دانلود و خرید کتاب سایه درختان کاغذی بیتا نگهبان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سایه درختان کاغذی

کتاب سایه درختان کاغذی

نویسنده:بیتا نگهبان
انتشارات:نشر سخن نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سایه درختان کاغذی

کتاب سایه درختان کاغذی نوشتهٔ بیتا نگهبان است. نشر سخن نو این رمان ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب سایه درختان کاغذی

کتاب سایه درختان کاغذی رمانی ایرانی است که ۱۴ فصل نگاشته شده است. بیتا نگهبان در این اثر داستان آرزوهایی را روایت کرده است که در گردباد حوادث سال‌های اول پس‌از انقلاب ۱۳۵۷ گم شدند. این داستان مرتبط با روزهایی است که کشور درگیر انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها و جنگ و ترور بوده است. این کتاب به زندگی آدم‌هایی پرداخته که در دل این حوادث سیاسی و جنگ قدرت، به یکدیگر دل بستند و حتی زندگی‌های خود را باختند.

خواندن کتاب سایه درختان کاغذی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فارسی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سایه درختان کاغذی

«پاکت را که تکان داد، یک عکس دیگر از گوشهٔ آن سُر خورد و افتاد زمین. عکس یوناس بود که تنهایی روی مبل چرمی دونفرهٔ اتاقش نشسته بود و داشت به دوربین لبخند می‌زد. با همان سیگار برگی که از دستش جدا نمی‌شد و اشارهٔ آن یکی دستی که به فرش ایرانی هدیه محمد بود! جزئیات عکس تمام اِلِمان‌های یوناس را زنده و بی‌اغراق به تصویر می‌کشید. از ساز محبوب و لیوان دسته‌داری که همیشهٔ خدا لبه‌اش زرد بود تا ته‌ریش همیشگی و پلیورهای یقه‌اسکی رنگ تیره که به شدت به تیپش می‌آمد. ناخودآگاه دلش رفت برای آن شب‌هایی که خسته از درس خواندن و فشار تنهایی، روی کف چوبی اتاق دمر می‌افتاد و با نگاه خیره به سقف به ساز یوناس گوش می‌کرد. سازی که وقتی به اوج می‌رسید از پشت دیوارهای اتاق هم می‌توانست به خلسه فرو رفتن نوازنده‌اش را تجسم کند.

ــ محمد ما آماده‌ایم مادر!

با ندای هشدارگونهٔ فرنگیس از جا بلند شد و با عکس‌ها ایستاد جلوی آینه. حتی اگر آدم‌های اینجا نمی‌خواستند بپذیرند، به هر حال یوناس و ناتالی بخشی از گذشتهٔ او بودند. بخشی انکارنشدنی که به اندازهٔ حضور بهروز در زندگی او، توانسته بودند روی نگاهش به جهان و آدم‌ها و اتفاقات؛ تأثیرات مهم و معنادار بگذارند.

عکس‌ها را در فاصلهٔ بین قاب و آینه جا داد و همان‌طور که دکمهٔ پیراهن سفید به دقت اتو شده‌اش را می‌بست، نگاه شیرین سارا گوشهٔ ذهنش جان گرفت. فکرش بدجور چسبیده بود به شاه‌نشین خیالش و سر آن هم نداشت هیچ‌جوره رهایش کند! دیروز کنج دنج آموزشگاه حرف‌هایشان به درازا کشیده بود. آن‌قدر که هیچ‌کدام نفهمیدند کِی آسمانِ پشت شیشه‌های آموزشگاه، از سرخی و نارنجی غروب به سیاهی زد و وقتی زمان دستشان آمد که هوا دیگر کاملاً تاریک شده بود.

از هر دری حرف زده بودند. او از محسن برایش گفته بود و جای خالی غربت پشت سرش که هیچ‌جوره پر نشد. از گرمای ابدی مهربانی عزیزجانش و اقتدار ازلی قلدرمآبانهٔ حاج‌یونس و از تفکراتش و هزینه‌هایی که هر کدامشان پای این اعتقادات داده بودند. از مژگان و تنهایی‌هایش گفته بود و حتی از ریحانه و مهراب و نگرانی این روزهای خودش بابت پریشان‌حالی یاسر. فقط نوبت حرف زدن از مصطفی که شد ناخودآگاه هم زود از کنارش گذشت و هم با یک جور خویشتن‌داری سیاستمندانه هیچ اشاره‌ای به اتفاقات آن روز دانشگاه نزد. فرصت برای توضیح دادن مصطفی و رفتارها و اعتقاداتش بسیار بود و نمی‌خواست همین اول کار، شانس قرار بعدی را از دست بدهد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۱۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۹۲ صفحه

حجم

۶۱۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۹۲ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان