
کتاب کاوننت (کتاب دوم، اصیل)
معرفی کتاب کاوننت (کتاب دوم، اصیل)
کتاب کاوننت (کتاب دوم، اصیل) نوشتهٔ جنیفر ال. آرمنتروت و ترجمهٔ فاطمه حامدی فر است. انتشارات آذرباد این رمان معاصر آمریکایی را منتشر کرده است. این کتاب دربارهٔ ادامهٔ ماجراهای الکساندریا، یک نیمهخون، در دنیایی مملو از موجودات فراطبیعی و چالشهای پیش روی اوست.
درباره کتاب کاوننت (کتاب دوم، اصیل)
کتاب کاوننت (کتاب دوم، اصیل) یک رمان معاصر و آمریکایی است. داستان چیست؟ اصیل، دومین کتاب از مجموعهٔ کاوننت، داستان الکساندریا "الکس" آندروس را ادامه میدهد. الکس، یک نیمهخون، در جهانی زندگی میکند که در آن همخونها (فرزندان خدایان و انسانها) برتر هستند و نیمهخونها برای خدمت به آنها تربیت میشوند. پس از وقایع کتاب اول، الکس با پیامدهای تصمیمات گذشتهاش مواجه است و باید با چالشهای جدیدی روبهرو شود.
در این کتاب، الکس با تهدیدهای مرموزی مواجه میشود که زندگی او و اطرافیانش را به خطر میاندازد. او باید بین عشق سرنوشتی و عشقی ممنوعه انتخاب کند، در حالی که شورای حاکم قصد دارد او را به بردگی بکشاند. حضور ست، نیمهخون دیگری که بهطور مداوم در کنار الکس است، پیچیدگیهای بیشتری به زندگی او اضافه میکند.
اصیل ترکیبی از عناصر فانتزی، رمانتیک و ماجراجویانه است که در دنیایی الهامگرفته از اساطیر یونانی روایت میشود. این کتاب به بررسی موضوعاتی مانند سرنوشت، انتخاب و هویت میپردازد و نشان میدهد که چگونه تصمیمات فردی میتوانند مسیر زندگی را تغییر دهند.
خواندن کتاب کاوننت (کتاب دوم، اصیل) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان فانتزی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کاوننت (کتاب دوم، اصیل)
«مربی راموی کاپ عوضی بودن را از دیگر مربیان دزدیده. او یکی از اصیلهایی است که بهجای زندگی کردن با ثروت آباواجدادیاش، دیدهبان شدن را انتخاب کرده. اصیلهایی که مثل ایدن چنین زندگیای را انتخاب میکنند بهخودیخود گونهٔ نادری محسوب میشوند؛ اما مشترکات این دو نفر تنها به همین موضوع ختم میشود. راموی از همان اولین روز کلاس از من متنفر بود و من دوست داشتم فکر کنم احساس ایدن کاملاً عکس احساس اوست.
راموی حمله کرد.
برای شخصی در این حد سالخورده، راموی جداً با سرعت بالایی حرکت کرد. روی تشکها عقب رفتم و سعی کردم هر چیزی را که ایدن در طول تابستان به من یاد داده بود به خاطر آورم. راموی چرخی زد و با پاشنهٔ پایش بخش میانی بدنم را نشانه گرفت. پایش را با ضربهٔ سریع دستم عقب راندم و مشتی برآمده از ته دل حوالهاش کردم. او جلوی ضربهام را گرفت. ما دوباره و دوباره به سمت هم یورش بردیم، ضرباتمان را باهم مبادله میکردیم و پذیرای ضربههای یکدیگر میشدیم. او داشت خودش را بیشتر به من نزدیک میکرد و بهطور پیوسته مرا به سمت لبهٔ تشک سوق میداد.
با هر چرخش و هر لگد، ضربات راموی بیرحمانهتر میشد. انگار داشت با یک دیمن مبارزه میکرد. حقیقتاً باور داشتم راموی میخواهد آسیبی جدی به من برساند. داشتم خودم را برابر او حفظ میکردم تا اینکه کفش کتانیام از لبهٔ تشک پایین لغزید. یک اشتباه تاکتیکی مرتکب شدم.»
حجم
۳۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۳۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه