کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی
معرفی کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی
کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی نوشتهٔ ناصر فکوهی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی
ناصر فکوهی در کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی بیان کرده است که تاریخ نظریهها در انسانشناسی و تشریح آنها پیش از هر چیز تاریخ و تشریح «اندیشه انسانشناختی» است که به گمان ما تداومی همیشگی در موجودیت انسانی داشته است. کتاب حاضر با این هدف به تألیف رسیده است که پیوستگی این اندیشه را از قدیمیترین اعصار تا امروز از خلال طیف گستردهای از باورها، اندیشهها و عقاید به نمایش بگذارد. با این هدف بوده است که در این کتاب علاوه بر متن اصلی که به تشریح نظریهها و نظریهپردازان اختصاص دارد، چندین ابزار دیگر به خوانندگان کمک میکنند که سیر اندیشه و نظریه در انسانشناسی را بر دو محور تاریخی و جغرافیایی تعقیب کنند. نخست، تعداد ۵۰ متن از متون اصلی چه از منابع باستانی و قدیمی مربوط به پیش از ظهور انسانشناسی به مثابه یک علم در قرن ۱۹ و چه بهخصوص از متفکران برجسته تاریخ اندیشه انسانشناسی که به صورت قابهایی داخل متن اصلی در سراسر کتاب قرار گرفتهاند. از این ۵۰ متن، ۱۶ متن از آثار ترجمه شده به فارسی برگرفته شده و ۳۴ متن به وسیله نگارنده مستقیماً از زبانهای انگلیسی یا فرانسه به فارسی برگردانده شدهاند. این متون هر یک بهتنهایی امکان بحث و تعمیق درباره بخشهایی از اندیشه گسترده انسانشناختی را فراهم میکنند و میتوانند به عنوان ابزاری مناسب برای اهداف آموزشی و دامن زدن به بحث و تفکر دانشگاهی به کار گرفته شوند. اما اگر آنها را به صورت یک مجموعه نیز در نظر بگیریم کمابیش متوجه پیوستگی هزارانساله از یکسو و تحول عظیم و همهجانبه این اندیشه از سوی دیگر، خواهیم شد. تأکیدی که بر استفاده از متون دوره اسلامی شده، برای انگشتگذاشتن بر گنجینه بزرگی است که در ادبیات ایران از این لحاظ در اختیار ماست و هنوز جز در اجزای کوچکی از آن، آن هم در زمینهٔ شعر، چندان مورد بررسیهای انسانشناختی قرار نگرفته است.
کتاب حاضر یک درآمد و مقدمه بر گسترهٔ بیپایانی از اندیشههای انسانشناختی است که تقریباً تمام حوزهها و تمام زمانها را دربرمیگیرد و بیشک در آینده نیاز به دقیقشدن بر هر یک از این حوزهها وجود خواهد داشت. هدف اساسی کتاب آشنایی اولیه خوانندگان با اندیشههای انسانشناختی بوده است و رویکرد اساسی مورد استفاده در کتاب حاضر به موضوع نظریه، رویکردی سهگانه بوده است: تاریخ، انسان و اندیشه.
خواندن کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ مردمشناسی و انسانشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره ناصر فکوهی
ناصر فکوهی زادهٔ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۵ در تهران، انسانشناس، نویسنده و مترجم ایرانی است. او استاد گروه انسانشناسی دانشکدهٔ علوم اجتماعی در دانشگاه تهران، مدیر وبگاه «انسانشناسی و فرهنگ» و عضو انجمن بینالمللی جامعهشناسی و ایرانشناسی است. فکوهی دکترای انسانشناسی سیاسی خود را در سال ۱۳۷۳ از دانشگاه پاریس دریافت کرد. او آثار متعددی در حوزهٔ انسانشناسی دارد و از مهمترین آثار تألیفی او میتوان به کتابهای «تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی»، «انسانشناسی شهری» و «پارههای انسانشناسی» اشاره کرد. «رامین جهانبگلو» در مقالهای در وبگاه «ایندیَن اکسپرس»، ناصر فکوهی را در کنار «سید جواد طباطبایی»، «بابک احمدی»، «حمید عضدانلو»، «موسی غنینژاد» و «فاطمه صادقی» جزو روشنفکران گفتمانی دانسته که در مقابل روشنفکران دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ قرار میگیرند. فکوهی در گفتوگوها و مقالات خود با نگاهی انسانشناسانه به موضوعات متفاوتی همچون جوانان و ازدواج آنها، زنان، مشکلات نظام دانشگاهی، بومیگزینی، نقد فیلمهای داستانی و مستند و وقایع سیاسی خاورمیانه پرداخته است.
بخشی از کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی
«آرتور دو گوبینو
نویسنده و سیاستمدار فرانسوی بود که سالها در وزارت امور خارجه این کشور فعالیت داشت و به همین دلیل نیز سفرهای زیادی کرد و از جمله به ایران آمد. نظریات او حاصل تجربه این سفرها ومطالعاتش بودند. کتاب اساسی گوبینو رساله درباره نابرابری نژادهای انسانی (۱۸۵۳ ــ ۱۸۵۵) تأثیرزیادی بر شکل گرفتن نظریه برتری نژادی در اروپا داشت. پرسش عمده در این کتاب آن بود که چرا تمدنهای بزرگ که در طول تاریخ شکوفایی زیادی داشتهاند دچار زوال شده و از میان میروند؟ به این پرسش پیش از گوبینو، ابن خلدون و منتسکیو نیز پاسخ داده بودند. اما پاسخ گوبینو برخلاف آنها ریشه زوال را در پیری و ازکارافتادگی و در عوامل طبیعی نمیدید بلکه آن را در تفاوت نژادی میدانست. گوبینو سه نژاد اصلی سفید، زرد و سیاه را در انسانها مشخص میکرد و از این سه، نژاد سفید را برترین نژاد میدانست. به باور او به همین دلیل، سفیدپوستان بهرغم آنکه تعداد کمتری داشتهاند بر دیگر نژادها غالب شدهاند. دلیل انحطاط تمدنها به عقیده گوبینو در اختلاط نژادی، یعنی در آمیزش نژادهای عالی با نژادهای پست، نهفته است که سبب فساد گروه نخست میشود. مدل تاریخی مورد استناد گوبینو، کاستهای هندی هستند که با ایجاد سدهای غیرقابل عبور در ازدواجهای برونگروهی مانع از آمیزشهای نژادی میشوند. برعکس، او اعتقاد داشت که یونان باستان با بیتوجهی نسبت به این امر بود که دچار سقوط شد و این سقوط را گوبینو در غالبشدن حکومت دموکراسی یا «حکومت پاییندستیها» میبیند. بنابراین باور به «خالص» بودن و «پاکی» نژادی و بهطورکلی به وجود یک سلسلهمراتب بیولوژیک ارزشی در میان نژادها از همان آغاز با یک رویکرد سیاسی نیز پیوند خورده است. در این باور، سلسلهمراتب میان نژادها به عنوان بزرگترین تقسیمبندیهای انسانی دارای معادلهایی در سطوح پایینتر نیز است. در نتیجه میتوان میان گروههایی چون ملتها، اقوام، و در نهایت اقشار اجتماعی نیز چنین سلسلهمراتبی را به وجود آورد. این امر را پیش از این در بررسی عقاید ارسطو دیدیم و گفتیم که فیلسوف یونانی نظام بردهداری یونان را با تکیه بر دلایل بیولوژیک توجیه میکرد. گوبینو نیز با تکیه بر همان دلایل گرایشی ضددموکراتیکی را ابراز میداشت که پس از او در نظریههای سیاسی نژادگرایانه رشد بسیار زیادی کرد و به یک برنامه اجتماعی فاجعهبار کشیده شد.»
حجم
۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۷۴ صفحه
حجم
۵٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۷۴ صفحه