کتاب پسر شایسته
معرفی کتاب پسر شایسته
کتاب الکترونیکی پسر شایسته نوشتۀ فریدا مک فادن با ترجمۀ مریم علیزاده میلانلو و ویرایش آمنه بختیاری در انتشارات کتاب کوله پشتی چاپ شده است. این کتاب داستان تعلیقآمیز و روانشناختی درباره رازهای یک خانواده است.
درباره کتاب پسر شایسته
این رمان داستان مادری به نام الی است که پس از درگذشت همسرش با پسر نوجوانش زندگی میکند. الی متوجه تغییرات رفتاری عجیبی در پسرش میشود و به تدریج با حقایقی روبرو میشود که باورهایش را درباره خانوادهاش زیر سوال میبرد. کتاب از زاویه دید الی روایت میشود و خواننده همراه با او به کشف لایههای پنهان زندگی خانوادگیشان میپردازد. داستان به موضوعاتی مانند روابط مادر و فرزند، تاثیر از دست دادن یکی از والدین بر نوجوانان، و نقش رازها در روابط خانوادگی میپردازد. نویسنده با استفاده از عناصر روانشناختی، فضایی پر تعلیق خلق میکند. کتاب پسر شایسته به تدریج اطلاعات جدیدی را فاش میکند که درک خواننده از شخصیتها و روابط آنها را تغییر میدهد. بخش مهمی از داستان به بررسی مفهوم حقیقت و تاثیر ادراکهای مختلف بر روایت وقایع میپردازد.
کتاب پسر شایسته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای روانشناختی و تعلیقآمیز و خوانندگانی که به موضوع روابط خانوادگی علاقه دارند مناسب است.
بخشی از کتاب پسر شایسته
«حدود یک سال قبل، ترازویی برای حمام اصلیمان خریدم. اولین باری که همسرم رویش ایستاد، وحشت کرد. در طول چند روز بعدش، نزدیک بیست بار از من پرسید: «اریکا، من اینقدر چاق شدم؟» و پشتبندش میگفت: «چطور گذاشتی اینقدر چاق بشم؟» تا آخر هفته هم از ته دلش قسم خورد که میخواهد دوباره تناسباندامش را به دست بیاورد. او قصد داشت درست غذا بخورد و ورزش کند و به وزن آن موقعی برگردد که تازه ازدواج کرده بودیم. (انصافاً، وقتی ازدواج کردیم، حداقل پنج کیلو اضافهوزن داشت.)
آن موقع، من خندیدم؛ اما بعدش واقعاً این کار را کرد. حالا، هر روز صبح آهسته میدود و دیگر شیشههای بزرگ اماندام۱۰ نمیخرد و نوشابهٔ معمولی کوکاکولا را با کوکاکولای رژیمی۱۱ عوض کرده است. (یا با کوکاکولای زیرو که میگوید طعمش خیلی بهتر از کوکاکولای رژیمی است. هرچند که من شک دارم.) من خیلی چیزی از عددی که باید ترازو نشان دهد نمیدانم؛ اما مشخص است که جیسون در چهلوپنجسالگی، بیشتر از هروقت دیگری در طول زندگیاش تناسباندام دارد. هیچوقت متوجه شکمی که درآورده بود نشدم تا اینکه ناپدید شد و اخیراً که با بقیهٔ زوجها دور هم جمع شدیم، خانمهای دیگر دربارهٔ جذاب بودن همسرم اظهارنظر کردند و من بهطور عجیبی احساس غرور کردم. هرچند که باعث شد من هم احساس کنم باید کیکبوکسینگ یا زومبا یا ورزش دیگری را شروع کنم که بعضی از نواحی نرم و آویزان بدن میانسالم را سفت کند.»
حجم
۲۵۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۵۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
نظرات کاربران
👩🏻🍼🧑🏻🦰فارغ از اینکه کلیشهی "پدرومادرها همهی بچههاشون رو به یک اندازه دوست دارن" بهطور کلی حقیقت داره یا نه، این جمله در موردِ "اریکا" کاملا صدق میکنه. اون مادرِ خانهداریه که به شکلِ پارهوقت روزنامهنگاری میکنه و یک پسر به
نسبتا کتاب خوبیه با تعلیق بالا میتونم توصیه اش کنم برای دوستداران کتابهای معمایی جنایی، البته بعضی قسمتهاش یکم منطق ضعیفی داره و شخصیت پردازی قوی نداره ولی کلا از خوندنش پشیمون نمیشید
قبلا کتاب های فریدا مک فادن رو خیلی دوست داشتم ولی الان که دقت میکنم، همه ی کتاب هاش یک سبک هستن. حاوی اسپویل . . . . . . یعنی یک نفر که بیمار روانیه، دیگران رو اذیت میکنه ولی
اریکا یه پسر داره به اسم لیام و یه دختر به اسم هانا تو مدرسه بچه ها دختری گم میشه و .... خب مثل همه کارای مک فادن جذاب و خوشخوان بود نویسنده باهات بازی می کنه و مدام تو رو به جایی
کتاب درباره پسری به اسم لیامه که همه میگن قاتله و میشه گفت بیشتر داستان از زاویه دید مادرش اریکا گفته میشه. کتاب ترجمه روونی داره و قطعا با خوندنش از هیجان نمیافتین.
دوستش داشتم غیر منتظره بود مثل تمام کتاب های فریدا لذت بردم.
کتاب، عالی بود، ترجمه هم خوب بود، تعدادی غلط املائی داشت، تعلیق های خوب وبجا، پایان داستان هم باز بود، هیجان زیادی هم داشت، تا آخراگرنخوانید متوجه اصل ماجرا نخواهید شد، بخوانید و لذت ببرید.
غافلگیری خوبی داشت و نسبتا قوام داستان خوب بود