کتاب سالومه
معرفی کتاب سالومه
کتاب سالومه نوشتهٔ اسکار وایلد و ترجمهٔ سیروس بهروزی است. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعهنمایشنامه را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «ادبیات کلاسیک جهان» است.
درباره کتاب سالومه
کتاب سالومه دربردارندهٔ نمایشنامههای «سالومه»، «اهمیت ارنست بودن» و «بادبزن لیدی ویندرمر» است. این نمایشنامهها به ترتیب تکپردهای، سهپردهای و چهارپردهای هستند. اسکار وایلد نمایشنامهٔ سالومه را در پاریس، به زبان فرانسه نوشت. این نمایشنامه را «سارا برنارد»، هنرپیشهٔ نامی فرانسه، پسندید و به روی صحنه آورد. بادبزن لیدی ویندرمیر و اهمیت ارنست بودن از نمایشنامههای معتبر و معروف اسکار وایلد است که پیوسته در نمایشنامههای انگلستان و فرانسه و دیگر کشورها، نمایش داده میشود.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب سالومه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای کلاسیک پیشنهاد میکنیم.
درباره اسکار وایلد
اسکار وایلد با نام کامل «اسکار فینگال ولیز وایلد» متولد ۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ است و در ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰ از دنیا رفته است. پدر و مادر وایلد، از طبقهٔ روشنفکر و تحصیلکردهٔ ایرلند بودند و این زمینهای شد تا او بهسرعت و در کودکی، آلمانی و فرانسوی را بهخوبیِ انگلیسی بیاموزد. او در جوانی به کالج ترینیتی در دوبلین رفت و پس از آن در دانشگاه آکسفورد در انگلستان و در رشتهٔ ادبیات کلاسیک تحصیل کرد. او پس از دانشآموختگی، مدتی را در انگلیس و فرانسه و آمریکا گذراند. اسکار وایلد چاپ اشعار و نوشتههایش در مجلات دانشگاهی را از دوران دانشجویی آغاز کرد. در سال ۱۹۰۰ و در ۴۶سالگی، درحالیکه از بیماری مننژیت و تنهایی و انزوا رنج میبرد، در پاریس درگذشت. آلپاچینو، بازیگر و کارگردان مشهور آمریکایی با الهام از یکی از نمایشنامههای اسکار وایلد به نام «سالومه» که در زمان زندگی وایلد، اجازهٔ انتشار در انگلیس نداشت، یک مستند - درام به نام «وایلد سالومه» دربارهٔ زندگی او ساخته است که در جشنوارهٔ ونیز جایزه گرفت. اُسکار وایْلْد در قصههایش با خلق شخصیتهای عجیبی که گاه صفاتی بسیار اغراقآمیز دارند، انسان را به فکر وا میدارد. عنصر «خیال» در همهٔ آثار این نویسندهٔ ایرلندی جایگاه ویژهای دارد. او با خیال خود، خوانندگان داستانهایش را از جهان واقعیت بیرون میکشد و به دنیایی که دوست دارد میبرد. او به نگارش داستان، نمایشنامه، شعر و نثر پرداخته است. از آثار مشهور این نویسنده میتوان به «بادبزن لیدی ویندرمیر»، «غول خودخواه»، «ابوالهول»، «سالومه»، «تصویر دوریان گری» و «اهمیت جدیبودن» اشاره کرد.
بخشی از کتاب سالومه
«خانم ارلین: [با حال رنج و تعب از جا برمیخیزد و به سمت خانم ویندرمر میآید. درعین حرفزدن دستهای خود را دراز میکند، ولی جرئت نمیکند تن او را لمس کند.] آنچه در حق من میگویید، همه را قبول دارم و خود را از آنهم بدتر میدانم. وجود من ارزش آن را ندارد که حتی یکلحظه هم برای آن، کسی دچار تأثر و اندوه شود، اما شما به خاطر من جوانی و زیبایی خودتان را تباه نکنید. نمیدانید که اگر الان فوراً از این خانه خارج نشوید و به خانهٔ خود نروید، چه مصائب و بدبختیهایی در کمینخانهٔ غیب در انتظار شماست؟ شما نمیدانید معنی سقوط و منفوربودن و مسخرهشدن و رسواییکشیدن چیست. شما نمیدانید چه مصیبت بزرگ و رنج هایلی است که انسان ببیند همهٔ درها به روی او بسته است و ناچار است از بیراهههای تاریک و مخوف عبور کند و دائم بترسد که مبادا نقاب او را از رخسارش بکشند و صدای خنده و قهقههٔ استهزای عالمی را بشنود. آری خندهٔ تمسخرآمیز مردم از همهٔ اشکهایی که تابهحال از چشم بشر ریخته شده، الیمتر و حزنانگیزتر است. شما معنی و مفهوم این حقایق را نمیدانید. یکی مرتکب گناهی میشود و کفارهٔ آن را میدهد، ولی به این هم اکتفا نمیشود و باز باید کفاره بدهد و یکوقت متوجه میشود که تمام عمرش به کفارهدادن گذشته است. اما من، اگر رنج و اندوه کفارهٔ گناهان تواند بود و من امشب مرتکب گناه و معصیبتی در زندگی شده باشم، کفارهٔ آن را تمام و کمال دادم. زیرا امشب شما در وجود من که فاقد دل و قلب بود، دلی پدید آوردید و فوراً هم آن را شکستید و معدوم ساختید. از این بگذریم، من زندگی خود را تباه ساختهام و حال به هیچ قیمت حاضر نیستم زندگی شما را تیره و تباه سازم. شما هنوز دختری جوان و نوشکفتهاید و خیلی زود ممکن است در سراشیبی سقوط و تباهی بیفتید. شما هنوز صاحب هوش و فطانتی که زنان را به راه مستقیم برمیگرداند، نیستید. برای این کار هوش و جسارت خاصی لازم است که شما فاقد آن هستید. شما نخواهید توانست در مقابل ناملایمات و بدنامی و بیشرافتی استقامت ورزید. نه خانم عزیزم، خانم ویندرمر، همین الان برگردید نزد شوهرتان. او شما را دوست میدارد و شما او را دوست میدارید. شما دارای طفلی هستید و به یاد دارید که طفل شما الان در همین ساعت ممکن است شما را بخواهد و متصل نام شما را بیاورد. [لیدی ویندرمر برمیخیزد.] خداوند این بچه را به شما ارزانی داشته و بر شما واجب است که مراقب حال او باشید و زندگانی را به کام او شیرین و گوارا سازید. اگر زندگی او بر اثر سهلانگاری و اشتباه شما تباه شود، جواب پروردگار را چه خواهید گفت؟ لیدی ویندرمر از من بشنوید، به خانه و آشیانهٔ خود برگردید و اطمینان داشته باشید که شوهرتان شما را دوست دارد و تا این ساعت به قدر یک لحظه هم از عشق و محبت شما غافل نبوده است. ولی به فرض آنهم که سرش به جای دیگری گرم باشد، شما ناگزیرید در کنار طفل خود بمانید. اگر نسبت به شما خشونتی روا دارد، باز باید در کنار طفل خود باشید. اگر هم با شما بدرفتاری کند و حتی شما را ترک گوید، باز جای شما در کنار فرزندتان است و نمیتوانید او را ترک گویید. [لیدی ویندرمر به گریه میافتد و صورت خود را در میان دستهایش میپوشاند، به طرف او میدود.] لیدی ویندرمر!»
حجم
۲۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۲۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه