کتاب دوره آثار افلاطون (جلد سوم)
معرفی کتاب دوره آثار افلاطون (جلد سوم)
کتاب دوره آثار افلاطون (جلد سوم) نوشتهٔ افلاطون و ترجمهٔ محمدحسن لطفی است. انتشارات خوارزمی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب دوره آثار افلاطون (جلد سوم)
مجموعهٔ آثار افلاطون شامل ۲۸ رساله و کتاب و ۱۳ نامه و حاوی همهٔ آثار افلاطون است. پژوهشگران برای روشنساختن اینکه کدام یک از این نوشتهها اثر افلاطون است و کدام یک نه، تحقیقات ادبی و فلسفی پردامنهای به عمل آورده و بحثهای فراوان کردهاند. دورهٔ آثار افلاطون در چهار جلد به چاپ رسیده است.
رسالههای جلد اول:
آپولوژی، کریتون، پروتاگوراس، لیزیس (دوستی)، لاخس (شجاعت)، خارمیدس (خویشتنداری)، اوتیفرون (دینداری)، گرگیاس (فن سخنوری)، منون (فضیلت - قابلیت)، مهمانی (عشق)، فایدون (جاودانی روح).
رسالههای جلد دوم:
هیپیاس بزرگ (زیبا)، ایون (هنر راوی)، الکیبیادس (ماهیت آدمی)، هیپیاس کوچک (دروغ)، منکسنوس (رثای شهیدان)، کراتیلوس (اشتقاق واژهها)، اوتیدم (جدل)، جمهوری.
رسالههای جلد سوم:
فایدروس (عشق و زیبایی)، تهئهتتوس (شناسایی)، سوفیست، مرد سیاسی، پارمنیدس (واحد و ایده)، فیلبس (لذت)، تیمائوس (جهان و انسان)، کریتیاس، نامهها.
رسالهٔ جلد چهارم:
قوانین.
خواندن کتاب دوره آثار افلاطون (جلد سوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ یونان باستان پیشنهاد میکنیم.
درباره افلاطون
افلاطون در ۴۲۷ پیش از میلاد مسیح در آتن و در خانوادهای قدرتمند، سیاسی و اشرافی به دنیا آمد و در ۳۴۷ پیش از میلاد مسیح از دنیا رفت. او فیلسوف برجستهٔ یونان باستان و نخستین فیلسوفی بود که آثار مکتوبش به جای مانده است. بسیاری او را بزرگترین فیلسوف تاریخ میدانند. او از بچگی بسیار تیزهوش بود. پدرش برای او بهترین معلم موسیقی، فلسفه، ژیمناستیک و ادبیات را به خدمت گرفت. در ۲۰سالگی برای تکمیل دانستههای خود، شاگرد سقراط شد. این همنشینی و شاگردی بهمدت هشت سال ادامه یافت. در سال ۳۹۹ پیش از میلاد مسیح، شاهد اعدام خودخواستهٔ آموزگارش سقراط بهحکم دادگاه آتن بود. پس از اعدام سقراط آتن را ترک کرد. برای چندین سال در شهرهای یونان و کشورهای بیگانه به گردش پرداخت و پس از سفری به سیسیل در ۴۰سالگی به آتن بازگشت و مکتبی فلسفی ایجاد کرد که به نام «آکادمی» مشهور شد. از آثار مکتوب او میتوان به «کریتون»، «ضیافت» و «جمهور» اشاره کرد. دورهٔ آثار افلاطون در ایران منتشر شده است.
بخشی از کتاب دوره آثار افلاطون (جلد سوم)
«سقراط: یک، دو، سه، _ نفر چهارم کجاست تیمائوس گرامی، از کسانی که دیروز از پذیرایی ما برخوردار شدند و قرارشد امروز از ما پذیرایی کنند؟
تیمائوس: سقراط، گمان میکنم بیمار شدهباشد وگرنه بهمیل خود از این جمع دور نمیماند.
سقراط: پس تو و اینان که اینجا هستند تکلیف او را نیز بعهدهخواهید گرفت.
تیمائوس: بیگمان، و تا آنجا که از دستمان برآید خواهیمکوشید کوتاهی نشود. زیرا پس از آنکه تو دیروز با آن گشادهرویی و مهماننوازی از ما پذیرایی کردی سزاوار نخواهدبود که ما امروز پذیرایی تو را با کمال اشتیاق جبران نکنیم.
سقراط: بسیار خوب. هنوز سؤالهای مرا و مسائلی را که قرارشد دربارهٔ آنها سخن بگویید بیاددارید؟
تیمائوس: بعضی را هنوز بیادداریم و بقیه را تو بهما یادآوری خواهیکرد. یا بهتر آن است که، اگر برای تو زحمتی نیست، خلاصهٔ همهٔ آنها را بار دیگر تکرار کنی تا بهتر در ذهنمان بماند.
سقراط: مانعی نیست. مطلب اصلی گفتار دیروز من دربارهٔ آیین کشورداری، تقریباً این بود که سازمان سیاسی جامعه چگونه باید باشد و کدام کسان باید زمام امور آن را در دست داشتهباشند.
تیمائوس: آری، و ما نیز با آنچه گفتی موافق بودیم.
سقراط: آیا نخست کشاورزان و صاحبان حرفههای دیگر را از طبقهٔ کسانی که باید وظیفهٔ سپاهیگری را بعهدهگیرند جدا نکردیم؟
تیمائوس: چرا.
سقراط: سپس هر کس را تنها بهشغلی که با طبیعتش سازگار بود گماشتیم و گفتیم کسانی هم که باید برای حفظ جامعه افزار جنگ بدستگیرند تکلیف دیگری جز پاسداری جامعه و دولت _ خواه در برابر دشمن بیگانه و خواه در مقابل کسانی از داخل کشور که بخواهند بهجامعه آسیبی برسانند _ نخواهندداشت و معتقد بودیم اینان باید با زیردستان خود که بالطبع دوستان ایشانند با ملایمت و مدارا رفتار کنند ولی دشمنان را در میدان جنگ سخت بکوبند.
تیمائوس: درست است.
سقراط: زیرا پاسدار _ گمان میکنم این نکته را نیز گفتیم _ باید هم طبیعتاً دارای ارادهای نیرومند باشد و هم اشتیاق بهشناسایی درست را بکمال دارا باشد تا بتواند در صورت لزوم و در مورد مقتضی ملایمت یا خشونت و سختگیری از خود نشاندهد.
تیمائوس: آری این نیز گفتهشد.
سقراط: آیا هنگام گفت و گو در تربیت پاسداران نگفتیم که باید ورزش و موسیقی و همهٔ رشتههای دانش را که برایشان ضروری است فراگیرند؟
تیمائوس: البته.
سقراط: و تقریباً چنین گفتیم که آنان پس از آنکه بدینسان تربیت یافتند و بارآمدند هرگز نباید زر و سیم یا چیز دیگری را مال شخصی خود بشمارند بلکه چون وظیفهٔ پاسداری دارند باید در برابر این کار، مزدی که برای زندگی معتدلی کافی باشد بگیرند و آن را با یکدیگر مصرف کنند و یکجا با هم غذا بخورند و با هم زندگی کنند و تمام وقت و نیروی خود را صرف بدستآوردن فضیلت انسانی سازند و از هر حرفه و مشغلهای آزاد باشند.
تیمائوس: آری، در این باره نیز چنین گفتهشد.
سقراط: دربارهٔ زناشویی آنان نیز گفتیم که ایشان باید با زنانی مثل خود پیوند دادهشوند و هر دو خواه از حیث شرکت در جنگ و خواه در دیگر امور زندگی برابر باشند.
تیمائوس: در این نکته نیز بدینسان توافق شد.
سقراط: دربارهٔ زادن و پروردن کودکان بهکدام نتیجه رسیدیم؟ تصمیمی که در این خصوص گرفتیم چون غیرعادی است بیشک بیادآوردنش نیز آسان است. زنان و فرزندان را مشترک ساختیم و اقداماتی پیشبینی کردیم تا کسی فرزندان خود را از کودکان دیگر بازنشناسد بلکه همهٔ افراد در صورتی که تناسب سنی با یکدیگر داشتهباشند چون فرزندان یک خانواده یعنی برادر و خواهر یکدیگر شمردهشوند و بزرگتران را پدر و مادر یا اجداد خود بشمارند و بزرگتران نیز کوچکتران را فرزندان یا نوههای خود بحسابآورند.
تیمائوس: آری، و چنانکه گفتی بیادداشتن این مطلب آسان است.
سقراط: بیگمان این را نیز بیادداریم که برای اینکه کودکان با طبیعتی هر چه نیکوتر زادهشوند، باید مردان و زنانی که سرپرستی جامعه را بعهدهدارند در قرعهکشی برای ازدواج چنان عمل کنند که نیکان و بدان از هم جدا بمانند و افراد هر گروه با زنانی مشابه خود پیوند یابند و چنان بدانند که سبب هر پیوند بخت و اتفاق است، تا کینه و دشمنی در میان ایشان راهنیابد.
تیمائوس: آری، بیادداریم.
سقراط: همچنین گفتیم فرزندان نیکان را باید جدا کرد و تربیت نمود ولی فرزندان بدان را باید پنهانی میان طبقات پایینتر تقسیم کرد. اما در عین حال سرپرستان جامعه باید آنان را در حال رشد همواره مراقب باشند تا اگر ببینند که میان گروه اخیر کودکی از لیاقت کافی بهرهمند است او را جدا کنند و بهگروه نخستین بپیوندند و اگر میان گروه نخستین کودکی نالایق بنظرآید او را بهجای آن کودک لایق در طبقهٔ پایینتر قراردهند.»
حجم
۸۰۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۳۲ صفحه
حجم
۸۰۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۳۲ صفحه