کتاب سه استاد سخن
معرفی کتاب سه استاد سخن
کتاب سه استاد سخن (بالزاک، دیکنز، داستایفسکی) نوشتهٔ اشتفان تسوایگ و ترجمهٔ محمدعلی کریمی است. نشر نی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب سه استاد سخن
اشتفان تسوایگ در کتاب سه استاد سخن کوشیده است سه رماننویس مشهور قرن ۱۹، بالزاک، دیکنز و داستایفسکی را بهمثابهٔ «نوابغی دایرةالمعارفی» و «هنرمندانی جهانشمول» معرفی کند. هر کدام از این هنرمندان قانون مفهوم زندگی را با کمک غنای شخصیت خود چنان فصیح و بیخلل بیان میکنند که بهصورت طرحی نو شناخته میشوند. محمدعلی کریمی در مقدمهٔ کتاب بیان کرده است که میتوان نام دیگری بر اساس هدف این کتاب اتخاذ کرد؛ «روانشناسی رماننویس». نویسنده در این اثر در تلاش است لایههای پنهان دنیاهای این سه نویسنده را نشان دهد. هر کدام از این نویسندگان دنیای خاص خود را دارند؛ بالزاک در دنیای جامعه سیر میکند، دیکنز دنیای خانواده را درمینوردد و داستایفسکی در پی دنیای انسان و جهان است.
خواندن کتاب سه استاد سخن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نقد ادبی و زندگینامهٔ نویسندگان پیشنهاد میکنیم.
درباره اشتفان تسوایگ
اشتفان تسوایگ در ۲۸ نوامبر سال ۱۸۸۱ میلادی در شهر وین چشم به جهان گشود. از ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۵ در سالزبورگ زیست؛ سپس به انگلستان و در سال ۱۹۴۰ به برزیل مهاجرت کرد. ظهور زودهنگام او در عرصه ادبیات با ترجمه آثار ورلن، بودلر و بهویژه ورهرن شروع شد. در سال ۱۹۰۱ نخستین اشعار خود را با عنوان سیمهای نقرهای منتشر کرد. اثر داستانی او درست به اندازه آثار کوچک تاریخی و بیوگرافیهایش به معروفیت وی افزود. در سال ۱۹۴۴ خاطرات او که از زمانهای گذشته حکایت داشت، با نام دنیای دیروز منتشر شد. او در فوریهٔ ۱۹۴۲، در شهر پتروپولیس برزیل داوطلبانه زندگی را وداع گفت. آثار دیگر او عبارتند از شب خیالی، چهار داستان، ساعات خوشبختی در سرنوشت انسانیت، دنیای دیروز، نوولهای شطرنج، بیتابی دل، ماری استوارت، ماژلان، ژوزف فوشه، اختلال احساسات، بالزاک، ماری آنتوانت، پیروزی و مصیبت اراسموس فون روتردام، عروسی لیون و چند داستان دیگر، ارثیه اروپا، آدمها و سرنوشتها، کشورها، شهرها و مناظر، زمان و جهان، راز آفرینش هنرمندانه.
بخشی از کتاب سه استاد سخن
«بهعلت بهکار بردن این روند تقطیر، انسانهای آثار او همواره نماد شخصیت اکثریتی هستند که اراده بیهمتای هنری زوائد غیرضروری را از آنها زدودهاست. ابتدا اصل تمرکز اداری را در ادبیات وارد میکند. مانند ناپلئون، فرانسه را دایره جهان و پاریس را مرکز آن قرار میدهد و خودِ پاریس را هم به چند بخش نجبا، روحانیت، کارگران، شعرا و نویسندگان، هنرمندان و دانشمندان تقسیم میکند. از پنجاه سالن اشرافی، فقط سالن کنتس کدینیان، از صد بانکدار بارون نوسینین، از تمام رباخواران گوبسک و از تمام پزشکان هوراس بیانکون را میسازد. او این انسانها را به زندگی پُرارتباطتر وادار میکند تا تماس بیشتری با هم داشتهباشند و شدیدتر به مبارزه برخیزند. آنجا که زندگی هزاران بازی دارد، او تنها یکی را دارد و انواع مختلط آن را نمیشناسد. دنیای او فقیرتر از واقعیت، اما عمیقتر از آن است، چرا که انسانهای او ناباند و اشتیاقهایش خالص و تراژدیهایش تقطیری. او نیز مانند ناپلئون با تسخیر پاریس آغاز به کار میکند و سپس استانی و پس از آن استانی دیگر را بهدست میآوردــ گویی هر بخش از شهر به نوعی سخنگوی خود را به پارلمان بزرگ بالزاک گسیل میداردــ و آنگاه مثل قنسول فاتح، بناپارت، نیروهای خود را به کلیه کشورها میفرستد. قلمرواش را توسعه میبخشد و انسانهای خود را به آبدرههای نروژ، به سرزمینهای هموار شنی و سوخته اسپانیا، به زیر آسمان سرخفام مصر، به کنار پل یخ زده برسینا میفرستد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه