برجسته میکرد. لکان، آن سقراطِ زیرکِ گذشته و آن مرد درهمشکسته اما پیروز، او که خود را یکی از نخبگان جمهوری بزرگ مراسلات میدانست، حال رهبرِ ارتش جدیدی از پارتیزانها بود که در مقایسه با بنیانگذاران اصلی SFP دانش کمتری کسب کرده بودند، تحصیلات کمتر و فرهنگ نازلتری هم داشتند. مختصر اینکه «پایگاه اجتماعی" لکان پس از انفصال سال ۱۹۶۳ تغییر کرد.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۷۱ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۷۱ صفحه