دانلود و خرید کتاب سابرینا ساموئل تیلور ترجمه محمد فتحی سردهایی
تصویر جلد کتاب سابرینا

کتاب سابرینا

معرفی کتاب سابرینا

کتاب سابرینا نوشتهٔ سامویل تیلور و ترجمهٔ محمد فتحی سردهایی است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامهٔ آمریکایی چهارپرده‌ای.

درباره کتاب سابرینا

کتاب سابرینا دربردارندهٔ یک نمایشنامهٔ چهارپرده‌ای نوشتهٔ سامویل تیلور است. این نمایشنامهٔ آمریکایی روایتی از زندگی «سابرینا فرچایلد»، دختر رانندهٔ شخصی خانوادهٔ «لارابی» است. او پس‌از پنج سال کار و اقامت در پاریس به لانگ‌آیلند بازمی‌گردد و در دیدار دوباره با این خانوادهٔ ثروتمند در هیئت زنی تحصیل‌کرده، جذاب و پخته ظاهر می‌شود که به‌کلی با آنچه از او به خاطر دارند، متفاوت است. در این میان اتفاقی غیرمنتظره رخ می‌دهد؛ سابرینا و «لاینس»، یکی از پسران خانواده به یکدیگر دل می‌بازند.

این متن نمایشی در سال ۱۹۵۳ در برادوی روی صحنه رفت و «بیلی وایلدر» را چنان تحت‌تأثیر قرار داد که درنهایت با اقتباس از آن یکی از برجسته‌ترین کمدی‌های عاشقانهٔ تاریخ سینما را ساخت. سادگی روایت و پرهیز از کلیشه‌های آن دوران در به تصویر‌کشیدن تقابل‌های طبقاتی و جنسیتی متن ساموئل تیلور را به نمایشنامه‌ای ویژه تبدیل کرده است.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب سابرینا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های آمریکایی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سابرینا

«لاینس: با این روش فقط می‌تونی زنده بمونی.

سابرینا: می‌فهمم. این هیجان‌انگیزترین بازی دنیاست، نه؟ با مهره‌هایی به‌اندازهٔ واقعی آدم‌ها؛ و اونی که عاشق می‌شه می‌بازه.

لاینس: جوابش اینه: عاشق نشو.

سابرینا: و بدون عشق زندگی کن؟ (نزدیک‌تر می‌رود. جولیا از سمت راست پایین خانه بیرون می‌آید و در تراس، بالای پله‌ها می‌ایستد و تماشا می‌کند.) انتخابت رو کردی لاینس؟ تصمیمت قطعیه؟ می‌دونی «قدرت فاسد می‌کنه و قدرت مطلق فساد مطلق می‌آره.»۳۰

لاینس: این جمله رو از کجا درآوردی، از تو کتاب؟

سابرینا: (با ملایمت) خواهش می‌کنم به این فکر کن که ممکنه اشتباه کنی.

جولیا: چرا نمی‌زنیش؟ این تنها زبونیه که می‌فهمه. (هردو به‌طرف جولیا برمی‌گردند. چشم‌هایش از عصبانیت برق می‌زنند.) می‌خوای با این دختر چی‌کار کنی؟

لاینس: از کجا می‌دونید می‌خوام باهاش کاری کنم؟

جولیا: تو رو زیر نظر داشتم! می‌دونم داری چی‌کار می‌کنی. تو هم می‌ترسی به دستش بیاری و هم می‌ترسی از دستش بدی، به‌خاطر همین بهش هشدار می‌دی که از همهٔ دنیا دوری کنه. لازم نیست بهت بگم که چه شانسی رو از دست می‌دی، کاملاً واضحه که خودت خوب می‌دونی. ولی تو می‌خوای اون رو تصاحب کنی، بدون اینکه خودت به تصاحب اون دربیای. حاضر نیستی کوتاه بیای، نمی‌خوای تسلیم بشی. تو یه حرومزادهٔ مستبدِ مستقلِ لجوجی... (گریه می‌کند. رویش را برمی‌گرداند.) و از روزی که به دنیا اومدی، مرد دلخواه من بودی.

لاینس: (یک قدم به‌طرف او برمی‌دارد.) خاله جولیا...

جولیا: (گریه‌کنان) اگه بهم نزدیک بشی، می‌زنمت. می‌خوای چی‌کار کنی؟ اون رو بخشی از صنایع لارابی کنی؟ و با رقبات بجنگی؟ یه تابلو به گردنش آویزون کنی: «لطفاً به این کالا دست نزنید!» (به‌طرف سابرینا برمی‌گردد و به مرکز صحنه می‌رود.) و اما تو! خوب گوش کن! اگه کسی بهت گفت اونهایی که به سفرهای دورودراز می‌رن تنها سفر می‌کنن، حرفش رو باور نکن، باور کن وقتی برسی اونجا می‌فهمی تنهایی هیچ لطفی نداره، می‌فهمی اصلاً ارزش سفرکردن نداشته! (به‌طرف لاینس در پایین راست مرکز صحنه برمی‌گردد.) یا وارد زندگیش شو یا پات رو از زندگیش بکش بیرون! اما یه گوشه واینستا تعیین تکلیف کن! (ماد از سمت راست پایین صحنه از خانه بیرون می‌آید.)»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

حجم

۱۹۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

قیمت:
۶۲,۰۰۰
تومان