تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب راهی به سوی خوشبختی
معرفی کتاب راهی به سوی خوشبختی
کتاب راهی به سوی خوشبختی (کیلومتر صفر) با عنوان اصلی Kilomètre zèro نوشتهٔ مود آنوکوا و ترجمهٔ نعیمه کریم لو و سحر وفایی تاج خاتونی توسط نشر سخن نو منتشر شده است. کتاب راهی به سوی خوشبختی اولین رمان نویسندهای معاصر فرانسوی است که با الهام از زندگی شخصی او در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسیده است. این کتاب از زمان انتشار تاکنون در دستهٔ پرفروشترین رمانهای رشد فردی قرار گرفته و مخاطبان بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است. آنوکوا آثار دیگری نیز در زمینهٔ خودشناسی و بهبود روابط انسانی به چاپ رسانده، اما این رمان همچنان محبوبترین اثر او به شمار میرود. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب راهی به سوی خوشبختی
کتاب راهی به سوی خوشبختی رمانی در حوزهٔ رشد فردی است که به سفر درونی یک مدیر مالی به نام «مائل» میپردازد. این کتاب با الهام از تجربیات شخصی نویسنده، مود آنوکوا، نوشته شده و به مخاطبان کمک میکند تا با خود واقعیشان روبهرو شوند و راز شادی درونی را کشف کنند. داستان با مفاهیم خودشناسی، رویارویی با ترسها، و اهمیت ارتباطات انسانی در مسیر یافتن خوشبختی سروکار دارد. کتاب بر این ایده تأکید میکند که تغییر و پذیرش درونی میتواند زندگی فردی و عاطفی را دگرگون سازد. این کتاب به زبانهای متعددی ترجمه شده و مورد استقبال گستردهای قرار گرفته است.
خلاصه کتاب راهی به سوی خوشبختی
مائل، مدیر مالی یک شرکت استارتآپ درحالتوسعه در پاریس، به قدری غرق کار شده است که دیگر وقتی برای خود و محققنمودن آرزوهایش ندارد. اما وقتی بهترین دوستش، رومن، از او درخواست میکند که برای نجات زندگی او به نپال برود، برخلاف میل باطنیاش موافقت میکند. «رومن» که درگیر بیماری سرطان است، با روشی به نام «کیلومتر صفر» آشنا شده که توسط یک استاد آمریکایی به نام جیسون در نپال پایهگذاری شده و به بهبود حالت روحی و آگاهی از طریق تغییر وضعیت روانی کمک میکند. مائل در ابتدا در مورد این روش تردید دارد، اما سفرش به کاتماندو و صعود به پناهگاه آناپورنا همراه با راهنمای متبحرش، «شانتی»، شروع یک ماجراجویی جذاب و تحولآفرین خواهد بود. این سفر به او میآموزد که چگونه با خود واقعیاش روبهرو شود و راز شادی درونی را کشف کند. مائل در این سفر نه تنها به رومن کمک میکند، بلکه زندگی شخصی و عاطفی او نیز تحت تأثیر عمیقی قرار میگیرد. این کتاب روایتگر چالشها، کشفهای درونی و تحولاتی است که مائل در طول این مسیر پرفراز و نشیب تجربه میکند.
چرا باید کتاب راهی به سوی خوشبختی را بخوانیم؟
کتاب راهی به سوی خوشبختی دعوتی است برای سفری عمیق به درون خود و کشف آنچه واقعاً برای خوشبختی لازم است. در دنیای پرشتاب امروز که بسیاری از افراد مانند مائل درگیر روزمرگی و کار بیش از حد هستند، این کتاب راهی برای رهایی از این اسارت و پرداختن به آرزوهای شخصی و رشد فردی ارائه میدهد. با دنبال کردن ماجراجویی مائل، خوانندگان میتوانند الهام بگیرند که چگونه با ترسهای خود روبهرو شوند، از منطق صرف فراتر روند و شادی واقعی را در درون خود بیابند. این کتاب با تأکید بر خودشناسی و بهبود روابط انسانی، خواننده را تشویق میکند تا به جای تمرکز بر نتایج، از مسیر لذت ببرد و زندگی را با دیدگاهی متفاوت و مثبت تجربه کند.
خواندن کتاب راهی به سوی خوشبختی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی که احساس میکنند غرق کار و روزمرگی شدهاند و زمانی برای خود و آرزوهایشان ندارند، علاقهمندان به رمانهای رشد فردی و خودشناسی که به دنبال راهی برای کشف شادی درونی و رویارویی با خود واقعیشان هستند، افرادی که به دنبال الهام و انگیزه برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی شخصی و عاطفی خود میباشند، کسانی که میخواهند راههایی برای بهبود روابط انسانی و درک عمیقتر احساسات خود و دیگران بیاموزند و هر کسی که علاقهمند به داستانهای ماجراجویانه است که در بستر آن تحولات روحی و شخصیتی رخ میدهد، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب راهی به سوی خوشبختی
«شانتی به نیشال اشاره کرد که به ما ملحق شود. متیو که میدانست نیشال نباید در استفاده از ظروف هم راحت باشد، پیشنهاد داد که امتحانی بکند. بعدازاینکه دستهایمان را در یک سینکِ دستساز با آب یخزده شستیم، تیم، درسدادن به ما را شروع کرد. او مثل یک معلم واقعی، اشتباهات ما را با دقت اصلاح میکرد و به طرز ماهرانهای گلولههای کوچکی از برنج درست کرد و آنها را در کاسهٔ عدس داغ فرو برد، سپس آنها را با دقت داخل دهانش گذاشت. نیشال و شانتی نیز بر این تکنیک مسلط بودند. من و متیو هم امتحان کردیم؛ اما نتیجه چندان قانعکننده نبود! چیزی که باعث خندهٔ شانتی و دوستش شد. معلممان که روی حرکاتِ ما متمرکز شده بود، به شدت تشویقمان کرد و به دو نفر دیگر خیره شد و با اشارهٔ دست، به آنها دستور داد ساکت شوند.
صحنهای که روبهروی من بود، فراتر از زمان به نظر میرسید؛ چراکه این پسر جوان، حقیقتی فراموششده را در خود داشت. او نمونهای از صبر و سخاوت بود. حواسش کاملاً به ما معطوف شده بود و برآوردن خواستهٔ مرا مایهٔ افتخار میدانست، تا جایی که غذایش را فراموش کرده بود. سعی کردم دقیق باشم تا او را ناامید نکنم و با وجود درد سوختگی، تا آخرین دانهٔ برنج را امتحان کنم. در یک عملیات تأثیرگذار، متیو نیز بشقاب خود را تمام کرد! لبخند تیم، بیانگر موفقیت ما بود. از او به خاطر هدیهای که به تازگی به ما داده بود تشکر کردم؛ آموزشدادنِ هنر ذاتی خود! چیزی که برای خودش طبیعی به نظر میرسید، خصوصیت اخلاقیِ نادر او بود. متأثر شده بودم.
قبل از اینکه متیو مرا برای چُرتزدن زیر نور خورشید دعوت کند، لباسهایم که انگار به اندازهٔ من شام خورده بودند، مجبورم کردند دوباره به سمت سینک بروم و خودم را تمیز کنم. در آغوشِ متیو خوابم برد. نیمساعت بعد با بوسهای بر پیشانیام بیدارم کرد و در گوشم زمزمه کرد که باید برویم. نیشال و شانتی مسیر را با کمک مرد راهنما تعیین کردند. او از روی نقشه اطلاعاتی داد و آدرس عمهٔ پیری را هم که دو ساعت دورتر و درست کنارِ تشونگ زندگی میکرد، در اختیارمان گذاشت.»
حجم
۲۹۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه
حجم
۲۹۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه