دانلود و خرید کتاب دسامبر دو نفره یوری کازاکوف ترجمه محمدعلی مهمان‌نوازان

معرفی کتاب دسامبر دو نفره

کتاب دسامبر دو نفره نوشتهٔ جمعی از نویسندگان و ترجمهٔ محمدعلی مهمان‌ نوازان است. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعه داستان کوتاه جهان را منتشر کرده است.

درباره کتاب دسامبر دو نفره

کتاب دسامبر دو نفره مجموعه داستان کوتاهی نوشتهٔ یوری کازاکوف، ساندیپ روی، ایزابل آلنده، مری روبیسون، احسان عبدالقدوس، برنارد مالامود، سندرا پتریانی، موراتان مونگان و بن اوکری است. عنوان برخی از داستان‌های این مجموعه عبارت است از «رفیق سال‌های دور»، «نوعی انتقام»، «یخبندانِ زیبا»، «بهترین دوست یک پسر» و «پیرمردِ داخل باغ».

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب دسامبر دو نفره را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی و علاقه‌مندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ایزابل آلنده

ايزابل آلنده (Isabel Allende) در سال ۱۹۴۲ میلادی در پرو به دنیا آمد. او نویسنده و یکی از چهره‌های تأثیرگذار ادبیات شیلی است که به‌عنوان پدیدهٔ ادبیات آمریکای لاتین نیز معرفی شده است. نخستین اثر آلنده «خانهٔ ارواح» نام داشت که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد؛ اثری که در همان سال به‌عنوان بهترین کتاب شیلی انتخاب شد و در فهرست پرفروش‌‌ترین آثار قرار گرفت. آلنده، پس از این کتاب ده‌ها اثر دیگر نیز نوشت و به چاپ رساند؛ کتاب‌های «واژه‌ فروش»، «گلبرگ برافراشته دریا»، «جنگل کوتوله‌‌ها»، «زورو»، «عاشق ژاپنی» و «در دل زمستان» از جمله آثار ايزابل آلنده هستند که به فارسی نیز برگردانده شده‌اند.

بخشی از کتاب دسامبر دو نفره

«فیدلمن خداحافظی کرد و چمدانش را برداشت و آن را کشان‌کشان کنار جدول خیابان برد. سروکلهٔ یک باربر پیدا شد و کارآموز، بعد از کمی درنگ، به او اجازه داد چمدانش را به سمت صفی از تاکسی‌های کوچکی که رنگ سبزِ سیر داشتند و در میدان ایستاده بودند ببرد. باربر اجازه خواست که کیف‌دستی او را هم ببرد، اما فیدلمن دلش نمی‌خواست آن را از خودش جدا کند. آدرس هتل را به رانندهٔ تاکسی داد، و تاکسی جهشی کرد و به حرکت درآمد. عاقبت فیدلمن به‌آرامش رسید. متوجه شد که دیگر خبری از ساسکیند نیست. اما در طول راه هتل دلشوره گرفت که نکند پناهنده، قوز کرده و خودش را به چرخ عقب تاکسی چسبانده باشد؛ حتی برنگشت تا نگاه کند.

فیدلمن در هتل ارزان‌قیمتی که فاصلهٔ چندانی با ایستگاه نداشت اتاق رزرو کرده بود درواقع ایستگاه اتوبوس‌ها کاملاً در دسترسش بود. طبق عادت، بلافاصله لباس راحتی پوشید و آمادهٔ کار شد. همیشه دغدغه‌اش این بود که وقت تلف نکند؛ طوری‌که انگار زمان تنها سرمایهٔ او بود ــ البته عملاً این‌گونه نبود، خودش هم قبول داشت که آدم هدفمندی است ــ و بعد برنامه‌ای ترتیب داد که زمان‌بندی بیشتر ساعات کاری او را شامل می‌شد. صبح‌ها را بیشتر به بازدید از کتابخانه‌های ایتالیایی و جست‌وجو در لیست‌ها و اسناد بایگانی آن‌ها سپری می‌کرد، در نور کم مطالعه می‌کرد، و کلی یادداشت برمی‌داشت. بعد از ناهار یک ساعتی چُرت می‌زد و ساعت چهار، که کلیساها و موزه‌ها از نو باز می‌شدند، به همراه فهرستی از دیوارنگاره‌ها و تابلوهای نقاشی، که باید از آن‌ها بازدید می‌کرد، شتابان روانه می‌شد. برای رفتن به فلورانس اشتیاق زیادی داشت، در همان حال، ناراحت هم بود که فرصت زیادی برای گشت‌وگذار در رم ندارد. با خودش عهد کرد که اگر برایش مقدور بود، دوباره به رُم بازگردد و از چیزهایی که دلش می‌خواست، بازدید کند. شاید در بهار این اتفاق می‌افتاد.

وقتی هوا تاریک می‌شد، آرام می‌گرفت و خستگی در می‌کرد. مثل اهالی رم غذا می‌خورد، دیروقت؛ درحالی‌که نیم‌لیتر شراب سفید چاشنی غذایش می‌کرد و بعد هم سیگاری دود می‌کرد. لذت می‌برد از اینکه بعد از غذا قدم بزند؛ به‌خصوص در محله‌های قدیمی نزدیک رود تیبر. به مدد مطالعاتش می‌دانست که آنجا، زیر پاهایش، بقایای رومِ باستان گسترده است. برای او، آرتور فیدلمن، که زادهٔ برونکس بود، قدم زدن بر گسترهٔ تاریخی آنجا عملی الهام‌برانگیز به‌شمار می‌آمد. تاریخ، رازآلود بود؛ یادمانی از ناشناخته‌ها، به‌شیوه‌ای طاقت‌فرسا، همراه با تجربه‌ای پرشور. تاریخ به یک اندازه جاذبه و دافعه داشت. او دلیلش را نمی‌دانست، فقط می‌دانست که تاریخ، افکارش را بیشتر از آنچه باید، تحریک می‌کند. این تب‌وتاب تااندازه‌ای برای او خوب بود؛ شاید برای یک هنرمند خلاق عالی بود، اما برای یک منتقد چندان هم سودمند نبود. او عقیده داشت که منتقد باید دست‌به‌عصا راه برود. مسافت زیادی را در امتداد رود خروشان قدم می‌زد و به آسمان پرستاره می‌نگریست. یک بار، پس از آنکه چند روزی پشت‌سرهم به موزهٔ واتیکان رفته بود، فرشتگانی را دید ــ به رنگ طلایی، آبی، سفید ــ که در آسمان پرواز می‌کردند و کنار هم گرد می‌آمدند. با خودش گفت: خدای من، دیگه نباید این‌قدر از چشم‌هایم کار بکشم. بااین‌حال، گهگاه تا صبح در اتاقش مشغول نوشتن بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

حجم

۱۹۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۷ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۷۰%
تومان