دانلود و خرید کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت سیدمصطفی محقق میرداماد
تصویر جلد کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت

کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت

معرفی کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت

کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت حاصل گفت‌وگوی سیدمصطفی محقق میرداماد و حامد زارع است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب آرای «سید مصطفی محقق میرداماد» که سعی داشته پاسخ‌گوی پرسش‌های نسل جدید دربارۀ عقل و شرع باشد.

درباره کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت

کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت روایتگر سادگی‌ها و پیچیدگی‌های زندگی فکری سیدمصطفی محقق میرداماد و فرازوفرودهای تفکر او است. کتاب حاضر مصاحبه‌های حامد زارع با «سید مصطفی محقق میرداماد» را در بر گرفته است. این اثر که از شش فصل تشکیل شده، کوششی است برای نشان‌دادن لزوم توجه به مسائل معاصر و همچنین عدم فروگذاری نگاه نقادانه با مروری بر زندگی فکری «محققِ داماد» که تلاش کرده است تا سر حد امکان، بدون محافظه‌کاری دربارۀ موضوعاتی که در سؤالات حامد زارع مطرح شده، واکنش نشان دهند و جواب‌های خود را با رعایت اختصار ارائه دهند. کتاب حاضر سعی داشته پاسخ‌گوی پرسش‌های فراوان نسل جدید دربارۀ عقل و شرع باشد.

«سید مصطفی محقق میرداماد» از مجتهدانی است که جرئت تداوم اجتماعی و سیاسی بخشیدن به آرای فقهی خود را داشته است؛ به عبارت دیگر، تأملات او محصور در مکاسب و کفایه نیست؛ بلکه با شکست حصر محافظه‌کارانۀ فقیهان اخیر، مابه‌ازای سیاسی و اجتماعی تفاسیر فقهی خود را با صدایی رسا و ادله‌ای روشن و مبرهن اعلام کرده است. او معروف به «محقق داماد»در سال  ۱۳۲۴ خورشیدی به دنیا آمد و مجتهد، فیلسوف و حقوقدان عضو پیوسته و رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران، عضو هیئت امنای فرهنگستان‌های کشور، عضو هیئت امنای دانشگاه شهید مطهری و عضو هیئت امنای سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملی ایران و استاد حوزه شد. او  آثار گوناگونی را به رشتهٔ تحریر در آورده است.

خواندن کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب آرای «سید مصطفی محقق میرداماد» پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آفاق حقیقت در سپهر شریعت

«فصل چهارم: اندیشه معاصر

عقل و شرع

توجهی به رابطه فلسفه و فقه رابطه فلسفه و فقه در تاریخ اندیشه اسلامی بسیار مورد توجه و البته پرتنش بوده است. نظر شما درباره این رابطه چیست؟

وقتی سخن از رابطه فلسفه و فقه به میان می‌آوریم، نمی‌توانیم از علم کلام غافل بمانیم. به نظرم می‌رسد نخستین کسی که تعریفی منسجم از کلام ارائه کرد امام محمد غزالی باشد. او کلام را علمی می‌داند که از اثبات و صفات صانع و لزوم نبوت، نشانه‌های نبی و علم معاد سخن می‌گوید والحق که تعریف کامل و جامعی است. فرق علم کلام با فلسفه هم در همین است که فیلسوف می‌گوید من در راه خودم جلو می‌روم؛ یا به خدا می‌رسم یا نمی‌رسم. اما در علم کلام، از همان ابتدا اصلِ وجود خدا مسلّم است و متکلم از آن دفاع می‌کند. در علم کلام، صفات خدا دو بخش است؛ ذاتی و فعلی.

اولین صفت ذاتی خدا هم حیات است. فرد دیندار معتقد است که این جهان به حیات خدا زنده است و دنیا تجلی حیات الهی است، ولی فرد بی‌دین این‌گونه فکر نمی‌کند.

اشعریون در گفته‌های خود معتقدند که خدا دارای حیات است ولی معتزله می‌گویند خدا خودِ حیات است. فلاسفه اسلامی نظیر ابن‌سینا، که هر کدام سرمایه ادبیات اسلامی هستند، هم می‌گویند صفات خدا عینِ ذات خداست؛ یعنی خدا، قدرت، حیات و رحمت. اگر هر کدام از این فلاسفه مثل ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا نبودند، الآن ما هم مثل بوکوحرام و داعش و طالبان شده بودیم. این موضوع بسیار مهمی است که در تشیع، رابطه فلسفه و فقه و کلام به گونه‌ای بوده که به تولید الهیات اقتدارگرا، نظیر آنچه در عربستان سعودی شاهد آن هستیم، منجر نشده است.

برخی از پژوهشگران معتقدند که امتناع تفکر یا توقف اندیشه در تمدن اسلامی به خاطر بسط فقه و قبض فلسفه بوده است. به عبارت دیگر، هرچه از فارابی به سمت ملاصدرا حرکت می‌کنیم، حجم بیشتری از حکمت اسلامی به فقه و شرعیات اختصاص پیدا می‌کند و سهم فلسفه یونانی کم و کمتر می‌شود. از سوی دیگر، به موازات کم شدن بار فلسفه از حکمت اسلامی، روزآمدی آن نیز از دست می‌رود و مثلاً در عصر صفوی فلسفه ملاصدرا فاصله‌ای نجومی با مسائل جامعه داشته است. نظر شما درباره این نقد چیست؟

اجازه دهید بنده تقریر خودم را از ماجرای مواجهه فلسفه و فقه ارائه بدهم. همان‌طور که گفتید برخی‌ها معتقدند توقف حکمت اسلامی به خاطر آن است که نه خود صدرا و نه نوصدراییانی نظیر ملاعلی نوری، زنوزی‌ها، آقامحمدرضا قمشه‌ای و حاج ملاهادی سبزواری که مدعی نوآوری بوده‌اند خود را با مسائل مبتلابه روزمره زندگی مردم هرگز درگیر نکرده‌اند، و مدعی بوده‌اند حل مشکلات روزمره مردم، سیاست، اقتصاد و معیشت آنان به عهده آنان نیست و لذا روزبه‌روز فلسفه اسلامی منزوی‌تر شد. به نظر من این نظر قابل نقد است زیرا ملاصدرا در زمان خویش مشکل سیاسی، حتی اقتصادی و اجتماعی مردم را در تفکرات الهیاتی می‌دیده و لذا نهایت تلاش خود را می‌کرده تا در مسائل الهیات به روشنگری بپردازد و عقاید عامه را، که به نظر خودش جاهلانه بوده و متأسفانه جهلی بود که صبغه دینی و قدسی داشته، نقد کند. او سعی کرد اندیشه الهیاتی زمان خود را وسعت بخشد و مردم زمان خود را با تفکر آزاد آشنا سازد، تا آن‌جا که قصد جانش کردند و مقدمات تکفیر و سپس اعدام او را نیز فراهم کردند. برای کفر او از برخی فقیهان زمان استفتا کردند ولی خوشبختانه موفق نشدند.

یعنی شما معتقدید فلسفه ملاصدرا فلسفه زمان خود بود؟

بله!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۷۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۱ صفحه

حجم

۳۷۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۱ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان